عادات جالب فرانسوی
خاطرات - حرف دل 14th نوامبر 2007مردم فرانسه از لحاظ فرهنگی یکی از با فرهنگ ترین ملل دنیا هستند، شاید یکی از دلایل اینکه این کشور بیشترین جمعیت توریست را در دنیا دارد (سالی ۷۰ میلیون نفر) همین مساله باشه، در واقع فرانسویها در کنار دیگر مردمی که در کشورشون درس میخونند یا کار میکنند ، به صورت کاملا مسالمت آمیز زندگی میکنند ، شاید برای خود من سخت باشه که ببینم در ایران مثلا یک خارجی داره ماهی ۲۰۰ هزار تومان کمک هزینهٔ مسکن از دولت میگیره… ولی دولت فرانسه کمک های فراوانی به دانشجویان خارجی میکنه، مردمشون هم سر این مساله با خارجی ها بد برخورد نمی کنند.
الان بیشتر کشور های دنیا برای تحصیل در دانشگاههاشون از خارجی ها شهریه دریافت میکنند، حالا اینجا شهریه که نمیگیرند هیچ ، کمک هم میکنند ! ( حالا چشم نزنیم، این هفته کل فرانسه تو اعتصاب بود سر پولی کردن دانشگاهها که خدا رو شکر هنوز نشده ولی میگن قانونشو امضا کردند !! )
در هر حال کاری ندارم میخوام یه سری از عادت های فرانسویها رو براتون بیان کنم :
۱ الکی تو خیابون بوق نمیزنن ، هر کی در مسیر (لاین) خودش حرکت میکنه ، برای همین هست که بیشتره مواقع میبینی که تو یه لاین ۲۰۰ تا ماشین پشت سر هم هستن ولی لاین بغلی ۱۰ تا !! حالا اگه ایران باشه همه شیرجه میرن تو لاین بغل..!
آهان یه چیز جالب تر، اینجا بیشتره محله های قدیمی خیابون های تنگ داره که مسیر یه طرف میشه ، حالا اگر ماشینی توقف کنه همه پشتش می ایستند ، بارها شده به چشمم دیدم مثلا راننده زنو بچشو خیلی با حوصله از ماشین پیاده میکنه ، باهاشون خوش و بش میکنه ، گاهی خانم کهنهٔ بچشو عوض میکنه !! هیچ کس اعتراض نمیکنه ! حتی یه بوق هم نمیزنند ! همه با حوصله صبر میکنن کارشون تموم شه ! لج من یکی که در میاد.
۲ یه عادتی که اینجا دارند اینه که صبح به صبح صورت همو ماچ میکنند ، یعنی بچه ها که از خواب پا میشن ، یا همکارای تو یه شرکت یا اداره، دانشجویان هم کلاسی ، همه وقتی اول صبح یا هرموقع از روز هم رو میبینند یه ماچ و بوسه باهم میان !البته اینم بگم این حالت بین ۲ خانم با هم یا ۱ خانم و یه آقا اتفاق میافته ، مردها با هم دست میدن.
۳ گلاب به رو تون، روم به دیوار، فین کردن از دیگر حرکات روزمره عزیزان فرانسوی هست، اونهم با صدای بلند! این عمل اینجا طبیعی هست و هیچ مشکلی برای شخص ایجاد نمیکنه ، گاهی اوقات طرف ول هم نمیکنه تا ته قضیه رو نکشو بیرون راضی نمیشه!! ولی یه چیزی که باعث میشه حتی گاهی اوقات رابطشون رو با آدم قطع کنن عمل خارج کردن باد از دهان هست، خیلی بدشون میاد.
۴ هر موقع اتفاقی بیفته ، یا یه چیز غیر منتظره ببینند همه یه کلمهٔ مخصوص میگن : اوه لا لا ! یعنی از بچهٔ ۲ ساله تا پیرمرد ۹۰ ساله در روز یه ده یا بیست باری این کلمه رو میگه !
۵ وای یه چیزی که اعصاب منو خورد میکنه خرید کردن هست ، البته خود خرید کردن خیلی خوبه ها ولی موقعی که میری صندوق !! همون طوری که گفتم فرانسویها خیلی با حوصله هستند ، من معمولا وقتی میخوام برم پول اجناس رو پرداخت کنم از قبل پولم رو آماده میکنم یا کارت اعتباری رو دم دست میزارم که ملت پشت سرم معطل نشن، ولی امان از این فرانسویها !
خانمه خیلی با حوصله و سلیقه ( !! ) جنساشو روی میز کنار صندوق میگذاره و بعد از گرفتن فاکتور و گذاشتن اجناس در ساکش ، تازه شروع میکنه به در اوردن کیف پول، حالا از اینجا به بعد دیگه خدا باید شانس بده که کیف پول اون ته مها نباشه!
جالب اینه که هیچ کس خم به ابرو نمیاره و فقط منم که حرص میخورم ، هیچی بعد ۲ ساعت آخر سر دسته چکش رو میاره بیرون و مبلغ فاکتور رو مینویسه و پرداخت میکنه، اصلا به روی خودش نمیاره که ۱۰۰ نفر پشتش معطل شدن !
۶ همیشه وقتی ۲ نفر باهم حرف میزنن ، حالا مشتری با مغازه دار ، استاد با دانشجو یا کارمند با ارباب رجوع ، آخرش همه میگن روز خوبی داشته باشید ، یا اگر جمعه و شنبه باشه با یه لیخند میگن آخر هفتهٔ خوبی داشته باشید.
۷ سر ساعت ۴ یا ۵ بعد از ظهر همه میرن یه قهوه یا یه نوشیدنی گرم صرف میکنند. یعنی اگه طرف وسط یه آزمایش اتمی هم باشه این قهوه هرو باید یه جورایی صرف کنه ! و در اینگونه عصرونه ها به بحث و تحلیل مسائل روزمره میپردازند.
۸ اینی که میخوام بگم دیگه نوبره.. تو ایران ما همیشه وقتی وارد مترو یا اتوبوس میشیم دنبال یه صندلی خالی میگردیم که سریع بریم بشینیم، اگر پیر مردی کنارمون باشه تعارف میزنیم که بشینه.. و اون شخصه هم میاد و میشینه ، ولی اینجا دقیقا بر عکسه ..
اولا بیشتره آدمها نمیخوان روی صندلی بشینن !! یعنی ترجیح میدن وایسن ، پیر زن ۹۰ ساله هم که با یه تکون اتوبوس میره اون دنیا همینطوره، یعنی با این حالش باز میره می ایسته !
دوما اینه که اگه به اون پیر زن یا پیر مرد تعارف بزنی که بشینن قبول نمیکنن !
من ۲ بار سر این مساله ضایع شدم ، یعنی بیا و خوبی کن، یه دفعه تو مترو پاریس رو صندلی نشسته بودم که یه پیر زن اومد تو واگن ، منم بلند شدم بهش گفتم بفرمایید ، اون هم گفت مرسی ، همین جوری خوبه، حالا همه داشتن نگاه میکردن ، باز گفتم بفرمایید بشینید گفت ممنون آقا ، من نمیشینم !!
من هم که همین جوری رو هوا و زمین مونده بودم چی کار کنم تو این حالت ، برای اینکه ضایع تر نشم ایستگاه بعد پیاده شدم ( !! ) یه دفعه دیگه هم این اتفاق افتاد که خیلی دیگه بدتر بود… حالا بگذریم ازش…
۹ تو مترو که وارد میشی بالای ۵۰ % آدمها یه روزنامه یا یه کتاب دستشونه دارن میخونن ؛ مردم بسیار کتاب خونی هستند شاید برای این باشه که بیشترین نوبل ادبیات برای فرانسه هست ( ۱۳ عدد )
۱۰ اکثر بچه ها وقتی ازدواج میکنند ، خیلی کم به هم سرمیزنن ، مثل ما ایرانی ها نیستن که هرهفته تلفنی به هم زنگ بزنن یا خونهٔ هم بیان ، مسافرت هم که میرن زن و شوهر و بچه هاشون ، همین ! من که ندیدم اکیپی برن مسافرت.
۱۱ ساندویچ های فرانسوی واسه من خیلی تعجب بر انگیزه ! وقتی شما ساعت ۱۲ ظهر برید تو خیابون بعضی آدمهارو میبینید که یه ساندویچ دستشون هست و دارن گاز میزنن.. نکته اینجاست که تو این ساندویچ چی هست؟ یه باگت با یه برگ کالباس ! همین ..(اینو حتما بخونید)
یعنی چه جوری سیر میشن من نمیدونم.. نه خیار شوری نه گوجه ای هیچی …!
حالا باز تو ایران انصاف هست تو یه باگت ۴ ردیف کالباس میچینن ولی اینجا فقط یه ردیف.
۱۲ تمام مغازه ها تا ساعت ۷ عصر باز هستند. از این ساعت به بعد فقط بارها و کافه رستوران ها باز هستند.. یعنی خدا نکنه شما شب هوس پیدا کردن نون ، روغن ، نمک ، نوشابه ای چیزی به سرت بزنه..نگرد..نیست !
مغازه ها روزهای یکشنبه و شنبه اکثرا بسته هستند.. بعضی ها روز دوشنبه رو هم سرکار نمیرن..!
۱۳ تمام اداره جات و دانشگاهها روز شنبه و یکشنبه تعطیل هستند.. البته شنبه یه جاهایی مثل سوپرمارکتها باز هستند ولی یکشنبه قریب به ۹۰ درصد مغازه ها بسته هستند.. یعنی اگر تا شنبه قوتی غذایی چیزی خریدی که هیچ ، اگه نه باید روز یکشنبه گشنه و تشنه سرتو بذاری رو زمین !!
من ۲ دفعه اینجوری شدم ، اون اوایل که اومده بودم اینجا…
مطالب مرتبط
۱۳۸ پاسخ برای عادات جالب فرانسوی”
پاسخی بنویسید
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید، دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به نوشته ی بالا باشد. اگر حرف دیگری دارید و یا قصد پرسیدن سوال دارید، از قسمت ارتباط با ما استفاده کنید.
15th نوامبر 2007 در ساعت 12:30 ق.ظ
سلام امین جان اول بگم که نوع نگارشت خیلی با نمکه و من که نوشته هاتو
می خونم کلی می خندم
دوم اینکه همونطور که تو این نگارشت هم بیان کردی دولت فرانسه قصد داره که دانشگاه هاشو پولی کنه
آیا ممکنه که شهریه ی دانشگاه های فرانسه آنقدر بالا بره که کلاً مجبور شم قیدشو بزنم؟یعنی مثل دانشگاه های آمریکا
شنیدی میگن طرف لب دریا میره دریا می خشکه؟ حالا شده حکایت من
تو از این موضع چقدر با خبری ؟اگه می شه یه کم به من اطلاعات بده
خدا نکنه این قانون تصویب شه و اگر نه من فکر نکنم دیگه بتونم رنگ پارسو ببینم
مرسی
همیشه شاد باشی و سربلند
امین : سلام کارن جان شما لطف داری ،باید بگم تا اونجایی که من شنیدم از سالی ۲۰۰۰ یا ۳۰۰۰ یورو نباید بیشتر باشه ، البته خیلی ها هم میگن تا تصویب و عملی بشه یه چهار پنج سالی طول میکشه ! الله اعلم ! یا علی
15th نوامبر 2007 در ساعت 6:02 ق.ظ
حالا آن دومی تو مترو را چرا نگفتی؟ خب میگفتی دیگر.
D:
15th نوامبر 2007 در ساعت 7:37 ق.ظ
دیشب ظرف دو ساعت تقریبا همه مطالب وبلاگتو خوندم میتونم به جرات بگم تحولی در زندگیم ایجاد شده !!!
کاملا احساس میکنم فرانسرو با خوبی ها و بدی هاش احساس کردم و امروز یه مطلب جدید میبینم ، خیلی خوبه ،
احتمالا یک سال و نیم دیگه یا دو سال دیگه یه اقداماتی انجام خواهم داد حالا ببینیم چطوری پیش میریم !!
اما مطمئنم که مطالبت خیلی کمکم کرده و اگه ممکنه قطعشون نکن که کلی انرژی مثبته خودش به تنهایی !
فعلا تمام سوالاتی که در ذهنم بود به پاسخ تبدیل شده ، اما احتمالا در آینده نه چندان دور مزاحمت ایجاد میکنم واست 😀
موفق باشید .
15th نوامبر 2007 در ساعت 9:54 ق.ظ
salam
yadet raft begi ageh bekhan poliment behet NON began migan ke ye zare pichidas (compliqué)
15th نوامبر 2007 در ساعت 10:38 ق.ظ
واقعا کامل و آموزنده بود. ممنون از زمانی که برای ما گذاشتین و اینا رو توضیح دادین
15th نوامبر 2007 در ساعت 10:52 ق.ظ
mishe baramun begi hala ke iran beheshte unja che mikoni ? mamulan adama tamame zendegy donbale beheshte gomshodashun hastand . engari faghat avaze dohol az dur khoshe .tu hamaun shahre shoma , maghazehayi hastand ke tavasote araba edare mishe va mamulan ta sate 12 shab baz hastand , shoma ham agar havase nun , roghan , namak , ya nushabe kardi , be rahaty mituni ba peida kardane maghaze arabe mahaltun be matlubet beresi.
امین : سلام دوست عزیز ،ایران بهشته و من هم برای تحصیل اومدم اینجا تا در ضمن آشنایی با یک زبان بین اللمللی ، با دست پر به کشورم برگردم و به مردمم خدمت کنم. مغازه عرب ها مثل سوپر مارکت تو همه جای شهر نریخته ، بدون وسیله نقلیه امکان دسترسی به این مغازه ها سخت و وقت گیره ، اگه ماشین داشتم دیگه مشکلی نبود ، اینجا میشد کویت ! البته بنزینش از شما
15th نوامبر 2007 در ساعت 11:18 ق.ظ
salam
man ham dar france hastam. jesaratan bari inha bebakhshid kharej kardan bad ham khili mohem nist albateh na hameh.
15th نوامبر 2007 در ساعت 6:04 ب.ظ
سلام امین جان.وبسایت نو مبارک.میدونم خیلی سرت شلوقه ولی اگه لطف کنی جواب سوالامو بدی خیلی ممنونت میشم.قول میدم اگه قسمت شد بیام حتما کلی دوغ درجه ۱ واست بیارم!
خواستم ببینم لیسانستو از چه دانشگاهی گرفتی و ایا این درسته که دانشگاههای سراسری ایران مدرکتو بهت نمیدن تا ۶ سال بعد از فارغ التحصیل شدن؟به تو هم همچین چیزی گفتن اون موقع که خواستی مدرکتو بگیری؟ اگه اینجوریه چکار باید بکنم؟ چون باید تا بهمن مدارکمو به دانشگاه فرانسوی بفرستم مگه نه؟
15th نوامبر 2007 در ساعت 8:47 ب.ظ
سلام.
