فرهنگ استاد فرانسوی !
خاطرات - حرف دل 21st فوریه 2008هفته پیش یکی از دوستان لبنانیم آدرس مطب دکتری رو ازم خواست ، نمیدونم چی شد یاد این افتادم که بابا دم خودم گرم ، این همه مدتی که تو فرانسه بودم تا حالا یک بار هم دکتر نرفتم. منی که تو ایران ۲۴ ساعت در حال سرماخوردگی بودم ، چی شده اینجا ضد یخ شدم و هیچیم نمیشه ! البته بگما ، از وقتی اومدم حواسم به لباس پوشیدنم بوده یعنی همیشه خودمو میپوشوندم.
آقا برادر ، این هفته ای خونه یکی از دوستان ایرانی دعوت داشتیم و تا ساعت ۳ صبح دبلنا میترکوندیم ( بازی معروف و ۲۰۰ نفری دبلنا _ من نمیدونم این بازی رو چه کسی کشف کرده ، آخه اینم شد بازی ! فکر و خلاقیت دراین بازی نقش نخودی رو هم نداره ! همش شانسه ) شب که خواستیم برگردیم هوا خیلی سرد بود ، یعنی در حد ۴ یا ۵ درجه زیر صفر. از طرفی وقتی رسیدم خوابگاه رفتم سر یخچال ، یک جرعه آب انگور تگری زدم تو رگ !
صبح از خواب بلند شدم دیدم به به ! گلوم بسته شده ، بد فرم ! سریع رفتم یک لیوان شیر داغ خوردم بلکه باز شه ، ولی افاقه نکرد.
خلاصه ، بعد از این همه مدت رکورد شکنی به یک سرماخوردگی خفن مبتلا شدم ، طوری که ۴ روز نتونستم برم آزمایشگاه. الکی خودمو چشم زدم دیگه !
قبل از اینکه در مورد تیتر توضیح بدم ، اینو هم بگم که جریان پولی شدن دانشگاهها فعلا منتفی شده یعنی حداقل تا چند سال آینده انجام نمیشه ، ولی دارن جاهای دیگه سخت میگیرن ، امسال برای اولین بار بدون علت به تعدادی از دانشجویانی که پذیرش داشتند ، ویزا ندادن. از اون طرف فرانسه حسابهای بانک مرکزی ایران رو بلوکه کرده. اوضاع ازاین لحاظ زیاد خوب نیست. در ضمن اعتصابات در فرانسه هنوز ادامه داره ، هفته پیش تاکسی های شهرمون یک اعتصاب باحالی داشتن ، همه مثل قطار پشت هم بوق میزدن، فیلمی که خودم در این باره گرفتم روببینید از اینجا ( از سایت یوتیوب ، شاید در ایران باز نشه )
از خدا میخوام یه پاره آجری ، تیرآهنی ، گوشکوبی ، چیزی بزنه تو فرق سر این سارکوزی مرگ گرفته تا دست از این خل بازیاش برداره ، ۲۰۰ سالشه رفته زن مدل گرفته ، به جای مملکت داری هم ۲۴ ساعت تو سواحل قناری پرسه میزنه! ای خدا چقدر اون روزهای انتخابات گلوی خودمو پاره کردم برای این فرانسویای ساده دل که جان مادراتون به سگولن رای بدید ، گول حرفای این سارکوزی رو نخورید، گوش نکردن حالا اینم نتیجش ، تا چششون در بیاد !
داشت یادم میرفت موضوع اصلی رو بگم ، استاد از نوع فرانسوی !
از اونجایی که من اصولا با دسترنج خودم نمره میگیرم و در دانشگاه ( تو ایران ) به استاد پاچه خواری معروف بودم ( جریاناتشو سر فرصت میگم منتها علی الحساب اینجا رو بخونید )، تابستون امسال که از ایران اومدم فرانسه ، هدایایی نفیس به رسم یادبود ( !! ) به ۳ تا از استادام دادم. حالا خارج از شوخی فقط برای اینکه خاطره ای باشه اینکارو کردم ولی اگه میدونستم این استادای فرانسویم اینجوری با کادوهام رفتار میکنن ، عمرا این کارو میکردم.
چرا ! چون فرهنگ این چیزا رو ندارن ، از این چیزا نداشتن ! ندیدن !
عرض شود که برای یکی از استادام کتابی نفیس در مورد ایران ( به زبان فرانسه که شامل عکسهای بسیار زیبایی از ایران بود ) و مجسمه ای زیبا از سرستون تخت جمشید آوردم. اولش تعجب کرد ، گفتم این رسم ما ایرانیها هست که وقتی به سفر میریم برای دوستان هدیه میگیریم. ازم تشکر کرد و کادوها رو روی میزش گذاشت.
تا ۲ هفته کادوها باز نشده رو میز کارش بود. کفرم در اومده بود. بعدا دیدم کتاب رو گذاشته تو قفسه کتابای درسی و مجسمه رو هم ته میزش پشت کیس کامپیوتر !
حالا این هیچی ، واسه اون یکی استادم یک تابلو مینیاتوری آوردم ، خیلی ازم تشکر کرد ، ولی تابلو رو گذاشت رو زمین کنار شوفاژ ! امروز که بعد از ۵ ماه رفتم به دفترش دیدم تابلوه همونجاست !! دیگه قاطی کردم. کفرم دراومد ولی به روی خودم نیاوردم. حتی نرفته ورش داره از اونجا که چشم من بهش نیوفته !
حیف اون همه گشتن تو خیابون ویلا با خواهرم ، که از کارش زده بود تا برام کادو انتخاب کنه !
حیف اون همه کنسروهای قرمه و قیمه بیچاره که از چمدونم برداشتم تا کادوها رو جا بدم !
حیف اون همه سر پایین انداختنام برای مامور حراست فرودگاه باکو که به خاطر بردن تابلوی به اون بزرگی داخل هواپیما ، کمتر تیکه بارم کنه!
حیف اون همه حمالی که از فرودگاه شارل دوگل تا دم در اتاقم کردم تا تابلو سالم بمونه ! حیف …!
باز دم اون استاد الجزایریم گرم که صمیمانه ازم تشکر کرد و بهم گفت جای این سرستون زبیای تخت جمشید تو ویترین اتاق پذیرایی خونشون هست ، صد رحمت به رگ شرقیش !
مطالب مرتبط
۳۵ پاسخ برای فرهنگ استاد فرانسوی !”
پاسخی بنویسید
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید، دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به نوشته ی بالا باشد. اگر حرف دیگری دارید و یا قصد پرسیدن سوال دارید، از قسمت ارتباط با ما استفاده کنید.
21st فوریه 2008 در ساعت 7:16 ب.ظ
آی گفتی !! …. مدینه گفتی و کردی کبابم ! … یه بار به یکی از دوستانم که خیلی خاطرش رو می خواستم، یک کتاب هدیه دادم … چند ماه بعدش به طور اتفاقی تو انباری مدرسه مون دیدمش !! خود خودش بود … با همون امضا و جمله یادگاری تو صفحه اولش !!
22nd فوریه 2008 در ساعت 5:33 ق.ظ
دست در دست هم، ایرانی بهتر بسازیم.
22nd فوریه 2008 در ساعت 10:14 ق.ظ
ببخشید، به نظر من کار آن دو تا استاد فرانسوی از آن استاد الجزایری بهتر بود. آن دو تا می خواستند هم به شما و هم به دیگر دانشجویان نشان بدهند، که فریب هدایای دانشجویان را نخواهند خورد.
شما هم بهتره به جای هدیه گرفتن و حمالی آن، یک کم درسهایت را بخوانی که این طوری خودت و مردم ایران را ضایع نکنی
امین : ممنون
22nd فوریه 2008 در ساعت 10:31 ق.ظ
khodaish ghiafat dad mizane bache sefarati hasti
khosh migzare beitolmal khori????????????????????