رشته ی تحصیلی من ادبیات انگلیسی بود و در عین حال به فرانسه هم علاقه داشتم. استاد فرانسه مون (که خانومی بسیار محترم و تحصیلکرده ی رشته ی جامعه شناسی سوربون بود) همیشه به من می گفت: این قدر توی دیالوگ های من درآوردی خودت فحش استفاده نکن! برات عادت می شه، می ری پاریس توی خیابون اینو به یه دختر می گی می زنه در گوشت! آقا ما رو می گی گوشمون بدهکار نبود و همچی دبش عادت کردیم ولی بگما هنوز اون کشیدهه رو نخوردیم! او لَ لَ!
16th نوامبر 2007 در ساعت 8:04 ق.ظ
مطالبت واقعا جالب و قشنگ بود.مشخصه در زمینه ی نوشتن با قلم طنز استعداد خوبی داری. فقط تو یه جمله آخر موندم که نوشتی ایران بهشته. آقا امین من نمی دونم منظورت از بهشت چیه؟ اگه منظورت امکانات و ازادی (منظورم آزادی بیان) و همچنین نبود فقر و خلاصه خیلی چیز های دیگه با عرض کنم اینجا پشبیه یه چیزی تو مایه های جهنمه. تو داری دو دانشگاه تحصیل می کنی ما هم دلمون خوشه تو دانشگاه درپیت ازاد مهندسی صنایع تحلیل سیستم می خونیم. که اصلا امیدی هم نداریم.شدیم میت متحرک.تو کشوری تحصیل می کنی که اندازه ی جمیعت ایران توریست داره. تو حالشو میکنی ما حسرتشو می خوریم.البته امیدوارم برای من و بقیه دوستاران تحصیل در فرانسه روزی به آرزشون برسن. البته در مقطع ارشد. امیدوارم هرجا که باشی موفق و پیروز باشی با یه پارچ دوغ و یه لیوان آب البالو و انار.
امین : سلام محمد جان ، ممنون از اظهار لطفت ، شنیدی میگن آواز دهل از دور خوش است ؟! این جمله در اینجا مصداق میکنه ، تمام مشکلات ایران ما در یه چیزه اونم ضعف اقتصادی ! وگرنه ما هیچ چیزی از اینها کمتر نداریم ، بنیان خانواده در غرب از بین رفته ، اینجا آدما تو خودشون هستند ، یار و همدمشون سگ و گربه شده ! بیشتر زن و شوهر ها سالها با هم زندگی میکنند به عنوان دوست پسر و دوست دختر ! دایی و خاله و عمه و عمو اینجا معنا نداره! بازهم میگم با تمام مشکلاتی که در ایران داریم خدارا هزاران بار شاکرم که ایرانی و شیعه هستم..یا علی
16th نوامبر 2007 در ساعت 8:10 ق.ظ
خب حالا اینا به چه کار ما تو ایران میاد ؟
به ما چه که اونا تو جلساتشون فین می کنند ؟
داری مثل صدا و سیما می شی که هر خبر …ی رو پخش می کنه
16th نوامبر 2007 در ساعت 9:03 ق.ظ
آقا امین گل این سایتی که گذاشتی http://www.cpu.fr به زبان فرانسه هستش.من هم که اونقدر فرانسویم( بر عکس انگلیسیم) ضعیفه که قش کردم. خواستم ببینم تو دانشگاه های فرانسه رشته مهندسی صنایع(برنامه ریزی و تحلیل سیستم) یا شاخه های مربوط به اون در مقطع ارشد وجود خارجی داره یا نه.اگه میشه یا راهنمایی بکن یا حداقل بگو چطور زبان سایت رو به انگلیسی عوض کنم. .قبلا فکر می کردم عربی زبان خیلی سختیه ولی فکر کنم فرانسوی ها زدن رو دستشون با این زبان سخت.امیدوارم دوغ و مخلوط آب انار و آلبالو همراه با زیتون به مقدار کافی نصیبت بشه.با تشکر . mer30
16th نوامبر 2007 در ساعت 10:50 ق.ظ
جمله آخرت خیلی جوک بود!
امین : فکر میکنی ، شب دراز است و …
16th نوامبر 2007 در ساعت 1:55 ب.ظ
اولا که رفیق آدرس جدید مبارک!
ثانیا خیلی جالب هست که کسانی که میآیند میخوانند و غرغر میکنند حتی جرا ندارند اسم و رسمشان را بنویسند، یا مینویسند س یا ناشناس یا… ایول!
16th نوامبر 2007 در ساعت 2:21 ب.ظ
سلام
خوبین؟ سایت خیلی مفیدی راه انداختین، دستتون درد نکنه وخسته نباشین.
من لیسانس ادبیات فرانسه هستم و برای کارشناسی ارشد میخوام بیام فرانسه. کدوم شهر و کدوم دانشگاه برام مهم نیست. چیزی که اهمیت داره رشتمه و اینکه دانشگاه دولتی باشه. میخوام روی اسطوره شناسی و نماد شناسی در ادبیات و هنر کارکنم. رشته ای به این اسم پیدانکردم پس حدس میزنم این گرایشا تو M2 وبرای تز دکترا مطرح میشن.
سوالم اینه، از کجا میشه فهمیدچه رشته ای رو باید شروع کنم؟ هیچ سایتی دراین زمینه میشناسین؟ یا جایی که با ایمیل زدن جوابمو بدن؟
باز هم ممنون از وقتی که واسه این سایت میذارین.
16th نوامبر 2007 در ساعت 2:41 ب.ظ
مو به تنم سیخ شد
من همیشه عاشق فرهنگ کشورهای شما اروپا اسکاندیناوی و همین فرانسه بودم. واقعا برام جالبه
بهشت یعنی همه چیز امین جان اگه بخای از یک مکان به مکان دیگه ای بری باید مکان قبلیت رو ترک کنی وگرنه به مکان جدیدت نمی رسی
اگه اونجا خوبی داره اینجا هم داره ولی نمیشه که همش یه جا باشه واینه دنیای فانی ما انسان ها کاش روزی برسه که خوبی های فرانسه رو توی ایران هم داشته باشیم
16th نوامبر 2007 در ساعت 9:09 ب.ظ
امین جان
نفرت و شیدایی افراط و تفریط است.ایران و فرانسه هریک زیبایی ها و زشتی های خود رادارند.نه ایران بهشت است و نه فرانسه جهنم.ما از حیث فرهنگی دارای نقاط مثبتی هستیم که آنان ندارند و آنها نیز دارای قوتهای فرهنگی هستند که ما فاقد هستیم.تعامل فرهنگی نیز یعنی بده و بستان .دادن و گرفتن .گرفتن چیزهای خوب و نیز دادن ارزش های خوب.
نکاتی که یاد آوری کردی ،مفید است اما به نظر من سطح را دیدن است و باز می توان به لایه های عمیق تر نفوذ کرد و تحلیل نمود.با آرزوی به روزی
امین : ممنون آقای نعیمی ، نظر شما کاملا متین هست ولی من هیچ افراطی در اینکه گفتم ایران بهشته نمیبینم ، فرهنگ و ساختار ایران برای ما ایرانیها زیباست و این عشقی است نا متناهی که حد و مرز نمیشناسد ، بیشتر ایرانیانی که من در اینجا میبینم با حرف من موافق هستند ،به قول یکی از دوستان که از بچگی اینجا بوده میگه اینجا انگار همه یه غمی تو چشاشون هست ، من نمیخوام بگم اینجا خوبی نداره ، نه اصلا ، میخوام بگم ایرانی برای ایران ساخته شده ، همین !!
17th نوامبر 2007 در ساعت 8:32 ق.ظ
سلام
خیلی جالب بود.
به وبلاگ منم سر بزن خوشحال میشیم:
http://webaddress.blogfa.com/
17th نوامبر 2007 در ساعت 8:48 ب.ظ
خیلی باحال نوشتی . بسی با نمک / کم پیش میاد پست های طولانی رو بخونم . اما این یکی به دلیل نگارشت و یکی هم به دلیل اینکه کشور مورد علاقمه خیلی برام جالب بود …. از این پس با فید دنبالت میکنم …
18th نوامبر 2007 در ساعت 4:48 ق.ظ
سلام امین جان. ممنون از راهنماییت. خیلی لطف کردی 🙂
18th نوامبر 2007 در ساعت 11:25 ب.ظ
سلام امین آقا پسر خوب . خوبی؟ آدرس جدیدت مبارک پستت هم خیلی جالب بود و امیدوارم زودتر از جهنم نقل مکان کرده و با دستی پر به بهشتت برگردی. داشتم کامنت های دیگران رو میخوندم … خواستم بهشون بگم که خب اگه تو نوشتی ایران بهشته خب ایران حداقل برای تو بهشت هست و کلا هرجایی که آدم به آرامش برسه اسمش میشه بهشت حالا برای تو ایرانه برایه یکی دیگه جای دیگه ا ی . پس به این آقا یا خانم بفرمایید شما مطلب و بخون چی کار داری به بهشت و جهنم ؟موفق باشی
امین : همینو بگو والا ، شما مطلب و بخون چی کار داری به بهشت و جهنم !!
19th نوامبر 2007 در ساعت 4:57 ق.ظ
سلام آقا امین. واقعا حرفت روم تاثیر گذاشت.وقتی گفتی آواز دهل از دور خوش هست. وقتی خوب فکر کردم دیدم راست میگی.ما ایرونی ها نمی تونیم مثل اونا زندگی کنیم.نمی تونیم مثل اونا خودمون رو از همه ی قید و بند هایی که بهشون پایبندیم جدا کنیم. واقعا حرفت تحولی بود در وجود من.ایران هم با تمام مشکلاتش می تونه واسه ما بهشت باشه.امیدوارم در با یاری خدا و پشتکارت و توسل به معصومین به تمام اهدافت برسی.علی همواره پشت و پناهت.
19th نوامبر 2007 در ساعت 5:58 ق.ظ
عالی بود خیلی دلم میخواهد از اداب ورسوم کشورها بدونم مرسی
19th نوامبر 2007 در ساعت 7:14 ق.ظ
سلام امین آقا
پست جالبی بود با اجازه شما آن را در در قسمت وبگردی ایراناسی گذاشتیم
19th نوامبر 2007 در ساعت 11:48 ق.ظ
salam amin
khobi?
domain ekhtesasi mobarak bashe
bebakhsh ke dir motavajeh shodam
modati bud nabudam
.
movafag bashi amin
gorbanat/ babak
20th نوامبر 2007 در ساعت 1:15 ب.ظ
salam amin jan , vaghean zyba keshvare faranse ra tosif karde body negareshetam ke aliye man nemydonestam . manam ke chandid sale europa zendegy mykonam ba tamame in mavare barkhord dashtam khili khoshhalam ke hamchin dote khob pyda kardam . moafagh bashi
21st نوامبر 2007 در ساعت 10:13 ق.ظ
عزیز برادر ضمن عرض سلام نوشتی که : “بنیان خانواده در غرب از بین رفته ، اینجا آدما تو خودشون هستند ، یار و همدمشون سگ و گربه شده ! بیشتر زن و شوهر ها سالها با هم زندگی میکنند به عنوان دوست پسر و دوست دختر ! دایی و خاله و عمه و عمو اینجا معنا نداره »
نمیدونم چه مدتی است که در فرانسه زندگی میکنی ، ولی گمان میکنم مشابه روایت آن مسافری است که وارد شهری شد و به یه کور برخورد کرد ، چند لحظهٔ بعد به کور دیگری رسید؛ بعدها در خاطرتش نوشت به شهری رسیدم که همهٔ ساکنانش کور بودند. میدونم که داری زحمت میکشی و دلت میخواد رول جوونمردی ایرونی را بازی کنی، ما هم اولش دلمون میخواست قیصر بشیم اینجا. و همه چیزمون شده بود یک هویت ، شیعه بودن ، دین ، ایرانی بودن و همه چیزایی که تو الان برامون میگی. نمیدونم تا بحال با چند تا خانواده فرانسوی از نزدیک نشست و برخاست داشتی که به این قضاوت رسیدی. بنیان خانواده حداقل در فرانسه از ایران عزیزمون به مراتب محکمتره و اگر میبینی که زن و مرد بدون سند ازدواج باهم زندگی میکنن به دلیل اینه که فقط دلشون میخواد باهم باشند و نه اینکه نیاز اقتصادی و یا هرچیز دیگری اونها رو مجبور کنه زیر یه سقف باشند . فرانسوی هایی که من میشناسم همشون عشق خانوادشونند و حتا بیشتر از ما هوای عمو و خاله و دایی را دارند ، بدون اینکه جلوشون لبخند بزنند و پشت سرشون صفحه بذارند که چرا کج نشست و چرا راست بلند شد ؟ و اما در مورد سگ و گربه، در غرب نگهداری حیوانات و محبت به حیوانات از بچگی بهشون آموزش داده میشه ، و حیوون سگ یا گربه یا هرچیز دیگری به حکم داشتن روح و احساسات جز خانواده در میاد و جاشو در کنار ِآدمیزاد پیدا میکنه. و اگر دقت کنی میبینی که خانواده هایی هم که بچه دارند و تنها نیستند همیشه یک حیوان دست اموز در کنارشون زندگی میکنه ، مسالهٔ تنهایی ، پیری و حیوون داشتن امری است جداگانه . پیشنهاد میکنم بعد از گذاشتن سالها در این غریبستان به قضاوت بپردازی و امری تصادفی از قبیل ملیت و مذهب را مایهٔ فخر ندونی ،، سالها که بگذره میبینی که اون اسلامی که ما دنبالش میگشتیم داره اینجا پیاده میشه . من بر حسب تصادف نوشتتو خوندم ، از پر حرفی و رک گویی پوزش میخوام ،،، ولی چون ایمان دارم که بعد گذشت حداقل ۶ سال به بعضی حرفات در اینجا خواهی خندید، فقط میخواستم تلنگری باشم که همهٔ چیزهارو که اعتقاد داری ( در حال حاضر ) به صورت مکتوب در نیاری که بعدها مجبور شی با همهٔ صداقتی که در تو میبینیم زیرشون بزنی . شاد و سلامت باشی و موفق ،،،،
امین : سلام به دوست عزیزم علیرضا ، در ابتدا از پیام شما ممنون هستم ولی کاشکی امیلتون رو هم میاوردید که من بعدا جواب رو براتون میفرستادم…
در ضمن پیام شما به صورت فینگلیش بود که من به فارسی تغییر دادم تا عزیزان بیننده بهتر بتونن اون رو بخونند..
۱٫ در ابتدای کلامم باید نکته ای رو خاطر نشان کنم.. خلقت ما انسانها و قرار گرفتن روح ما در جسمی به نام آدم ناشی از لطف خداوند بزرگ است که به ما روا داشته و مارو اشراف مخلوقاتش قرار داده.. چه بسا حکمت خداوند نخواسته که مثلا من نوعی ، یک حیوان باشم..در واقع حکمت خداوند چیزی است ازلی و ابدی که در ابتدای شکل گیری این زمین خاکی به وجود آمده.. خداوند بشر رو در اقوام گوناگون خلق کرده..یکی در مالدیو و در یک خانوادهٔ فقیر به صورت کور مادر زاد به دنیا اومده ، یکی در آمریکا در خانواده ای ثروتمند به دنیا اومده و زیباترین ظاهر رو خدا بهش داده.. یکی هم مثل من و شاید شما در ایران به دنیا اومده… اینها همه قضا و قدر خداوندی است که خواسته من ایرانی باشم و فلانی فرانسوی… دین هم به همین گونه هست.. یکی مسیحی شده ، یکی زرتشتی ، یکی بی دین و یکی مسلمان..
تاحالا شده از خودتون بپرسی چرا فلانی کور مادر زاد به دنیا اومده.. چرا تا آخر عمر حق نداره چیزی رو با چشمش ببینه .. در واقع این محرومیتی بسیار ناراحت کننده و سوزناک.. ولی کسی مثل من ، تمام حواس شش گانه ام شکر خدا سالمه..!! چرا ؟ آیا این به نظر شما امری هست تصادفی ؟؟؟!!! غیر ممکنه..وگرنه عدالت خداوند بیمعنی خواهد بود.. اینکه من در خانواده ای شیعه به دنیا اومدم … باعث شده من شیعه بمونم ؟!! هرگز.. !
خداوند به بشر عقل داده..ترازوی سنجش داده.. تا همه چیزا رو بسنجه و بالا و پایین کنه… من شاید حدود ۱۰۰ کتاب برای پیدا کردن راهم در شناخت خداوند و انتخاب دینم خوندم.. . و به خواست خدا شیعه اثنی عشری رو به حق ترین دین و کامل ترین دین پیدا کردم.. هم اکنون بیش از پیش به شیعه بودن خودم افتخار میکنم.. از وقتی اینجا اومدم و از نزدیک دیگر ادیان رو لمس کردم..
دوست عزیز.. هیچ گاه فکر نکن که سرنوشت و مسیر زندگی هر انسانی امریست از روی تصادف !! این سخن شما باری به هر جهت و نفی حکمت خداوندی هست..
۲٫ من به هیچ عنوان قصد ندارم ایرانی بازی در بیارم ، شاید شما اینگونه بودی ولی دلیل نداره احساسات خودتون رو در بقیه هموطنانتون الزامی بدونید !!
دلیل نداره بر ایرانی بودنم فخر فروشی کنم.. برتری انسانها معیاری جز ایمان نداره.. اینکه من میگم ایران بهشته … این حس من هست نسبت به کشورم.. شاید شما از ایرانی بودن یا شیعه بودنت ( اگر شیعه هستی ) پشیمون باشی.. ولی من به درجه ای از ایمان قلبی در مورد دین و ملیتم رسیدم که محاله بخوام به قول شما بعد چند سال از عقایدم پشیمون شم..
به حول و قوهٔ خداوند من هیچ گاه سست عنصر نبوده ام و ایمانم نسبت به دین و ملیتم با کوچکترین موجی از تردید از هم باز نشده !
۳٫ مطلبی که من اینجا در مورد بنیان خانواده در فرانسه نوشتم چیزی از روی هوا و بدون دلیل نبوده.. حدود ۳ سال هست که در خارج از ایران زندگی میکنم.. از نزدیک با خانواده های فرانسوی بسیاری برخورد داشتم..
و بارها باهاشون نشست و برخاست کردم.. تمام مطلبی که نوشتم تجربهٔ من و دیگر دوستانم بوده.. اینکه بنیان خانواده در اینجا از بین رفته چیزی هست که به چشمم میبینم.. دوستان ایرانی من که ۱۰ ، ۲۰ سال یا گاهی از ابتدا اینجا زندگی کردند هم به این مساله اذعان دارند.. من با یک مورد یا ۲ مورد به این نتایج نرسیدم… خیلی از دوستان فرانسوی من سالها هست که اقوام درجهٔ یک خودشون رو سال به سال نمیبینند…وقتی بیشتر ازدواجها رسمی نیست و انسانها مثل دوست دختر و دوست پسر زیر یک سقف باهم زندگی میکنن.. دیگه چیزی به نام خانواده معنی نداره ….بچه ای که حاصل این ازدواج هست در حکم چی هست ؟! بعد شما میگی تازه اینجا اسلامش از ایران بهتره !!! آخه این چه قضاوتی هست ؟!!
من با نگهداری حیوان ها مخالف نیستم… ولی شخصی که تمام عشقش شده یک سگ یا یک گربه .. و هر جا میره اون رو با خودش میبره ، این شخص دیگه حسی برای دیدن اقوام خودش نداره.. در واقع نیاز تنهایی اون برآورده شده !
اینجاست که میگم محبت انسانی از بین رفته..!
۴٫ با وجود تمام مشکلات اقتصادی و فرهنگی که در ایران داریم.. هیچ جای دنیا گرمی و محبت ایرانیان رو نداره.. آخه دوست عزیز ، من و شما قصد گول زدن هم رو که نداریم… چرا نفرت شما از یک دولت یا یک سری آدم خاص باعث شده ، اینجوری در مورد دیگران قضاوت کنید..! شما کجای دنیا سراغ داری که ۱۳ روز سال همه لباس نو بپوشن ، با خانواده به دیدو بازدید هم برن.. همه خندان و نو نوار.. کجای دنیا دیدی که مهمون نوازی ایرانی رو داشته باشه..یا مسافرت های دسته جمعی خانوادگی ، دوستان خارجی من که ایران اومدن بارها به من گفتن که گرمی ایرانیها رو در هیچ جا ندیدن !
قبول دارم ما فرهنگمون در بعضی جاها ایراد داره.. مثل اینجا احترامی که انسانها در جامعه بهم میگذارند ، وجود نداره.. ولی ما آداب و سنن بسیار زیبایی هم داریم که در خونمون ریشه دوانده.. ما باید خوبی های فرهنگشون رو وارد زندگی و جوامع خودمون کنیم.. ارتباط و تبادل فرهنگی یعنی این.
مسافرت که رفته بودیم این سری.. کنار جاده سفره ای پهن کرده بودیم و جاتون خالی صبحونه میخوردیم.. آدمهای که از کنارمون رد میشدن با لبخند و کنجکاوی مارو نگاه میکردن.. بعدها به دوست فرانسویم که گفتم ، گفت ما این عادات صمیمی و گرم بودن شرقیها به خصوص ایرانیها رو خیلی دوست داریم..یه گرمی خاصی داره..
در پایان باید بگم که امیدوارم از این دیدگاه غلطی که برای خودتون درست کردید ، فاصله بگیرید و هیچ وقت خودتون رو جای دیگران قرار ندید…طوری که اینقدر با اطمینان از تغییر عقیدهٔ کسی در ۶ سال آینده ( !! ) خبر ندهید..
من راه خودم رو پیدا کردم…امیدوارم شما هم پیدا کنی
شیعه یعنی عدل و احسان و وقار شیعه یعنی انحنای ذوالفقار ( زنده یاد آقاسی )
یا علی
21st نوامبر 2007 در ساعت 5:33 ب.ظ
سلام امین جان
مطالب جالبی را نوشتی و در جواب آقا علی رضا باید بگویم که این مطالب رو من فقط از تو نشنیدم اون دوستم که اصلا ایرانی نیست و در فرانسه زندگی می کنه هم خیلی از وضع اونجا ناراحته مخصوصا حفظ کردن ایمان.
توی یکی از کتابهایی فرانسوی که تاریخ دقیق چاپش رو نمی دونم نوشته از هر ۸ خانواده یکیشون ازدواج نکرده و از هر سه خانواده یکی طلاق می گیره که فکر می کنم حتی الان باید آمارش بدتر هم باشه.البته از یک فرانسویه که پرسیدم قضیه رو بر عکس گفت که از هر ۸ خانواده فقط یکیش ازدواج کرده .
در مورد تعارف کردن صندلی هم ما یه معلم فرانسوی داشتیم که خیلی خجالتی بود یک روز با دوستان سوار خط واحد شده بود و یک نفر براش صندلی تعارف کرده بود وقتی داشت برای ما قضیه رو با خوشحالی و با یه حالت احترامی که معلوم بود برای ایرانیها قائله تعریف می کرد بصورت نیم نشسته ، تعظیم کرد و احترام گذاشت معلوم بود که خیلی خوشش اومده و اونو به یاد فرانسویهای قرن هفده که خیلی اداب و رسوم داشتند و به هم احترام می ذاشتند انداخته.
در مورد ناهار خوردن کمشون هم باید بگم اون مهندس فرانسوی که من مترجمش بودم می گفت برای اینکه ظهر خوابش نگیره و بهتر بتونه کار کنه اصلا ناهار نمی خوره و من هم یه مدت سعی کردم که ناهار کمتر بخورم و واقعا دیدم که ادم چقدر بعد از ظهر سر حالتره و از وقتش بیشتر می تونه استفاده کنه.
در ضمن از خیلی ها هم شنیدم و حتی همین فرانسویه که مواد خوارکی و مخصوصا میوه تو فرانسه خیلی گرونه و حتی تنوع میوه جاتی که ما تو ایران داریم اونا ندارن.
و مطالب دیگری که فعلا برای اینکه عرضم طولانی نشه عنوان نمی کنم ولی آنچه که من می دانم اینه که ما تو ایران خیلی نعمت داریم که قدرشونو نمی دونیم .ایران هم برای ما بهشت خواهد بود اگر لایقش با این همه نعمت باشیم.
حق نگهدار تو و بقیه ی دوستان
22nd نوامبر 2007 در ساعت 1:53 ب.ظ
درود بر آن عزیز
قبل از هر کلامی ،اشهد ان لا اله الا الله، اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان علیا ولی الله.
و در ادامه تاکید میکنم که به هیچ عنوان قصد مجادله و تکرار مکرر ندارم.به حکمت خداوندی اشاره کردی بدون در نظر گرفتن رحمت بی شائبه اش.با ایمان به آنکه حکمتش عین رحمتش است و رحیم بودنش از وجه حکیمی او پیشی نمیگیرد، داوطلبانه و از روی آگاهی به این مقوله وارد نمیشوم ، چرا که آنقدر در این دو وادی راه بی پایان و سوال بی جواب است که حتی ملا صدرای بزرگ خود را دراین ورطه در گیر نکرد و ترجیح داد تا معاد موعود را از طریق حرکت جوهری اثبات کند ولی به گفتن برابری صفات و ذات واجب الوجود بسنده کند.به هر حال در این مبحث وارد نمی شوم که در این زمینه خود را صاحب تخصص نمیبینم.شاید شما با خواندن آن صد کتاب به این درجه رسیده باشید که سر این حقیر از آن نمد ها ،غریبانه بی کلاه مانده است.در مورد فرهنگ غرب هم باید به زمان ،زمان داد تا کم کم حجابش را بردارد و نشان دهد آنچه را در نهاد هر تمدنی نهفته است.
شما در راه علم قدم گذاشتید و بهتر از من امی میدانید که دانستن با اعتقاد تفاوتی اساسی دارد.
(La différence entre savoir et croire.)
در مورد دیدگاه یا همان جهان بینی ، بعد سالها دود چراغ خوردن در دانشگاه های این غریبستان خرد محور یاد گرفته ام که وقایع را آنچنان که هستند گزارش کنم ،نه آنطور که دوست دارم رخ دهند و هرگز قضاوت نکنم که خود را لایق این مسند نمی بینم.خوشحال می شوم از آن صد کتاب ، پنجاه عدد را معرفی نمایید تا امثال من ناشنیده پندو سر به سنگ خورذه به صراط المستقیم شما هدایت شویم.
بیتی زیبا در آخر آوردی که به جد موثر بود. در حقیقت مشکل من هم در آن انحنای ذوافقار است و بس. چرا هیچ پیامبری جز آن خفیف المونه ،قیام به سیف نکرده است؟ چرا نهال هیچ دینی جز این قاموس نیاز به خونیاری نداشته است؟ چرا در کتاب این پیغمبر رحمت هرگز از عشق کلمه ای به میان نیامده است؟ چرا در این مکتب آنقدر بر کشور گشایی و حلیت غنیمت تاکید شده است؟چرا؟چرا؟…..تو خود حدیث مفصل بخوان زین مجمل.
بادا که دادار یکتا ایران را از شر دروغ و بغض و حسد دشمنان محفوظ بداراد که تا بادا چنین بادا.
خـبـر دارى اى شیخ دانا که من خدا ناشناسم خدا ناشنــــــا س
نه سربسته گویم دراین ره سخن نه ازچوبِ تکفیردارم هراس
زدم چون قـدم ازعـدم در وجو د خدایـت بـرم اعتبارى نداشــت
خـــداى تو ننگیـن وآلوده بــــود پرستیدنـش افـتخارى نداشـــت
خــدائى بدیـنـسان اســـیـرنـیــا ز که برطاعت چون توئى بسته چشم
خــدائى که بـهـر دو رکعت نماز گرآید به رحم وگرآید به خشــــــــم
خــدائى که جـزدرزبـان عـــرب بــه دیـگـر زبـانـى نـفـهـمـد کــلام
خــدائى که نـاگـه شود درغضب بسوزد به کین خرمن خاص وعام
خــدائى چنان خودسر وبـلهـوس که قهرش کـنـد بـیـگـناهان تباه
بـه پـاداش خـشنودى یک مگـس زدوزخ رهاند تنــــــــى پرگناه
خــدائى کـه بـا شـهـپـر جـبرئیل کند شهــرى آباد را زیر و رو
خــدائى کـه درکـام دریـاى نـیـل برد لشکر بى کرانــــــى فرو
خــدائى کـه بى مزد مـدح وثـنـا نگردد به کار کســى چاره ساز
خدا نیسـت بـیـچاره، ورنه چـرا به مدح وثناى تو دارد نیــــــاز
خداى توگه رام و گه سرکش است چو دیوى که اش باید افسون کـنند
دل او به “دلال بازى” خوش است وگرنه شفاعتگران” چون کننــد؟
خـداى تـوبا وصـف غلمان وحـور دل بـنـده گـان را به دســت آورد
به مکر و فریب و به تهدید و زور به زیر نگین هرچه هـسـت آورد
خـداى تو مانند خان مغول “بتهدید چون برکشد تیغ حکم”
زتهدیـد آن کـارفـرماى کـل “بمانند کرٌ و بیان صم و بکم”
چو دریاى قهرش درآید به موج ندانـد گـنه کاره از بـى گناه
به دوزخ درون افـکند فوج فوج مسلمان وکافر، سپید وسیاه
خــداى تــو انــدرحـصـار ریــا نهان گشته کزکس نبیند گزند
کسى دم زند گر به چون و چرا به تکفیر گـردد چـماقش بـلند
خــداى تـو با خـیـل کـرٌ و بیان به عرش اندرون بزمکى ساخته
چوشاهى که ازکار خلق جهان بـه کـــار حـرمخـانـه پــرداخـتـه
نهان گشته درخلوتى تو به تو بـه درگاه او جز ترا راه نیست
توئـى مـحرم او که ازکار او کسى در جهان جزتوآگاه نیست
تو زاهد بدینسان خـدائى بـناز که مخلوق طبع کج اندیش تست
اسیر نیاز است و پابـست آ ز خدائى چنین لایق ریش تســــت!