امین : نه دوست من . من اگه بورس بودم تا حالا تزم رو شروع کرده بودم
شیخ دانای مرشد شهاب , دو اندرز فرمود بر روی آب
یکی آنکه بر نفس خوش بین مباش
یکی آنکه بر خلق بدبین مباش
22nd فوریه 2008 در ساعت 2:22 ب.ظ
اولاً که خوشمان آمد از نوشتنت.
دوم؛ خوشم اومد که میذاری ملت هر چرتی دلش میخواد اینجا بنویسه؛ پاک هم نمیکنی!
راستی چطوری سایتت مثل وردپرس میمونه اما دامنه خودتو داری؟
امین : ممنون دوست عزیز , سایت من مثل سایر وبلاگها از وردپرس گرفته شده فقط آدرس دامنه اون رو تغییر دادم در واقع ازخود وردپرس خریدم
22nd فوریه 2008 در ساعت 5:28 ب.ظ
سلام
به سایت من هم سر بزنید
ونظر دهید
22nd فوریه 2008 در ساعت 6:59 ب.ظ
pesar jan, ina nejaad parastan. gheir az khodeshoon kasi ro adam nemishmaran. mage nemidoonesti?
23rd فوریه 2008 در ساعت 12:55 ق.ظ
در مورد سرماخوردگی منم به همین مشکل دچار شدم، تو خونه همه سرما خورده بودن الا من ،کلی خوشحال بودم که ایول به خودم !! که چشمام کار خودشونو کردن… ((:
استادات احتمالا آدمای بدبینی بودن و فکر کردن واسه نمره این همه محبت می کنی… چه می دونستن قصد و قرضی نداری!! ^_^
به امید روزی که نمره از روزگار حذف بشه…
23rd فوریه 2008 در ساعت 7:59 ق.ظ
من که گفتم پاچه خواری باید فرهنگی باشه
نگفتم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فک کن عاقبت اون همه مشقت وصف شده به کجا کشییییییییییییییییییییییید
البالو رو بگووووووووووووووووووو
پس بهخاطر اینه که به ما نمیخوای شیرینی بدیییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
باور کن این یکی خورده میشه چشت بهش نمیفته هااااااااااااااااااااااااااااااااا
از ما گفتن بود
تازه ما تشکرم بلدیممممممممممم
خوبین شمااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
الان از حالت کفری در اومدین یا هنوز کفرییییییییییییییییییییییین
شاد باشی
یا حق
23rd فوریه 2008 در ساعت 9:32 ق.ظ
آقا امیدوارم پای ما هم به پاری بازشه
لطفا از بلاگ جدید من هم دیدن کنید
http://ghormesabzibamartini.wordpress.com/
23rd فوریه 2008 در ساعت 11:00 ق.ظ
سلام آقا امین
احتمالا استادات آدمای بدبینی بودن و نمی دونستن نیت شما خیره… فکر کردن واسه نمره بوده… مثل ما ایرانی ها یا الجزایری ها نیستن که، به آخرین چیزی که فکر کنیم نمره باشه … ^_^
23rd فوریه 2008 در ساعت 3:12 ب.ظ
هه هه هه …. هنوز مریضی ؟! …
23rd فوریه 2008 در ساعت 3:12 ب.ظ
اصلاً … می گما …
23rd فوریه 2008 در ساعت 3:22 ب.ظ
آهان … این شد … الان من اون کامنت نحسه هستم !! دقت داری که … سیزدهمیه ! یه خورده تیکه بندازم ؟! گناه داری خوب … مریضی ؛ دوغ هم که گیرت نمیاد تو ولایت غربت … گریه ت می گیره ! استادا هم که کلی ضایع کردنت … این تو مرام ما و بچه محلامون نیست ، می دونی که !! هه هه هه … بی خیال می شم !