نه پنهان نه سربسته گویم سخن خدانیست این جانور، اژدهاست
مرنج ازمن اى شیخ دانا که من خدا ناشناسم اگر “این خداست
شاد و سلامت باشی و موفق هموطن ،
امین : سلام به دوستم
من هم قبل از هر کلامی از شما میپرسم چگونه به شیعه بودن خود اقرار میکنید در حالی که از من میپرسی :
چرا هیچ پیامبری جز آن خفیف المونه ،قیام به سیف نکرده است؟ چرا نهال هیچ دینی جز این قاموس نیاز به خونیاری نداشته است؟ چرا در کتاب این پیغمبر رحمت هرگز از عشق کلمه ای به میان نیامده است؟ چرا در این مکتب آنقدر بر کشور گشایی و حلیت غنیمت تاکید شده است؟چرا؟چرا؟…..
شما اگر به درجه ای از یقین رسیده ای که خدایت الله است ، پیغمبرت محمد ص است و امامت علی ع ، چگونه در ذهنت چنین ابهاماتی نقش بسته !!
دم خروس رو باور کنم یا قسم حضرت عباس !
برادرم ، همانطور که گفتی نه شما و نه من ، هیچ کدام وقت اینگونه بحث و جدل ها رو نداریم ، از این بیت شما تا آخرش رو رفتم :
خــدائى کـه بى مزد مـدح وثـنـا نگردد به کار کســى چاره ساز
غافل از اینکه او بی نیاز مطلق است و ستایش و مدح حق ، خوراک روح انسان است نه نیاز خالق
به گفته شاعر:
من نکردم خلق تا سودی کنم بلکه تا بر بندگان جودی کنم
او نخواسته است نیازی از خود را برطرف کند، چون بی نیاز است. او به آفرینش نپرداخت تا نقصی را از خود دفع کند، چون بی عیب و نقص است. خدا، جهان و انسان را آفرید تا همه به سوی کمال رهسپار شوند و قابلیّت و قوه نهفته در خویش را به کمال و فعلیّت رسانند.
واینکه آوردی :
خــدائى که بـهـر دو رکعت نماز گرآید به رحم وگرآید به خشــــــــم
اقم الصلوه لذکرى، نماز را بر پا دار تا به یاد من باشى.
ذکر و یاد خداوند نقش تعیین کننده در آرامش روانى دارد. نماز به عنوان ذکر خدا به انسانهاى نماز گذار آرامش مىدهد، «ألا بذکر اللَّه تطمئن القلوب، آگاه باشید یاد خدا مایه اطمینان است».
این جمله راه رو نشون میده : آگاه باشید یاد خدا مایه اطمینان است
انحنای ذوالفقار عدل علی است
خدا همه ما را به راه راست هدایت کناد
یا علی
22nd نوامبر 2007 در ساعت 4:31 ب.ظ
salam,vay inja che khabare….kolak shode ya..migama eyval az 4 ta tarif be koja resid majera?shad bashi
22nd نوامبر 2007 در ساعت 8:26 ب.ظ
hi
u write very good and funy. i like your bloge.
good louk
23rd نوامبر 2007 در ساعت 5:52 ق.ظ
عجب بحثی شده.آقا امین این جمله آخرت که نوشته بودی ایران بهشته ببین به کجا ها کشیده شد. البته منو ببخش که من در کش دار کردن قضیه نقش داشتم. ولی فکر نمیکردم این جمله تاریخی تو اینقدر کشدار بشه. ولی در جواب دوستمون که آقای علیرضا هست باید بگم که اگه قصد شما ایراد گرفتن از اسلام و حمایت از دین مسیح و یا یهود باشه که باید بگم دین اونا به شدت دارای ایراد هست. شما کتاب تورات رو خوندی؟اینکه نوشته خدا با موسی از شب تا صبح کشتی گرفتن!!!!!یا خدا آواز می خونده. یا در دین مسیح خودشون هم نمی تونند قضیه ی تثلیث رو توجیه کنند.پدر و پسر و روح القدوس!!!!!به نظر شما این ها نمیتونند ایرادات اساسی باشه.اگه تو از اوضاع آزادی و اقتصادی این مملکت ناراضی هستی من صد برابر تو بدتر ناراحتم. اصلا قوانینی که اینجا وضع میشه که قوانین اسلام نیست. ولی اصل دین کامل و درسته.من از این که ایرانی هستن و اجداد ما به کورش کبیر میرسد افتخار می کنم.ولی افتخار هم می کنم که مولایم علی(ع) هست. این وبلاگ جای این بحث ها نیست ولی من می تونم جواب تک تک ابیاتتو بدم. اشتباه شما به نظر بنده ی حقیر این است که قوانین اسلام رو با قوانین حاکم بر کشور ما رو یکی می دونید. حتی من یه حرفتو تایید می کنم و اون اینه که بعضی از قوانین اسلام محمدی در اروپا یا آمریکا به درستی اجرا میشه.گفتی که در دین اسلام جایی از عشق بیان نشده. مگر عشق محبت فقط در بیان ظاهر میشود. در آخر می خواهم دو نکته رو در جواب شما که گفتی اسلام جایی تهی از عشق است و دین جنگ و غنیمت است را بگویم…..پیامبر در مکه وقتی از خانه بیرون می آمد یک فرد از بالا یهودی گرد و خاک و اشغال ها ی خانه اش رو روی سر ایشان می ریختن.بعد از مدت ها پیامبر یک روز بیرو ن آمد و منتظر کار گستاخانه آن یهودی بود. ولی خبری نشد. وقتی پرس و جو کرد فهمید وی مریض است.ولی پیامبر به عیادت ایشان رفت…………وقتی پیامبر با سپاه خود از مدینه به مکه حرکت کرد و اهالی مکه که کفار بودن تسلیم شدن بین آنان افرادی مانند هند(زنی که جگر عموی پیامبر را ……) و ابوسفیان و خیلی های دیگر بودن که سخت ترین عذاب ها رو بر پیامبر وارد کردن. ولی پیامبر همه ی آنها را بخشید…… من این دو داستان رو که تقریبا همه آن رو شنیدن رو یادآوری کردم که فقط بودنی قبل از توهین کردن خوب فکر کنی.با این حال هر جا که هستی موفق باشی هم وطن.
25th نوامبر 2007 در ساعت 1:18 ب.ظ
سلام آقا امین عزیز
ممنون از مطالب خوب و مفیدی که جمع آوری کردید.
راستش با خواندن این مطلب و نظریات دیگران نتوانستم جلوی خودم رو بگیرم و نظر خودم رو نگم.
من همسرم یک مرد فرانسویست و بچه هایم خون فرانسوی دارند.خیلی از مطالبتان در مورد زندگی خانوادگی و نگهداری حیوانات در این کشور صحت ندارد. و در مورد گرمی و دست و دل بازی فرانسوی ها نسبت به خارجی ها خودتان هم معترف هستید ( کمک هزینه های زندگی و غیره …) در مقابل رفتار ما ایرانی های ” خون گرم و با محبت” را با افغان های بیچاره در نظر بگیرید. بهشت و وطن آنجاست که طعم زندگی را می چشی.
اول پیش زمینه های زندگی ایرانی خود را کنار گذاشته، بعد به محیط اطراف خود بنگرید. دوم اینکه گزارش کنید و قضاوت را بر عهده ی خواننده بگذارید.
مثل اینکه علیرضا دلش سوخته که این حرف ها رو زده. حیف از جوان فعالی مثل شماست که آفتابه به دست به این کشور قشنگ بیاد و بخواهد آفتابه به دست هم برگردد.
و در جواب آقا محمد به عنوان یک خواننده ی بی طرف باید بگم که علیرضا اصلا از دین خاصی حرفی به زبان نیاورده و نه تبلیغی کرده بود !!!! شمایی که میگی :
“قبل از توهین کردن خوب فکر کنی”
اولا که به کسی توهین نکرده بوده و چیزی غیر از حقایق تاریخ و قرآنی بیان نکرده !
دوما شما هم بهتره که یکبار دیگر مطلب ایشان رو بخوانید تا متوجه بشید راجع به چی داره صحبت می کنه. من که در جملات ایشان یک خدا جوی واقعی دیدم و نه کسی که به دنبال یک خدای تعریف شده باشد.
من از نوشته ی ایشان این طور برداشت می کنم که نباید با تعصب به مسائل نگاه کرد!
و من هم شیعه هستم مانند شما چون پدر و مادرمان شیعه بودند، و مشکلی هم با این مسئله ی تصادفی (بخوانید حکمت خداوندی) ندارم.
از پدر مادر این بشنیده ای
لاجرم در آن پیچیده ای
خوب و خوش باشید و موفق و زنده باد ایران.
امین : سلام هستی خانم
متاسفانه شما هم مثل آقای علیرضا هیچ آدرس ایمیلی از خودتون نگذاشتید ، تا جواب من رو هم بشنوید ، اولا از مثال آفتابه که گفتید ممنونم که واقعا اوج شخصیت فرانسوی خودتون رو نشون دادید و اینکه اون خون فرانسوی رو در بچه هاتون هم حفظ کنید که خدایی نکرده مثل من آفتابه به دست نشن…
با توجه به ملیت شوهرتان طبیعی هست که همچین عکس العملی داشته باشید ، گویا ملیت ایرانی خودتان را هم به آسایش ظاهری در اینجا فروخته اید و میگویید وطن آنجاست که طعم زندگی را میچشی ، در حالی که معنی کلمه وطن برای شما و خیلی افراد دیگه مثل شما بسیار نامفهوم و گنگ است.
شما لازمه که نوشته های دیگران رو بار دیگر مرور کنید نه من !! آقای علیرضا از یک طرف شهادت اسلام میدهد از یک طرف اسلام را از پایه بر اساس خشونت میداند ، تو اگر اسلام را کامل نمیدانی پس به چه حقی شهادتین میدهی !!!
شما رو با وطنتون ، فرانسه ، تنها میگذارم ، لذت ببرید از ملیت جدیدتون !!
26th نوامبر 2007 در ساعت 8:20 ق.ظ
خانم هستی از فرانسه.فکر کنم شما دیگه الان فرانسوی محسوب می شید.یه جا هم گفته بودید فرانسوی ها برخوردشون با خارجی ها خیلی خوبه. از حرفی که به امین گفتی آفتابه به دست برخورد خوب خارجی ها رو فهمیدیم مادام هستی!!!!!!!!! به هر حال آقای علیرضا به اسلام توهین کرده بود(البته اگه بلد باشی معنی اشعارشو بفهمی) من هم فقط چند مسئله رو براشون نوشتم. و در جواب توهین های دوپهلوی ایشان هیچ توهینی نکردم مادام. شما هم بهتره تا ابد خودتون رو فراسوی بدونید. ما هم حتی اگه آفتابه به دست باشیم به ایرانی بودن خودمون تا ابد افتخار می کنیم.
26th نوامبر 2007 در ساعت 9:22 ق.ظ
فکر کنم خود فرانسویهای اصیل و واقعی در مورد یک دانشجوی خارجی با این لحن حرف نزنند که یک فرانسوی ایرانیتبار حرف میزند.
6th دسامبر 2007 در ساعت 10:05 ب.ظ
salam amin jan fekr konam khodet behtar bedoni ke jonob france ba shomal kkheili fargh daran dar jonob mardomesh iran taab taran man mahsa hastam ke dar montpellier rajebe paris soal dashti bepors ro pagam komaki barbbiad mikonam vali az ensaf nagzarim iran behtar az france
9th دسامبر 2007 در ساعت 7:57 ب.ظ
سلام به همگی دوستان مخصوصا آقا علی رضا
من هم مثل بقیه دوستان در عجبم که چطور شما در ابتدا اعتراف به شیعه بودن خود کردید بعد مطالبی گفتید که کاملا شهادتی را که در ابتدا دادید رد می کند.
نمی خواهم در اینجا وقت دوستان رو زیاد بگیرم ولی با وجود مطالبی که نوشتید در شیعه بودن شما شک ندارم و در اینکه در جستجوی یافتن حقیقت هستید .و این را به شما بگویم که در اسلام جایی از سئوال پرسیدن نهی نشده است و اینکه طبق گفته ی شهید مطهری شک مقدمه ی یقین است ولی توقفگاه خوبی نیست.شاید برای شما شبهاتی به وجود آمده باشد ولی به عنوان فردی که خودم این مسیر رو تجربه کردم و بحمدالله الان به یقین رسیدم به شما پیشنهاد می کنم که با استعانت از همان خدائی که خودتان می شناسید و به یکتائیش گواهی دادید سعی کنید که با تحقیق و تفحص در این امر از این مرحله عبور کنید وگرنه سرگردانی در این امر می تواند تباه کننده ی دنیا و آخرت آدمی باشد.
در ضمن در مورد قیام با سیف که گفتید کدامیک از پیامبران داشته اند من داز شما می خوام که یه سری به خود قرآن بزنید و جوابتون رو از آنجا بگیرید البته هر چند که شرح واحوالات همه ی پیامبران در آنجا نیامده.
چند تا حدیث از پیامبر (ص)براتون میذارم تا دیگر اینگونه راجع به خدا ،اسلام و پیامبر عظیم الشانش قضاوت نکنید.
– از جمله عبادت نکوی مرد خوش گمان بودن او به خداست.
– سه چیز است که در پیش خدا از فضائل اخلاقی است:آن که از ستمگر درگذرد و کسی که تو را محروم کرده ،عطا دهی و بآن کس که از تو بریرده پیوند گیری.
– سه چیز است که در هر که باشد خداوند وی را پناه دهد و به بهشت برد:مدارا با ناتوان و مهربانی با پدر و مادر و نیکی با زیر دست.
– سه چیز است که در هر که هست شیرینی ایمان را چشیده است:
آن که خدا و چیغمبرش را از همه دوست تر دارد و دیگر آن که کسی را برای خدا دوست بدارد،…
– خداوند فقط به بندگان رحیم خود رحم می کند.
– …خداوند بخشنده است و بخشش را دوست دارد…
– خداوند وقتی خلق را بیافرید بر خویش مقرر داشت که رحمت من بر خشم غلبه خواهد یافت.
– بدهکاری که به رحمت خدای والا امید دارد از عابد مایوس به خدا نزدیکتر است.
– خداوند شخص آسان گیر آزاده را دوست دارد.
– خداوند ملایمت را در همه چیز دوست دارد.
مطلب در این خصوص زیاد است و در اینجا نمی گنجد در ضمن به آقا امین هم باید عرض کنم پوزش
14th دسامبر 2007 در ساعت 5:57 ب.ظ
سلام امین جان
خوبی؟
من بعد از مدتها اومدم و خاطره جدیدتو خوندم و کلی خندیدم! واقعا دستت درد نکنه قلم جذابی داری!
دعواهای پایین صفحه هم خیلی جالب بود ! خوشبختانه توی سایتت آزادی بیان کاملا حکمفرماست! من ایرانو دوست دارم و اعتقاد دارم که میتونست یه بهشت واقعی باشه و
امیدوارم در سالهای آتی اینطور بشه!
اصولا اگر اینجا(ایران) پر از نعمت نبود اینقدر هم سرش دعوا نبود!
من واقعا متاسفم که میبینم اوضاع کنونی مملکت بعضی از ایرانیان رو از اونچه هستند دلزده کرده ! خوب خیلی ها هستند که مشکل رو به دین اسلام هم ربط میدن ! که کار اشتباهیه چون این چیزی که الان تو این مملکت داریم میبینیم اسلام نیست! نه این و نه خیلی از جنایاتی که داره سراسر دنیا به اسم اسلام انجام میشه هیچ ربطی به این دین بیچاره نداره! اگه اینطور بود پس طالبان رودیگه باید آخر مسلمون دونست!!!! و یا القاعده رو!!
اگه به تاریخ هم نگاه کنیم در قرون وسطی کشیش هایی رو میبینیم که قدرت رو به دست گرفتند و به اسم مسیحیت خون عده زیادی بیگناه رو ریختند! چه بلایی سر گالیله آوردند؟فقط چون میگفت زمین گرده بر خلاف کشیشا که میگفتند مسطحه!!!چقدر ظلم کردند و برای خودشون ثروت اندوختند؟چقدر بین مردم رعب و وحشت بوجود آوردند؟
آیا این ظلم ها به دست همون مسیحیانی انجام نگرفت که دم از عشق میزدند؟! همونهایی که ظاهرا پیرو عیسی پیامبر عشق بودند؟ پس چرا خون ریختند؟
آیا حالا باید به گناه این مسیحیان دین مسیحیت و کلام خدا رو زیر سوال ببریم چون عده ای کشیش به نام خدا و زیر پرچم مسیحیت آدم کشتند و مال مردم رو خوردند و ظلم و فساد کردند؟!!!
خداوند عقل رو برای همین به ما داده تا قبل از قضاوت بیاندیشیم! و تاریخ راهنمای خوبی برای ما خواهد بود ! تا بخونیم آگاه بشیم و راه درست رو از غلط تشخیص بدیم!
در پناه حق
زهرا
12th ژانویه 2008 در ساعت 2:48 ب.ظ
سلام آقا امین
با تشکر از مطالب خودمانی سایت شما؛ یک راهنمایی می خواستم:
من تو رشته ایمنی و بهداشت درس خوندم و الان هم کار خوبی ( شکر خدا) دارم – می خواستم بدونم آیا این رشته در دانشگاههای معتبر فرانسه تدریس می شه ( فقط برای ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر می پرسم)و حدودا هزینه یک دانشجو در انجا سالی چقدر است؟
20th ژانویه 2008 در ساعت 4:48 ب.ظ
سلام امین جان من درمورد یه تحقیق تو گوگل سرچ میکردم که اتفاقی روی این لینک کلیک کردم … میگم عجب قوقایی کردی با یه جمله ! و بحث به کجاها که نکشید ( کاشکی تاریخ این بحثها یه جا ثبت میشد تا میدونستم کِی این گفتگوها انجام شده!) شاید هم من ندیدم ؟
به هر حال با اجازه من هم بعنوان کسی که ۵ سال تو اروپا تحصیل و زندگی کرده مختصرآ نظرمو میگم :
من کاری با دین و مذهب ندارم و وارد این بحثها هم نمیشم ، من فقط به خدا ایمان دارم و بس! و کاری که از نظر خودم درسته انجام میدم و کاری هم به آفتابه و لگن ندارم.
با بعضی از حرفاتون موافق نیستم چون من یکسال و نیم تو پاریس بودم و دوستانی اونجا پیدا کردم که فرانسوی بودند و با یک خانواده ایرانی که از ۱۹۷۷ اونجا بودند نیز آشنا شدم که هنور هم دوستیم ، ولی به جرآت میتونم بگم که با احساسترین کشور اروپایی همین فرانسه هست و عشقی که تو خانواده های فرانسوی دیدم که نسبت به هم داشتند تو خیلی از ما ایرونیها نیست! من تو سوئد و نروژ هم بودم به نظر من این حرفها در مورد اونا صادقه ولی فرانسویها نه!
و اگر شما ندیدین که ۲-۳ خانواده با هم برن به مسافرت ، من دیدم و حتی بارها خودم همراهشون بودم! همینطور روزهای یکشنبه اکثرآ به پیک نیک میرفتیم و تعجب هم نمیکردن از اینکه سفره ای پهنه و چند نفر دورش هستند.
و من هم با نظر اون دوستمون که گفت بهشت جاییه که توش آرامش داری موافقم.
به هرحال هر جا که هستی موفق باشی و پیروز.
امین : سلام داریوش جان ممنون از نظرت
در کل حرفهاى شما متین و صحیح هست … اما شاید یکى از دلایلى که من این سایت رو زدم به خاطر این بوده که افکار رو به سمت واقعیت سوق بدم چون خیلى ها در مورد زندگى و تحصیل در اروپا یا کلا خارج تصورات رویایی دارن …چه دوستانى داشتم که با چه شوقی براى تحصیل به کانادا و اروپا اومدن ولی الان وقتی باهاشون حرف میزنم همش مینالن از این زندگی ظاهرا رویایی !
هر کى میتونى عقیده و نظرش رو برای دیگران بیان کنه..عقیده ى من این بوده که نوشتم .. حالا شاید خیلى ها باهاش موافق نباشن…یا خیلى ها هم موافق باشن
ولى شاید نگاه همین ۲ سالى هم که شما در فرانسه بودى محدود بوده..خانواده های ایرانی هستند که نزدیکِ ۲۰ سال یا گاهى از اول اینجا بودن..بعضى هم ۴ ، ۵ یا ۱۰ سال…راضی نیستن ! این چیزى که به گوش خودم میشنوم ، میگن خبرى نیست….!
یکى از دوستام هفته پیش از تزش دفاع کرد و بعد ۴ سال تحصیل به ایران رفت..بهم میگفت به خدا اون زندگی معمولی که تو ایران داشتم شرف داشت به کل این تشکیلات !
حالا جالب اینه که دوستان خارجیم که غیر فرانسوی هستن از فرانسه راضى نیستن..میگن مردمش همیشه باهات به نگاه یه غریبه رفتار میکنن…میگن اگه ۴۰ سال هم اینجا باشى و رییسشون باشی باز براشون غریبه هستى
آیا تو ایران هم این مدلیه !
تو این ۲ سالى که اینجا بودم شاید با نزدیکِ ۲۰ خانواده فرانسوی در ارتباط بودم اونم به خاطر نوع کارم ،
هنوز هم باهاشون ارتباط دارم…ولى حرفهاى شما در هیچ کدومشون صدق نمى کنه ! گردش یکشنبه ، مسافرت دسته جمعى ، دید و بازدید ،….
خلاصه آقا داریوش
یه چیزى هست که میگن غم غربت بسى سنگینه !
در پناهِ حق
22nd ژانویه 2008 در ساعت 4:42 ب.ظ
amin jdan
aya shoma motmaeni ke dar faranse zendegy mikoni ? chon gofty ke harki mitune aghideye khodesho dashte bashe fekr mikonam ye abadi vared shodi va behet goftand esmesh faranse ast. Man 35 sale injam va ina ke shoma migy eyne harfaye karkonane sefarete Irane ke khoda salamteshun bedare.Az khoda mikham zudatr be shahr va diaret beresunatet ke enghdr hese ghorbat aziatet nakone( ke albate agar bargardi….. va az hamin hala shoru nakarde bashi be faraham kardane parvandehaye mohajerat va melliat va dar yek kalam rah va kare inja mundan )
amin : mamolan dostani mesle shoma say mikonan emaili az khodeshon be ja nazaran ta javabe peyghameshon ro nagiran..shoma ham az on daste hasti ke khodeto az hamon avval hagh be janeb midoni…va montazere javabe tarafet nemishi..bashe azizam shoma ham tikeye khodet ro be man bendaz be ghole MARHOM BAZARGAN , ON KE BE MA … BOD, KALAGHE … DARIDE BOD…khosh bashi
24th ژانویه 2008 در ساعت 5:24 ق.ظ
من میگم شاید اینقدر تو فرانسه بوده فارسیش ضعیف شده.کامل مینوشتی اگه می خوای من بنویسم براش.هههه هههه
1st فوریه 2008 در ساعت 5:16 ب.ظ
khedmate aghaye amin khan ham name man
be shoma arz shavad ke az balatarin be webloge shoma oomad
kheili jaleb bood websitetoon va hameye harfatoon az behesht ta be raftarhaye adamaye faransavi hamegy doroste
ajib vali khob jaleb vaghean ham hamine ke hichja mese irane khodemoon nemishe khoonemoon hamechizemoon male oonjast heyf ke dolat mozakhrafi dare
man Tours hastam
emailam ham gozashtam age in tarafa oomadi khoshhal misham be ma sar bezani !
ya ali
1st فوریه 2008 در ساعت 5:20 ب.ظ
in aghaye ya khanome rahgozare ke migeh 35 sale france
az in adama khosham nemiad
heyf ke emaili az khodesh baghy nazashteh vagarana ba kamale ehteram miterekoondamesh
nemidoonam chera in adama bayad sar too har soorkhai konand
alaraghmy ke ba yekishoon daram zendegy mikonam !
moteasefane !
amin jan mowafagh va paydar bashy
email bezan be man khoshhal misham !
6th فوریه 2008 در ساعت 2:50 ب.ظ
salam
che jaleb ke kheyli az adataye faransavi ha mesle beljikihast
vali man shenidam faransaviha ba mohabat taran
matlabe jalebi bood
mamnoon
8th فوریه 2008 در ساعت 1:31 ب.ظ
سلام امین ازراهنماییهایتان تشکر میکنم
لطف کنید به منه دیپلم تجربی بگویید در چه رشته هایی میتوانم در فرانسه درس بخوانم وسال اول انتخاب رشته پزشکی چقدر سخت است ومنابع آن چه چیزهایی است متشکرم
8th فوریه 2008 در ساعت 1:49 ب.ظ
خواهش میکنم بگویید منابع سال اول پزشکی داروسازی ودندان پزشکی چیست وبا چقدر تلاش میتوان در یک رشته خوب قبول شد
و آیا میکروبیواو÷ی هم باید یک سال اول را گذراند
امین : دوست عزیز منابع این رشته رو دردسترس ندارم ، میتونی از دفتر فرهنگی سفارت بپرسی ، اگه پیدا کنم میزارم،لطفا میل بزن
11th فوریه 2008 در ساعت 7:09 ب.ظ
مطلبت رو خوندم …. خیلی خوشحالم از اینکه مثل بعضی جوگیر نشدی و به همه آنچه که افتخار ماست (ایرانی مسلمان شیعه) پشت پا نزدی…. برای آن شخصی که هنوز اندک مطالعه ای روی مذهب خود نداشته و هر چه هم دیده و شنیده و خوانده از کسانی است که هنوز در روخوانی دو کلمه قران کریم وامانده اند و خلاصه آب را نه از سرچشمه بلکه از آبشخوری گل آلود نوشیده چه توقعی است؟! …….. از احترام فرانسویها به انسان و انسانیت گفتند …. هنوز صدای میراژهای فرانسوی در گوشم است … هنوز صدای سرفه های خون آلود مجروحان شیمیایی جنگ در راهروهای بیمارستان ساسان می پیچد ….
شیعه یعنی انحنای ذوالفقار ……
تو رو به “فید خوان”م اضافه کردم.
دوستت دارم امین جان!
14th فوریه 2008 در ساعت 8:15 ق.ظ
سلام اول بگم یه کم از مطالبتو گرفتم گفتم بهتون بگم بهتره
شما الن کجا ساکنید آخه من عاشق فرانسه ام خیلی دوست دارم بییام من دانشجوی عمرانم میشه راهنماییم کنید
میتونم با شما در ارتباط باشم ؟؟؟
21st آوریل 2008 در ساعت 9:56 ق.ظ
لام بهترین بهانه دوستیست.
امین جان من مدرس گروه تاتر دانشگاه های ایران هستم.کارم پانتومیم و حرکت هست.نمایش های زیادی داخل و خارج ایران بردم به نظرت میشه شرایط یه اجرای خوب رو توی پاریس فراهم کرد. به وبلاگ گروه “سربازان صلح ” سری بزن .منتظر جوابت میمونم.
26th آوریل 2008 در ساعت 3:49 ب.ظ
درود
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه چون حقیقت ندیدند ره افسانه زدند
اگر خدا پرستی ؟اگر ایرانی هستی؟ چرا میخوای با هم عقیدت(خدا پرست)یا هم وطنت به جنگی؟من زرد تشتیم می خوام کاملترین راه برای خود شناسی رو پیدا کنم.من از ادبیات باستان ایران تا کتابهای عربی نویس….از اوستا تا هر کتابی که شیطان پرستان نوشتند را خواندم.همه میدانیم که خدا هست!
به نظر من دین اسلام کامل تر از بقیه بود تا انکه به شیعه رسیدم و درک من از شیعه یعنی ازادی روح…یعنی ازادی که حتی در زندان هم ازاد هست…هم شهریم خوش گفته است:
حافظ از جور تو هاشا که بگرداند روی من از ان روز که در بنده توام ازادم
خدا همه را محکوم به ازادی افرید(اگر می گفتم محکوم به انتخاب میشد جمله سارتر)پس ازاد باش و به هیچ کس نظرت رو تحمیل نکن و در زندگی خصوصیش دخالت نکن.
وقتی مسلمان شدم احساس میکردم اگر زردتشت یا مانی هم بود مسلمانی را با من به جا می اوردند…من نمیگم اسلام ماله کسیه یا چون از عربستان امده من نباید مثل عربها باشم؟نه من شاید اگر اهله نپال یا اوروگوئه بودم هم بدنبال اسلام بودم…
اسلام همه چیز دارد اگر ازش بخواهی و بگیری ….حالا اگر کسی فکر نکرده و چیزی رو گفته هنوز فرصت داره….میشه یک بار به یک چیز تکیه کرد و ایمان داشت و ان اسلامیست که من به ان ایمان دارم.
تو رو نمیدونم کاری هم به تفکرت ندارم و به فکر و اعتقادت احترام میگذارم.
ولی میدونم یک روز همه به دینی والا به نام اسلام ایمان میارن و دوست دارم اون روز رو ببینم.مثل هبوط ادم و حوا به زمین هر دو یکی بودند…
هر کس دوست داره با هم به بحث بشینیم این درگاه الکتریکی من است:[email protected]
سپاس از امین جان که این فضا رو به من داد خوشحال میشم نظرت رو بدونم…
14th می 2008 در ساعت 2:37 ق.ظ
kheyli bahali
21st می 2008 در ساعت 4:59 ب.ظ
سلام ؛
انرژیت حرف نداره ، کلی حال میکنم وقتی اینارو میخونم ، درکت میکنم چون منم مدتی تو پاریس بودم و چون با فامیل بودم کلی بهم خوش گذشت .
وقتی نوشتههارو میخونم تمامی خاطراتم تکرار میشه و حس میکنم اونجام مخصوصا عاشق کلیسای مومارتم با اون نقاش هایی که اونجا میگردن .