23rd فوریه 2008 در ساعت 9:08 ب.ظ
سلام فقط خواستم حالتو بپرسم.در پناه حق
زندگی صحنه دلهای به هم پیوسته ست که اگر دوست نباشد همه دلها خسته ست…
24th فوریه 2008 در ساعت 12:17 ب.ظ
سلام امین جان
خوبی ؟مرسی از زحماتی که میکشی
مرسی از شنیدن صداهای مخالف
خوشم اومد.
راستی کن که راستان رستند در جهان راستان قوی دستند.
هر چند من چپ دست هستم.
راستی ممنون از اینکه تلفن منو با حوصله جواب دادین.
24th فوریه 2008 در ساعت 9:11 ب.ظ
امین جان سلام.
این بار دومه که امروز برات کامنت میزارم
راستش از وقتی با وبلاگت آشنا شدم یه احترامی معمولی به صرف ایرانی بودنت و قصد خیر داشتنت برات قائل بودم و از اینکه میدیدم اینجور به شیفتگان تحصیل در فرانسه کمک میکنی خیلی برام جالب و احترام بر انگیز بود.
الان وقتی شعری که در جواب ساینا نوشته بودی و کامنت “آرش” و جواب کوتاه”ممنون” تورو خوندم بیشتر به شخصیت دوست داشتنی تو پی بردم و ارزشی که داشتی نزد من و دوستان دیگه ای که متوجه منظور من شدن دو چندان شده.
برات در تمامی مراحل زندگی آرزوی موفقیت میکنم.
راستی بزار یه سو استفاده ای هم از این کامنتم ببرم!قبوله؟
به پیشنهادت فکر کردم و به جای خوندن برای ارشد برای کسب رتبه زیر ۲۰ رفتم و کلاس فرانسه ثبت نام کردم.
آدرس ۲-۳ تا موسسه که میتونن برام پذیرش بگیرن رو برام بفرستی ممنون میشم.
یا علی
امین : سلام حمید جان مارو شرمنده کردی بیش از حد،
باهم از طریق میل در ارتباط خواهیم بود، سوالتو هم کامل به میلت دادم
25th فوریه 2008 در ساعت 6:24 ق.ظ
سلام آقا
من هم دقیقاً تجربه هایی مشابه شما داشته ام!
البته تجربه نشون می ده که کسایی که رسماً در مقابل آدم مسئولیتی دارن، این رفتار رو بیشتر بروز می دن!
اما یک نکته عمومی:
اختلافات فرهنگی و قومی بین ما و فرانسوی ها یا کلاً غربی ها فراوان است.
شاید سالها زمان و وقت لازم باشه تا یه ملتی رو خوب بشناسی، تازه معلوم نیست بشه این کار رو کرد.
خیلی از بچه های ایرانی رو دیدم که به دلیل ضعف زبان و شناخت و عدم ارتباط، مواردی استثنایی رو به کل تعمیم می دادن، جالبه بعد هم می رن ایران، و فرانسه رو از همین پنجره ای که دیدن تعریف می کنن.
من بعضی وقتها تعجب می کنم بعضی ها چطوری با یکی دو سال زندگی در یک کشور به راحتی کل مردم اون کشور را با چند تا جمله تعریف و یا نقد می کنند!!!
25th فوریه 2008 در ساعت 12:47 ب.ظ
سلام امین جان.انتقاد پذیریت ما رو کشته.اما نوشته بودی هوای ۴ یا ۵ درجه زیر صفر خیلی سرده ….. خیلی هم سرد نیست .اینجا ما دمای ۲۰ درجه زیر صفر رو هم تجربه کردیم.توی عکسات هم روز به روز خوش تیپ
می شی.مشخصه فرانسه بهت خیلی خوش می گذره ( البته به کی بد میگذره؟؟؟) به هر حال هرجا که هستی موفق باشی.در پناه حق
27th فوریه 2008 در ساعت 3:44 ق.ظ
سلام
من دیروز رفتم ساختمان فرهنگی سفارت شماره ۲٫اونجا اطلاعات جامع و خوبی در باره ادامه تحصیل ارائه میدهند.از کسانی که تهران تشریف دارند و یا حتی شهرهای دیگه.(من از ۱۳۰۰ کیلومتری رفته بودم اونجا!!!!!!) توصیه می کنم حتما نوبت بگیرند واسه مشاوره.هر سوالی داشته باشید با حوصله بهتون جواب میدهند.شماره تماس واسه گرفتن نوبت ۴-۳-۱-۶۶۷۰۵۰۴۰ -۰۲۱ .