البته همه جا هم تقاط مثبت داره وهم ضعف . فقط اینو بگم که جذابیت پاریس از خیلی از شهرهای جهان بیشتره ودارای کشش خاصی است
مرسی واسه اینهمه وقتی که میذاری
27th می 2008 در ساعت 8:50 ق.ظ
سلام به همه مشکل بزرگ ما ارانیها در زندگی مطلق گرا بودنمون هست البته در طول تاریخ این مساله در همه فرهنگها بوده منظورم اتو÷یای افلاطون هست اما ارو÷اییی ها چون زود امانیسم رو قبول کردن و نظامهاشون بشریه نه الهی و دینی مطلق گرایی رو کنار گذاشتن به نظر من بهشت اصلا وجود خارجی نداره و یه توهمه بهتره با واقعیتها کنار اومد و از زندگی لذت برد
22nd اکتبر 2008 در ساعت 6:20 ق.ظ
salam
vaghean aliiiiiiiii boooooooooooooooooood 😆
vali jalebtaresh inke cheghad francavia be ingilisia shabihannnnnnnnnnnnnnnnnnnn
harchi gofty man london ham daram mibinam
ye mosh morghan az saat 6 7 be bad zendegy tatile
vaghean iran beheshteeeeeeeeeeeeeeeee 😀
23rd اکتبر 2008 در ساعت 5:13 ب.ظ
سلام آقا امین مطلبت خیلی خنده دار و جالب بود ولی از اون جالب تر نظرات دوستان بود کلی حال کردم وقتی میبینم این قدر با صراحت وصداقت جواب میدی مخصوصا آقا علی رضا که حیف این اسم که روی ایشون باشه با همه نظراتت موافقم به خصوص جمله آخرت “ایران بهشته” خدا هم من و این علی رضا خان و همه جوون هارو به راه راست هدایت کنه در پناه خدا شاد و سربلند باشی
14th نوامبر 2008 در ساعت 8:51 ق.ظ
[…] یکی از نوشته های که تقریبا سال پیش درباره عادات جالب فرانسوی نوشتم، بحث ها و گفتگوهای فراوانی صورت گرفت. بارها […]
27th نوامبر 2008 در ساعت 4:01 ب.ظ
salam amin agha
man in sito ke gozashte budi raftam ama chizi dasgiram nashod man lisanse bargh daram mikhastam bedunam koja mitunam dar france edame tahsil bdam zemnan mitunam baraye gereftane pazieresh bejaye tcf , ielts dashte bashm? lotfn rahnamayye konid merc khaste nabashid…
6th دسامبر 2008 در ساعت 4:05 ب.ظ
سلام می گم به برادر عزیزم!
خیلی خوبه که پر انرژی و فعالی!!
من که بچه ی تهرونم و توی کوچه پس کوچه های ده جمارون بزرگ شدم؛الان که دانشجوی تبریزم خیلی احساس غربت می کردم!!
…ولی تو ماشاالله خیلی با روحیه ای!!
احسنت!!
اگه دوست داشتی به وبلاگ منم یه سرس بزن!!
علی مدد.
باران.
8th مارس 2009 در ساعت 2:14 ب.ظ
سلام پسرک..! خوب بورسیه رو زدی به رگ و داری حالشو میبری!!! حالا باسه ما شعر نباف که ایران بهشته و … و از مزخرفات شیعه و اسلامت برامون ننویس…جات اینجا ردیفه برگشتی میری سر یک پست توپ…
کسی شاید ندونه!!!! که تو و امثال تو حق چه کسانی رو پایمال کردین تا قدم کثیفتونو تو بهشت فرانسه بعنوان نماینده شرم آور ایران بگذارید!
..ما که میدونیم امثال نجاستی مثل تو بر هم نمیگردند…ولی یه روز گردن تو و امثال تو بالای داره…خوش باشی
پول ملت ایرانو بزن تو رگ
ما هستیم………..بزمانش!
امین :
سلام
خوب هستی دوست عزیز
من بورسیه نیستم..با پول خودم دارم درس میخونم…
از پیامت ممنونم
9th مارس 2009 در ساعت 11:00 ب.ظ
باسلام به شما دوست عزیز.من دانشجوی ادبیات فرانسه هستم.خیلی لذت بردم.
موفق باشین. 😉
20th مارس 2009 در ساعت 3:13 ق.ظ
سلام دوست عزیز
من یه کم اطلاعات میخوام اگه ممکنه راهنماییم کنید.
من الان لیسانس مکانیک از دانشگاه سراسری دارم.و اگه قبول شم سال دیگه ارشد می خونم البته دوست دارم رشته mba قبول شم که اگه نشم بازم صبر می کنم. میخوام برنامه ریزی کنم واسه دکترا بیام فرانسه.اما نمرات لیسانسم خیلی افتضاحه و معدلمم ۱۲٫۵ .زبان انگلیسیم عالیه اما فرانسویو تازه شروع کردم. واسه اینکه توی این ۳ سال فوقمو بگیرم و واسه ادامش بیام فرانسه چه کارایی باید بکنم. و اینکه نمرات افتضاح لیسانسم چی میشه؟مشکلی ایجاد نمی کنه؟
23rd مارس 2009 در ساعت 12:51 ب.ظ
سلام
واقعا خسته نباشید.من از هیچ کس دفاع نمی کنم .ولی میدونم خیلی از اصول اسلام داره تو خیلی از کشور ها اجرا می شه .درسته که خیلی از عادات زیبا و فرهنگی در رگ و خون ماست ولی من همیشه افسوس می خورم که تمدن چند هزار ساله ما که سر منشأ فرهنگ و ادب و دینه خیلی اوقات به دست افرادی دچار سرنگونی میشه که هیچ وقت قابل جبران نیست.شاید از زیادی نعمت تو ایرانه که خیلی وقتا خسته میشیم و از خودمون بدمون میاد و خارجی ها رو به رخ خودمون میکشیم.البته واقعا زندگی مادی تو ایران سخته و اونجا بهتر از اینجا ولی یک سری ارزشهای معنوی هست که زندگی رو قشنگ میکنه که شاید همه جا نباشه.
31st مارس 2009 در ساعت 2:46 ق.ظ
سلام امین
سال نو مبارک.
سایت خوب و اموزنده ای داری.
در مورد ادامه تحصیل در رشته معماری اگه میتو نی بهم بگو.
من لیسانس معماری از دانشگاه ازاد هستم.
ایا مدرک ما رو اونجا قبول دارن؟
ممنون.
2nd آوریل 2009 در ساعت 5:37 ق.ظ
man madrake fogh lisans daram mishe beghi che siti bayad beram baray doctora merci
27th آوریل 2009 در ساعت 11:33 ق.ظ
salam. az etelaati ke daded sepasgozaram.sarboland bashid.
1st ژوئن 2009 در ساعت 5:41 ق.ظ
6th ژوئن 2009 در ساعت 4:57 ق.ظ
سلام حاج امین شانسی پیدات کردم مطالبت خیلی جالب بود البته خداکنه واقعی باشه و شما همه جا رو خوب گشته باشی آخه فکر میکنم اونجا هم مثل ایران محل به محل یا شهر به شهر آداب و رسوم خاصی داشته باشند به هر حال من که حال کردم دم شما خیلی گرم. امین جان اگه تونستی چند تا عکس از محله نوفل لوشاتو برام بفرست اگه دسترسی نداری چند تا عکس جالب از فرانسه برام بفرست. میخامت سعید از شیراز 😉 راستی خط ریز با خودکار هم میتونم بهت آموزش بدم مسافت و دوری مهم نیست.
6th ژوئن 2009 در ساعت 6:06 ق.ظ
امین جان پست الکترونیک رو اشتباه داده بودم ۲ ساعت فکرکردم تا درستش یادم اومد 😕
10th جولای 2009 در ساعت 7:08 ق.ظ
سلام
خواستم به جناب علی رضا بگم خیلی حال کردم با نوشته ات .
پر مغز و استخون دار بود .
از شما هم بابت وبلاگ خوبتون تشکر می کنم .
(اگر امکان داره ایمیل من رو به جناب علی رضا بدید ، ممنون از لطف شما)
13th جولای 2009 در ساعت 11:27 ق.ظ
😕 💡
16th جولای 2009 در ساعت 1:51 ب.ظ
سلام آقا امین
امیدوارم حالت خوب باشه
آقا امین بنده عاجزانه درخواست کمک دارم.
اینجانب در ایران دارای ۲۰ اختراع می باشم که به ثبت هم رساندم( ثبت و تاییدیه علمی) دانش پژوه برتر هم شدم…(راستکی)
از سال ۸۴ تا به حال به کشورم خدمت کردم مقامات هم دستشون درد نکنه خیل_____ی دستشون درد نکنه واقعاً از هر لحاظ هیچی برام کم نگذاشتن ( الکی)
اینجانب برای اینکه اینها من رو زیادی خجالت داده اند می خواهم از ایران به یک کشور اروپایی سفر کنم.
فرانسه رو با جست و حوی فراوان انتخاب کردم.
در حال حاضر دانشجو رشته برق هستم
از بیشتر کشورها دعوت نامه برایم فرستاده اند که اخترعاتم را در نمایشگاه آنجا به نمایش بگذارم و از جایزه دبلیو گلد بهرمند شوم.
خلاصه بگم: از اینکه مقامات بهترین امکانات را در اختیار بنده گذاشته اند دیگه از خجالت حتی ۱ ثانیه هم نمی توانم در ایران بمانم
( در اینجا ۵ سال است که وقتم را سر هیچ و پوچ هدر می دهم از اینکه عمرم را پای هیج و پوچ ایران گزراندم واقعاً رنج میبرم ،دوست دارم به هم نوع خودم کمکی رسانم ولی انگار در اینجا صدایم به هیچ جایی نمیرسد، به هر سازمانی که بوده سر زده و مشکلم را گفته ام ولی آنها به جز توجیه کردن حرف دیگری نمیزنند .متاسفانه من بعد از این مدت طولانی یادم افتاد که ایران جهان سوم است و هزاران افسوس که کاری از کسی ساخته نیست.)
در حال حاضر دانشجو هستم می خواستم در حین داشجو بودن تقاضای بورس بدهم با توجه به مدارکی که دارم ( تقاضای بورس از یکی از داشگاهای فرانسه )
شما با همین اطلاعاتی که دارید آیا می دانید در این حال ( در زمان تحصیل) تقاضای بورس بنده را قبول می کنند یا خیر؟
شما با این راهنمایتان لطف بزرگی در حق بنده و دوستانم می کنید.
اگر می شود و اگر وقت داشتید جواب نامه را برایم میل بزنید.
( و صابرین ) ما تا به حال صبر زیادی کرده ایم و تا اینکه شما جواب نامه را بدهید ما صبر خواهیم کرد.
( فدر زر را ززرگر بداند قدر گوهر را گوهری )
با تشکر
24th جولای 2009 در ساعت 5:37 ب.ظ
با عرض و سلام خسته نباشید .وبسایت خیلی خوب و مفیدی دارین از این جهت بهتون تبریک میگم. و گفته هاتون کاملا راست و صادق میباشد چونکه از دوستانم ۱۵ساله که تو فرانسه زندگی میکنه و ایشونم هم گفته های شمارو تایید میکنه که چه وضعیتی از لحاظ بنیان خانواده در فرانسه حاکم هستش و خود آأم هم اگر این موضوع را بخواهد پیگیری کند نمونه ی بارز رئیس جمهور فرانسه سارکوزی هستش که وقتی رئیس جمهور شد زن خود و پسر خود که ۱۷سال باهاشون بوده رو به یک مدل مانکن ایتالیایی ترجیح داد این نمونه واقعا وضع اجتماعی تشکیل زندگی رو نشون میده که کلا چه سیاست هایی دنبال میشه و در آخر ار جنابعالی که هویت ایرانی اسلامی خودتون رو به گربه پرستی و دیگر خلاف ها ترجیح دادید تشکر میکنم و ایران به جوانهایی مثل شما افتخار میکنه که نمایندگان شایسته ای از طرف ملت ایران در خارج هستین ان شاءا… خدا شما را با حیدر کرار مهشور بفرماید که این چنین به شیعه بودنتان میبالید موفق و پیروز باشید% -بهشت فقط ایران است و بس – * ومن ا… توفیق*
28th جولای 2009 در ساعت 5:51 ق.ظ
سلام آقا امین عزیز،مطالب سایتتون بسیار مفید است..من دانشجوی کارشناسی ارشد هستم قصد دارم برای دکتری به فرانسه بیام. یک سوال داشتم اونجا اگر یک خانم با حجاب به دانشگاه یا اماکن عمومی بیاد مشکلی براش پیش نمیاد؟یعنی برخورد بدی با خانم های با حجاب نمیشه؟من به پدر ومادرتون به خاطر تربیت خوبشون تبریک میگم.امیدوارم موفق باشید.به قول مادربزرگم “غریب تندرست باشی”.
9th آگوست 2009 در ساعت 4:06 ق.ظ
سلام
چیزایی که نوشتی رو منم کاملا تایید می کنم. ولی با قسمت رانندگی اصلا موافق نیستم. لا اقل تو سینت اتین که اینجوری نیست و خط عابر پیاده عین ایران یعنی کشک. من ۱ دوست نروژی دارم بنده خدا روز اول داشت می رفت زیر ماشین چون فکر کرد اینا وایمیستن براش.
در مجموع اخلاقشون خیلی شبیه ما ایرانی هاست و من از همینش خوشم می آد
28th سپتامبر 2009 در ساعت 12:31 ب.ظ
امین جون این فرانسوی ها عادت هاشون به من رفته 😉
7th اکتبر 2009 در ساعت 4:47 ق.ظ
وای که چقدر نظر گذاشتن واست امیوارم اینیکی نظر منم بخونی من با اینکه ۸ روز تو فرانسه بودم کاملا با جمله اخرت موافقم
من با اینکه تو مدت کوتاه مسافرتم یعنی ۱ ماه تونستم درکمو به نسبت ببرم بلا و با خیلی از کسایی که چند ساله اونجان هم عقیدم و میدونم اگه بیام خیلی سختی هارو بایدتحمل کنم این تصمیم رو گرفتم به خصوص که هنر که من میخونم دیگه ((اند)) تعامل فرهنگی و دیدن و تجربه کردنه ترو خدا به من بگی چیکار کنما چون از طریق این سایت به نظر میاد اصولا همین هدفم داری
19th اکتبر 2009 در ساعت 12:03 ق.ظ
سلان آقا امین؛
امیدوارم حالتون خوب باشه،حق باشماست ایران بهشته ایرانیهای ما هم مردمانی خوبی هستن اما همه جا خوب و بد داره،هرکشوری مردمش و فرهنگش ایراداتی دارند و هرکس عقیده ای متأسفانه جونای ما از کمبود امکانات رنج میبرن از اینکه نمتونن اونجور که باید و شاید به خواسته هاشون برسن،در عوض آزادی های غرب رو میبینن خب اونجا زندگی نکردن فقط شنیدن ا خوبیهاش بدیهاشو ندیدن،کاش دولت ما به جووناش بها میداد تا این طرز فکراهم نبود گفتین ۳ ساله اونجاین توی این سه سال اوضاع ایران خیلی بدتر شده فشار اقتصادی و…………. نیستی تا مردم کشورتو از نزدیک ببینی و مشکلاتشونو حس کنی اینجا چشای همه غمگینه ،خونواده ها بی بند و بار شدن،فامیلا کمتر برای همدیگه ارزش قائلن دیگه اونا صفا و صمیمیت کم شده و انگشت شمار شدن خونواده های شاد و صمیمی ،هرکی رو نگاه میکنی گرفتار یه غم کشنده ست ،تموم حرفاتو قبول دارم هیچ جای دنیا وطن نمیشه اما از طرفی به کسای هم که دل پریاز ایران دارند حق میدم .
از سایت خوبتم ممنون قصد دارم واسه ارشد حقوق بیام فرانسه بخصوص دکتراش که شنیدم عالی تدریس میشه شایدم نشه بیام درهر حال این تصمیمو دارم تا خدا چی بخواد.
بازم ممنون،مواظب خودت باش در پناه حق پیروز و موفق باشی
31st اکتبر 2009 در ساعت 12:56 ب.ظ
سلام
با عرض پوزش
من معتقدم همه شما معنی شیعه رو ندونستید.
بعد فرانسه جهنم است وایران بهشت.
چرا شما حالا بهشت رو ول کردی رفتی جهنم؟آیا در عقل شما باید شک کرد یا در صداقت گفته های شما یا من اشتباهی فهمیدم؟
20th دسامبر 2009 در ساعت 3:10 ق.ظ
خیلی قشنگ توضیح دادی
4th ژانویه 2010 در ساعت 2:28 ب.ظ
man delm mikhad az iran beraaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaam 😥 chikar konaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaam ah delam mikhad model besham in che dardesarie akhe 181 ghad darm 63 kiloo vazname nabayad modl besam?!in ensafe?
امین : سلام طراوت
اسم شما بسیار زیباست…خیلی!!! همین کافیه!!!
ایمیلت هم اشتباست!
اسم دخترم رو میخوام طراوت یا ترمه بزارم
4th ژانویه 2010 در ساعت 2:29 ب.ظ
cheghad ghalat emlaee dashtam sharmnde 🙄 😳
9th ژانویه 2010 در ساعت 6:10 ب.ظ
سلام عزیز من یه پیشنهاد دارم لطفا از این به بعد این مطالب را به زبان فرانسه بنویسید !!!! تا فرانسوی ها عاشق بهشت ایران بشن !!!!!!!!!!!
با کمال سپاس – مهدی از بهشت !!!!!!!!!!!!!!
امین : سلام میدونم چی میگی… 🙁
7th مارس 2010 در ساعت 8:29 ب.ظ
بنیاد خونواده جدیدن در ایران ینی بهشت شما داره مجکم تر میشه ٬اون چهار میخه….!!
این از برکات همون خم ذوالفقاره.
7th مارس 2010 در ساعت 8:38 ب.ظ
اون بچه ای که از یه زن و شوهری که ازدواج قانونی نکردن بدنیا میاد کلی شرف داره به صد تا حروم زاده ای که تو بهشت تو دارن خون مردم رو تو شیشه صادر می کنن و والدبن گرامیشون از برکت اون خم ذوالفقار باهم ازدواج کردن ٬ .
از همون خم ذوالفقار بپرسی بهت یاداوری مکینه : الاعمال و بالنیات…!!
نمی گم اونجا همه فرشتن ٬ ولی این مدل قضاوت های بند تنبونی راجع به چی بودن یا نبودن بچه مردم ٬فقط از شیعه ناب اثنی اشعری بر میاد و بس ٬ که همه مشکل دارن الا خودش.
امین : کار رو به کجاها رسوندن!!
15th جولای 2010 در ساعت 7:18 ق.ظ
سلام
من دیپلم علوم انسانی هستم
15th جولای 2010 در ساعت 7:31 ق.ظ
salam amin jan
omidvaram khak e ghorbat bar delt neshinad
man diplom adabiatam va mikhaham beravam rashth falsafh
shanidam farance mahde falsafh ast ama fad az iran
shahrih in reshth che meghdar ast
khabgah hm hmintor
mahi zendegi anja che ghadr ast
bi hasel ast yara oghate zendegany ela demy ke yary ba hmdemy neshinad
15th جولای 2010 در ساعت 8:05 ق.ظ
سلام
لطفایک ایمیل به من بزنید چند سوال داشتم ممنونم
خداحافظ
11th سپتامبر 2010 در ساعت 6:04 ق.ظ
سلام سایتتون خیلی جالب و کامله اما هیچ اطلاعاتی راجع به بورس ندادید…لطفا اگر اطلاعاتی دارید درج کنید.
24th نوامبر 2010 در ساعت 3:39 ب.ظ
MA PATRIE EST DANS LES COEURS DES GENS QUE J’AIME!
وطن من در قلب مردمانیست که دوستشان دارم……
آقا امین توصیف قشنگی که از ایران کردی و ذهنیتی که داشتی و داری خیلی خوبه اما چه کنیم که
اینطور نیست من درد خودمو نمیتونم بگم نمیتونم بنویسم اخه از چی بنویسم ؟
از چیزی که میبینم ببنیوسم تا شما بیای انگ وطن فروشی و بیدینی رو به من بزنی؟
کلماتی که معانی اونها رو باید در ذهنمون از نو بکاریم
فراریم ار مملکت خودم فقط و فقط برای اینکه من رو گناهکار میدانند با عقاید پوچشان
اینجا بهشت دیوانگانه جای خیلی ها البته خالیه خاطرشونو خیلی میخوان اره راست گفتی
۳ سال از نوشته هات میگذره نمیدونم الان چه حسی داری
24th نوامبر 2010 در ساعت 4:00 ب.ظ
احسان جان، من از عقیدم دفاع می کنم، هرگز به کسی انگ بی غیرتی و وطن فروشی نزدم و اگر در بالا دیدی با عده ای بحث کردم در دفاع از عقایدم بوده، همین.
به نظر من این حرف که وطن آدم اون جایی هست که توش راحت تره ، درست نیست حالا یه سری میگن همین درسته!! عقیده ها متفاوته ما هم باید به عقاید همه احترام بگذاریم..
وطن من خاک کشورمه، مردم سرزمینم هست، دینم هست، سعدی و فردوسی و مولوی و حافظ هست، تخت جمشید و کوروش و داریوش هست، شهیدان در راهش هست..
حکومت و اشخاص خللی در باور من نسبت به سرزمینم وارد نمیکنه..
24th نوامبر 2010 در ساعت 7:49 ب.ظ
کجایی که ببینی سرزمین کوروش و … همش حرف و خیاله همه رو گرفتن حاجی
ببین اشتباه بزرگت این بوده که اینجا از دین زیاد گفتی ………
دینی که زندگی اجتماعی این دنیا رو درست نکنه به درد هیچ چیزی نمیخوره
به خدا همه ی ما بازیچه ی این کلمه شدیم
25th نوامبر 2010 در ساعت 3:46 ق.ظ
احسان جان از دین گفتن من باعث میشه یه عده ای از من منزجر شن؟ بزار بشن ، هرکسی میتونه عقیدش رو بیان کنه، من که نیومدم تو خیابون داد بزنم آهای آهای دین!! توی فضای مجازی خودم حرف دلم رو زدم!
مشکل حکومته نه دین! شما اعمال حکومت رو میزاری پای اسلام! مشکلی که باعث شده خیلی از جوون های مملکت اسلام که هیچی خدا رو هم منکر شن!
25th نوامبر 2010 در ساعت 5:41 ق.ظ
خودشون که میگن حکومت ما جدای از دین ما نیست ببین هرچیزی که دارید میبینید همینه اسلام ناب محمدی و این حرفا رو ما تاخالا ندیدیم همینی که هست بهش میگن دین اسلام و الان شما داری از همین دفاع میکنی اما من در ابتدا بهت گفتم ذهنیت ساخته شده شما رو حالا میخواد در دنیای مجازی باشه و چه حقیقی دوست دارم منم دوست دارم از فرهنگ و تاریخ بگم منم میخوام به مردمم کمک کنم
منم میخوام همه چی گل و بلبل باشه دینمم بهترین و کاملترین باشه اما نیست این چیزی که ازش دم زدن توش چیزی ندیدیم که بخوایم ازش دفاع کنیم پوجه توخالیه این تعصب بیجا هم نمیذاره هیچ چیزی
رو تغییر بدیم اگه دنبال اون حقیقت راست و نابش هستیم این چیزی رو که وجود داره رو نباید قبول کنیم
فکر های ما داغونن دین ما همین فکر ماست که خراب شده با خرافات .تا کی باید فرو بریم تا بفهمیم
این دین مشکل مارو حل نمیکنه بغیر از وعده و وعید دنیای پس مرگ تا کی؟
25th نوامبر 2010 در ساعت 10:12 ق.ظ
حق باشماست احسان عزیز من هم وقتی پارسال تو ایران بودم خیلی چیزارو دیدم که تحملش برای هر ایرانی غیرممکنه! اینجاست که گفتم
خوابند وکیلان و خرابند وزیران …. بردند به یغما همه سیم و زرِ ایران
فرض میکنیم تمام حرفهای من خرافات، تمام دین خرافات، برای هرکسی امیدی وجود داره که دلش به اونا خوشه، تو این دنیای وانفسا من سعی می کنم جدا از دینم، آدم خوبی باشم با همه مهربون باشم به همنوع کمک کنم، و همه ی خوبیهای دیگه، ولی ته دلم یه این چیزا اعتقاد دارم بعد از این همه عمر و تحصیل فرق خرافه رو با واقعیت می فهمم، نوشته هام حرف دلمه ، امید من به چیزایی هست که به نظر عده ای خرافاته ولی برای من ارزشمنده.. وقتی با تمام سختی ها میسازم و اونا رو کنار میزنم به خاطر همین اعتقادمه که شاید برای بعضی ها مسخره باشه..البته قیلا نبود الان جامعه اینجوری شده، قبل انقلاب دین کلی احترام داشت
به قول واینبرگ با دین یا بدون آن، انسانهای خوب کارهای خوب می کنند و انسانهای شرور، کارهای شرارت بار. اما برای اینکه انسانهای خوب کارهای شرورانه بکنند، به دین نیاز است
25th نوامبر 2010 در ساعت 2:33 ب.ظ
ببخشید اقا امین اگه حرفای دل منم تند بوده و یا تحمیلی بوده … ..
25th نوامبر 2010 در ساعت 3:11 ب.ظ
نه احسان جان ، خواهش می کنم، شما هم ما رو ببخش، حرفای شما تحمیلی نبود، واقعیتی است تلخ!
1st دسامبر 2010 در ساعت 3:10 ب.ظ
[…] یکی از نوشته های که تقریبا سال پیش درباره عادات جالب فرانسوی نوشتم، بحث ها و گفتگوهای فراوانی صورت گرفت. بارها […]
3rd می 2011 در ساعت 3:44 ق.ظ
سلام :خیلی از متنت لذت بردم .
شما قلم شیوا ومتنی زیبا دارید که از ته دل مینویسید
وراهنماییاتون از سر دل سوزی هست .باز بیشتر از زندگی شخصیت بگو چون من هم قصد اومدن به فرانسه را دارم
11th می 2011 در ساعت 12:15 ب.ظ
سلام
مطلب جالبی بود
فکر می کنم چون انجا از نظر دینی و ملیتی در اقلیت هستی احساساتت نسبت به ایران قوی تر از کسانی هست که در ایران زندگی می کنند.
اینکه در کشوری زندگی کنی که از نظر فرهنگی و اعتقادی با خودت فرق کنند هر چقدر هم مردم خوبی باشند سخته و باعث دلتنگی میشه.
24th می 2011 در ساعت 9:16 ق.ظ
سلام آقا امین(خیلی عذر می خوام که با نام خانوادگیتون ننوشتم آخه نمی دونم)
امیدوارم نطر منو هم بخونین.منم تا حدودی با مشکلی که شما توی دنیای مجازی باهاش دست به گریبان شدین،توی دنیای واقعیم مواجه میشم،هر روز هرجا.خیلی ها منو تحقیر می کنن وبه من انگ نفهم بودن و دنباله رو بودن سنت های پوچ که از طرف خانوادم به من القا شده رو می زنن…اما می دونید چیه؟بنده به اون چیزی که خداوند عظیم الشأن در قلبم قرار داده ایمان دارم،اونم امید به دنیای بهتریه که آقامون میاد و میسازه،ان الله مع الصابرین!نظر منم عین شماست ولی متاسفانه کسی متوجه منظورم نمیشه(در مورد اینکه همه ی اون چیزی که ما در کشورمون می بینیم عین اسلام نیست).ولی یه چیزی رو خدایی خدمتتون عرض می کنم:واقعاً سخته که توی مملکت اسلامی زندگی کنی ولی اگه بخوای پوشش زهرای اطهر رو که الگوی همه ی مسلموناست انتخاب کنی،با تحقیر و تمسخر هم وطنات مواجه بشی…که جایی تحویلت نگیرن،باهات دوست نشن،هر جا بری با تحقیر نگات کنن.نمی دونم چرا ما داریم به بیراهه میریم!منم از پارسال که وارد دانشگاه شدم اینو فهمیدم.در هر حال خدا قوت بهتون میگم و از ته قلب آرزو دارم با عزت و سربلندی به عنوان یک شیعه ی ایرانی به تحصیلتون ادامه بدین و همییییییییییییییشه موفق باشین!بذارین هرچی میخوان بگن!
ید الله فوق ایدیهم
ان الله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین در پناه حق و یا علی
17th ژوئن 2011 در ساعت 4:58 ق.ظ
سلام آقا امین…
ممنون بابت متن جالبی نوشتی، البته من تا حالا فرانسه نبودم و نظری راجع به درست بودن یا نبودن چیزایی که گفتین ندارم اما برای من واقعاً جالب بودن، مرسی.
16th آگوست 2011 در ساعت 6:27 ب.ظ
سلام.نوشته هاتون حرف نداره.گرم و صمیمی و خودمونی.ممنون
2nd اکتبر 2011 در ساعت 9:23 ق.ظ
امینی ، بابا از اول نگرفتی نظر شماره ۲۹ {{{ alireza آذر ۱۳۸۶ در ساعت ۱:۵۳ ب.ظ }}}
تو و علیرضا ، هر دو تاتون دارین ۱ حرف میزنین، ولی به زبون مختلف .
بیچاره علیرضا داره از عرفان حرف میزنه ، نه که به شیعه توهین کنه !!!
مگه منصور نگفت :: انا الحق ؟ (یعنی من خدام، بعد خلیفه دارش زد )
نه نه ، نه ، این علیرضا ، خیلی حالیشه ، یک بار با دقت حرفاشو بخون.
اگه میتونی بهش بگو دوباره بیاد،
اینجا missunderstanding شده،
ساده تر بگم : { حافظ میگه:
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد ، عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد،….