یا علی
27th فوریه 2008 در ساعت 6:03 ب.ظ
سلام امین
سایت خوبی از آب دراومده
مبارکت باشه
5th مارس 2008 در ساعت 11:54 ب.ظ
salam mobarake mobaaaarake
6th مارس 2008 در ساعت 12:24 ق.ظ
سلام امین آقا
ما لینکتون کردیم اگر دوست داشتی ما رو هم لینک کن
موفق باشید
7th مارس 2008 در ساعت 6:27 ب.ظ
سگال هم دسته کمی از سارکوزی نداره البته سارکوزی با ایران خوب نیست بدتر هم میکنه اگه در ایران راست گرا ها نبودن وضع سیاسی ایران در دنیا بهتر بود
17th مارس 2008 در ساعت 4:24 ب.ظ
salam , omidvaram ke khob bashid . khaterateto ke khondam koli khandidam jaleb bod . gofteh bodi montazere paziresh baraye doktora hasti .man ke etelay nadaram ama omidvaram ke paziresh gerefteh bashid . man ham be lotfe khoda dar emtehani ke baraye darosazi dadeh bodam ghabolshodam . mosahebeh ham hafteh ghabl dashtam . ke on ham ba moafaghiyat bod . ama khodaysh pedaram dar omad ta betonam varede daneshgah besham . baraton arezo ye moafaghyat mykonam .
17th مارس 2008 در ساعت 4:27 ب.ظ
rasti pyshapysh sale jadid ra beheton tabrik mygam . omidvaram ke sale khobi dashteh bashid .
امین : سلام سمانه خانم
سال نو شما هم مبارک
براى شما آرزوى سعادت و سلامتى در کنار خانواده عزیزت و موفقیت در دانشگاه رو دارم
یا على
26th آوریل 2008 در ساعت 3:06 ب.ظ
به نام او
اینهمه نظر …چه خوب که همه میپرسیم و کسی هم جواب می دهد…کاش همیشه انگونه بود.
امین داداش تا کی فرانسه هستی؟
چند وقت دیگه این مرکز پاسخ واین پاتوق پا بر جاست نکونه یهو بری و همه چیز به سادگی تموم شه؟
سپاس که به همه جواب درست میدی و من ازت قدردانم تا همیشه سالم و با نشاط پر از خودت باشی…
20th ژانویه 2009 در ساعت 12:26 ق.ظ
salut.j’al lu votre article,c’etait genail.voue etes sympa.bon courage
7th ژانویه 2010 در ساعت 2:47 ب.ظ
salam amin jan.mikham biyam ounja :awal vaseh dars baad ham shayad moundam.
man daneshjouye arshad reshteh “barnameh rizi amouzechi ” hastam.vaghti tamoom kardam ounja miyam hatman.
mikham dar mored in reshteh am ageh mishe behem etellaa bedi ke tou ounja che jouriyeh? va che tor edameh bedam ya inkeh bayad avazesh konam.
rasti man aachegh zaban farance am. vali zabanam kheyli kond pish mireh.
lotfan rahnamaee kon.
rasti to chetor rafti? zabanet dar che had boud. merci
21st آگوست 2011 در ساعت 4:35 ق.ظ
سلام آقاامین گل گلاب ببخشید یه سوال داشتم؟می هواستم بدونم دانشگاه های اونجا تحت چه شرایطی بورس می دن؟من لیسانس فیزیک دارم؟زبان دانشگاهم انگلیسی باشه-راستی هزینه زندگی چه قدره؟باتشکرمرسی
27th سپتامبر 2011 در ساعت 7:21 ق.ظ
سلام اقا امین وب عالیای دارین . من یه اشتباه بزرگی کردم نشستم باسه ارشد وزارت بهداشت درس خوندم آخرشم با رتبه ۳۲ ویروس قبول نشدم حالام که نشستم دارم رو تزم کار میکنم علوم تحقیقات . افسوسای کاش همون دوران لیسانس که خانوادم گفتا اگه دوست داری بری از ایران ساپورتت می کنیم گوش می دادم!!! حالا گذشته که گذشته . الان من اگه خدا بخواد و این فوق لیسانسمو بگیرم باسه دکترا میتونم اقدام کنم یا دوباره باید از اول فوق لیسانس بخونم؟ راستی رشتمم میکروبیولوژیه! زبان فرانسمم ۱ سالی هست دارم می خونم چون به فکر مهاجرت هم هستم به کانادا تا ببینیم چی پیش میاد
و سوال دیگه اینکه برای رشته موسیقی شرایط تحصیل در مقطع فوق لیسانس چطوره؟
2nd اکتبر 2011 در ساعت 7:47 ق.ظ
در جواب {{ ۴٫ sayna گفت :
۳م اسفند ۱۳۸۶ در ساعت ۱۰:۳۱ ق.ظ
khodaish ghiafat dad mizane bache sefarati hasti
khosh migzare beitolmal khori????????????????????}}}
sayna جون ، شما چند سال سفارتی بودی که مطمئنی دارن بیت المال میخورن ؟
راستی در دوران حکومت پهلوی گرامی ، چه جوری بود؟ (چون به نظرم خیلی دانایی شما)
میگم ها ، شما ازون پناهنده ها نیستی که Body Business دارن، که خرجشون تو اتریش در آد!!!!
( گرفتی مطلب رو ) پس بیهوده تهمت نزن ،
تهمت کار انسانهای ضعیف است،
ok , ok ، sorry…
تو اگه ضعیف نبودی ، پناهنده نمیشدی….
خدا خیرت بده ،
( چون ظاهرا عقل که ………)
2nd اکتبر 2011 در ساعت 7:54 ق.ظ
امینی جون:
ببین اینا ترسیدن که مجبور شن جبران کنن !!
اما کاری که من کردم :
یک کادوی خیلی کوچکتر ، در حد ۱ بسته کارت پستال بده ….
بی ضرره…
نا امید نشو ، LOL
2nd اکتبر 2011 در ساعت 8:11 ق.ظ
در جواب نظر ۱۸ {{دانشجوی قدیمی پاریس }}
اینها فقط نظرات شخصی نویسنده است،
بر طبق Human Rights :
هر انسانی آزاد است که آزاد فکر کند و در چهارچوب قانون فکر خود را بیان کند….
5th نوامبر 2012 در ساعت 11:42 ب.ظ
سلام/// من تارونه هستم از ایران///من تازگی ها کلاس زبان میرم//قراره درباره رفتن به خارج لکچر بدیم// تو اینترنت دنبال مطلب بودم که وب شما رو اتفاقی دیدم/// البته من هیچ وقت دوس ندارم واسه زندگی هیج جا غیر ایران زندگی کنم///ولی خاطرات و دلتنگیاتون خیلی جالبه و خوندنی/// بعضی از دوستام که حتی پاشونو از شهرشونم بیرون نذاشتن همیشه در حال گفتن این جملاتن: من میخوام برم خارج / من میخوام خارج زندگی کنم /// البته هر شهری معایب و مریتهایی داری که نمیشه نادید گرفت///در هر حال خوشحال میشم تجربیاتتون رو در اختیارم بذارین///