حافظ آنروز طربنامه عشق تو نوشت ، که قلم بر سر اسباب دل خرم زد و
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حایل ، کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها و
مشو حافظ ز کید زلفش ایمن ، که دل برد و کنون در بند دین است و
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت ، که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت…. }
امین ، بپا یه وقت زاهد نشی ها ،
اگه علیرضا پیش خدا آبرویی داشته باشه… تو باختی ها ….
{نا امیدم مکن از سابقه لطف ازل ، تو پس پرده چه دانی که که خوب است و که زشت (حافظ)}
2nd اکتبر 2011 در ساعت 9:34 ق.ظ
برای اثبات حرفم :
لطفا ۱۰۰ نفری که اینجا comment نوشتن ، بدون هیچ جستجو ، بگید که:
(( حرکت جوهری و برابری صفات و ذات واجب الوجود )) چیه ، که علیرضا گفته ؟
البته ممکنه که علیرضا دچار یآس فلسفی شده ….
که متاسفانه باعث خودکشی دکتر علی شریعتی شد …..
(نویسنده ارجمند کتاب دختر رسول اله و … )
………..unfortunately
6th اکتبر 2011 در ساعت 5:28 ب.ظ
سلام امین جان,اولا واقعا ممنونم که این همه مطلب مفید رو اینجا آوردی.معلومه زحمت زیادی کشیدی.خسته نباشی.خوب از اینجا به بعد روی صحبت من با همه دوستانی که نظر دادن.ما همه ایرانی هستیم.چه اون خانومی که همسر فرانسوی داره,چه آقای علیرضا و چه بقیه دوستان,تحمل شنیدن نظرات دیگران و انتقادها خودش یک هنر و نشان دهنده شخصیت آدمهاست,نه حرف اون خانم که گفت آفتابه به دست درست بود نه نحوه برخورد آقا محمد گل.میدونم الان ممکنه یه عده به من انتقاد کنن ولی انتظار اینکه همه حرف آدمو بفهمن درست نیست.امین جان شما نیتت کمک به همه ایرانی هاست نه فقط عده ای که هم فکرت هستند.شما می تونی به هر کسی با هر عقیده ای کمک کنی.اینکه شما ندیدی در فرانسه کسی دسته جمعی بره گردش یا مسافرت دلیل نمیشه که فرانسوی ها دارای بنیان ضعیف خوانواده باشن.و یا مسایلی از این دست.بررسی این موضوع رسالت بنده و شما نیست.بیان حقایق شرط است.قضاوت بر عهده خواننده است.منم ایران رو دوست دارم.ولی اینجا سرزمین همه فرزندان ایران با هر رنگ پوست و مذهب و اعتقادی.کشورها بر اساس ملیت متمایز میشن نه بر اساس اعتقادات مردم.احترام گذاشتن به عقاید یکدیگر جزو اصول اولیه همه ادیان و منشور سازمان ملل است.از همه دوستان خواهش میکنم سعی کنید کمی همدیگر را درک کنید.امین جان پیشنهادیم برای شما دارم.مرحمت کن و به اطلاع رسانی اکنفا کن تا برای برخی دوستان هم سو تفاهم پیش نیاد.این نشونه بزرگواری.در عین حال بازم از زحمت فراوانی که میکشی ممنونم.
7th اکتبر 2011 در ساعت 11:49 ق.ظ
سلام به وحید ای عزیز
ممنون از لطف او نظر شما
کاملا با شما موافق هستم
طبقه گفته شما عمل میکنم
در پناه خدا باشی
29th آگوست 2012 در ساعت 7:52 ب.ظ
سلام.امین خان درباره ی این ساندویچهای فرانسوی که نوشته بودی دلم خیلی واست کباب شد واسه همین جات خالی بجات رفتم یک ساندویچ زبون خوردم تصمیم گرفتم تا میتونم از اینها بخورم که اگه خدا خواست قسمت شد اومدیم یجورایی از این چیزا دل زده شده باشیم که دیگه فیلمون یاد هندستون نکنه جسارتا سفارشی چیزی داری بگو بجات بخوریم تازه یک چیز دیگه که من تو تهران ندیدم اما تو شهر خودمون(مشهد) البته نه همه جا دیدم این بود که میپرسن ۱نون باشه یا ۲نون.راستی اونجا قرمه سبزی پیدا میشه؟ منظورم اصلا رستوران غذا ایرانی داره یا نه؟ کله پزی چی؟
24th اکتبر 2012 در ساعت 2:44 ب.ظ
سلام آقا امین خوب هستید .ازتون khahesh میکنم جواب سوالم رابه ایمیلم به بفرستید.من ۲۸سال دارم .میتونیدبه من کمک کند معادله من ۱۶.۵۰ است لیسانس معماری از دانشگاه آزاد.من میتونم ارشد معماری یا (mba .bekhonamalbte من مدرکه زبان ندارم من میخوام هم بورس بگیرم هم هزینه اقامت.لطفآ با من عمل badhid
31st اکتبر 2012 در ساعت 10:58 ق.ظ
دوست عزیز بسیار استفاده کردم. اما یه نکته ی آخرتو نفهمیدم. آگر که انقدر فکر می کنید ایران بهشته خب برگردید ایران. اینجا هم من و هم شما به عنوان دانشجو از همه ی مزایا و همه ی امکاناتی که یک صدمش رو در ایران نداشتیم استفاده می کنیم بعد هم در اخر می گیم بابا این جا چیه فقط ایران!!!
این یک کمی بی انصافیه به نظرم
3rd آوریل 2013 در ساعت 12:49 ق.ظ
خیلى نگاه سطحى کردى به بعضى از مسائل مثل خانواده و باعث خنده ى شدى.یه عده هم که روحشون خبر نداره به به و چه چه مى کنند. معلومه که انسانها از هر ملیتى که باشند مملکت خودشون رو همیشه دوست دارند به خاطر تمام وابستگى هایى که بهش دارند ولى نگاه سطحى به یک جامعه اى که هنوز باهاش بیگانه اى درست نیست. به صرف شناختن چند خانواده و غذا خوردن با اون ها و “بقیه ى دوستان ایرانى” نمى شه حکم صادر کرد عزیز!
3rd آوریل 2013 در ساعت 8:31 ق.ظ
آقاجان برگرد دیگه، برگرد… چه اصراری دارین شماها تو مملکت خارج زندگی کنین؟
ایران الان هر رشته ای رو تا هر مقطعی میشه خوند.
من خودم آمریکا زندگی میکنم، بعضی چیزها هم ممکنه باهام سازگار نباشه ولی دیگه این جسارت رو هم نمیکنم که اینجا زندگی کنم و حالش رو ببرم بعد بیام بنویسم ایران بهشته!!
این کار یکی از ناپسندترین اخلاقیات ایرانی هست که واقعا چندش آوره. فکر کن یک افغانی بیاد ایران زندگی کنه و همه امکانات و … بعد بیاد تو روی ایرانیها بگه ایران کیلویی چنده؟ افغانستان بهشته!!
مردم شلوار یارو رو میکشن رو سرش!
3rd آوریل 2013 در ساعت 9:24 ق.ظ
علیرضا جان من خودم انتقاد کردم به ایشون تو ۲ تا پست قبلی ولی الان که نگاه می کنم پست برای سال ۸۶ هستش. احتمالا ایشون اون موقع اولای آمدن به فرانسه بوده و خیلی احساساتی این مسئله رو نوشتند. به هر حال مسئله ای نیست که عصبانی بشیم برادر.
6th آوریل 2013 در ساعت 5:53 ق.ظ
آقا ممنون از وبلوگت خیلی خوب بود
اراک آمدی حتمن خبرم کن
خیلی شیرین مینویسی
برات آرزوه موفقیت دارم
2nd می 2013 در ساعت 5:20 ق.ظ
استاد بزرگ زبان و ادبیات فارسی دکتر خسرو فرشیدورد پس از عمری تلاش و خدمت برای پژوهش و بررسی زبان فارسی و نگارش کتابهای متعدد در این مورد ، در تنهایی و بیماری در “سرای سالمندان نیکان” در تهران به دیار باقی شتافته اند .دکتر فرشیدورد از استادان پیشکسوت دانشکده زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران و دارای شهرت جهانی و دیدگاههای ویژه در عرصه دستور زبان بود..مقالات و کتابهای فراوان و بسیار ارجمندی در حوزه دستور زبان فارسی و زبان شناسی و نقد ادبی و تحقیقات ادبی از آن استاد درگذشته برجای مانده است.
دکتر فرشیدورد به زبان و شعر فارسی عشق و غیرت فراوان داشت. این شعر که از مشهورترین سروده های استاد نیز هست به خوبی عشق او به ایران و فرهنگ این سرزمین را نشان می دهد:
این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست
این خاک چه زیباست ولی خاک وطن نیست
آن کشور نو آن وطــــن دانش و صنعت
هرگز به دل انگیــــــــــزی ایران کهن نیست
در مشهد و یزد و قم و سمنان و لرستان
لطفی است که در کلگری و نیس و پکن نیست
در دامن بحر خزر و ساحل گیلان
موجی است که در ساحل دریای عدن نیست
در پیکر گلهای دلاویز شمیران
عطری است که در نافه ی آهوی ختن نیست
آواره ام و خسته و سرگشته و حیران
هرجا که روم هیچ کجا خانه من نیست
آوارگی وخانه به دوشی چه بلایی ست
دردی است که همتاش در این دیر کهن نیست
من بهر که خوانم غزل سعدی و حافظ
در شهر غریبی که در او فهم سخن نیست
هرکس که زند طعنه به ایرانی و ایران
بی شبهه که مغزش به سر و روح به تن نیست
پاریس قشنگ است ولی نیست چوتهران
لندن به دلاویزی شیراز کهن نیست
هر چند که سرسبز بود دامنه آلپ
چون دامن البرز پر از چین وشکن نیست
این کوه بلند است ولی نیست دماوند
این رود چه زیباست ولی رود تجن نیست
این شهرعظیم است ولی شهرغریب است
این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست
یادش گرامی …
——————————————————————————–
25th می 2013 در ساعت 11:56 ب.ظ
سلام به همگی ،
کلام مختصر می کنم :
پیل اندر خانهء تاریک بود
عرضه را آورده بودندش هنود
از برای دیدنش مردم بسی
اندر آن ظلمت همیشد هر کسی
دیدنش با چشم چون ممکن نبود
اندر آن تاریکیش کف میبسود
آن یکی را کف به خرطوم اوفتاد
گفت همچون ناودانست این نهاد
آن یکی را دست بر گوشش رسید
آن برو چون بادبیزن شد پدید
آن یکی را کف چو بر پایش بسود
گفت شکل پیل دیدم چون عمود
آن یکی بر پشت او بنهاد دست
گفت خود این پیل چون تختی بدست
همچنین هر یک به جزوی که رسید
فهم آن میکرد هر جا میشنید
از نظرگه گفتشان شد مختلف
آن یکی دالش لقب داد این الف
در کف هر کس اگر شمعی بدی
اختلاف از گفتشان بیرون شدی ( با آرزوی آن روز انشاا…)
21st سپتامبر 2013 در ساعت 7:22 ق.ظ
اگه کسی از دوستان راجب به هر اطلاعاتی مربوط به دانشگاه هایی که تو فرانسه رشته عطر سازی رو تدریس میکنن و هرچیزی که فکر میکنه توی رفتن من به اونجا و تحصیلم کمکم میکنه ممنون میشم با این ایمیل تماس بگیره و من رو در جریان بذاره [email protected]
16th می 2014 در ساعت 9:18 ق.ظ
سلام. امین جان ممنون ازاطلاعات خوبی که دراختیارمامیزاری امابایدبگم سطح زندگیه مردم درجوامع پیشرفته وتوسعه یافته اصلاباایران عزیزما که این همه مشکلات وتبعیضهاوجودداره مقایسه نمیشه.وجالب اینکه درصدموفقیت دراروپا وامریکابسیاربالاترازایرانه.
16th می 2014 در ساعت 9:47 ق.ظ
اقاامین بایدبگم واقعا برایتان خیلی متاسفم. دردنیا وهمچنین درایران عزیزادیان ومذاهب زیادی وجودداره پس اینقدرلزومی نداره ازمذهب شیعه تبلیغ کنی باحیوانات همدم شدن یا با دوست پسر یادوست دخترزندگی کردن اشکالی نداره بلکه مشکل ظلم وستم وخونخاری است که هم اکنون همین حضرات میکنن جایی که انسانهاازاد به دنیا می ایندولی ازادزندگی نمیکننداصلا بهشت نیست واگربهشت رااینطوری تعریف میکنیدسخت دراشتباهیت.ملاک بهشت بودن وبهشت ماندن سرزمینهافقط باازادی وبرابری وبرادری است که درانهاوجود داردنه تعصب واحساسات.
27th ژوئن 2014 در ساعت 2:31 ق.ظ
Merci pour nous’avoir donnés ces information unique sur la vie en france
c’étais très bien et franchement expliquée .J’ai etudié le français depuis deux semestre et cela m’interesse beaucoup..
22nd جولای 2014 در ساعت 8:06 ب.ظ
خوشحالم که می بینم هنوز از کسانی هستند که از مذهب شیعه دفاع کنند و با مطالعه به حقانیت اون رسیده باشن!
25th جولای 2014 در ساعت 3:22 ب.ظ
bonjur …ca va… au revoir من اینا رو بلم
7th آگوست 2014 در ساعت 1:25 ق.ظ
سلام مرسی ازمطلبتون خیلی جالب بود.من دانشجوی روانشناسی هستم مقطع کارشناسی.میخواستم بپرسم که رشته روانشناسی هزینه هاش چه جوریه فرانسه؟واینکه کدوم کشور برا ادامه تحصیل توی روانشناسی بهتره؟
ممنون بازهم ازوبلاگ زیباتون
12th سپتامبر 2014 در ساعت 7:32 ق.ظ
Salam man pedaram faransaviye va madaram irani man ta16salegi toparis bodam bad amadim inga higa mesl farance nemishe va kheyli ham khoban va mehmon navaz tar va behtar az shoman va dar zemn atlaat ghalat nadin
2nd مارس 2016 در ساعت 4:52 ق.ظ
سلام
مطالبت فوق العاده عااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالی بود
ی مدت دارم رو فرهنگ کشورهای مختلف تحقیق میکنم مطالب شما برام جالب بود
23rd آگوست 2016 در ساعت 8:57 ق.ظ
وبلاگتون عالیه
14th جولای 2017 در ساعت 12:19 ق.ظ
سلام امین داداش جان(الکی مثلا بچه محل بودیم) عزیز خاستم ببینم فرانسوی ها اهل ارایش هستن یا نیستن
راستش خیلی برام مهمه و نوع ارایش هم یکی از ملاک هام هستش منم که میخام از ایران بزنم بیرون خاستم ببینم اونجا چطوره
مرسی ممنون میشم راهنمایی کنی
جیمیلم هم salehim514
16th نوامبر 2017 در ساعت 10:56 ق.ظ
سلام
خیلی مطلبتون قشنگ و بدرد بخور و البته بامزه بود…
من عاااااشق زبان فرانسوی و فرهنگ و هنر و کشورشونم…
اگه خدا بخواد تا چند وقت دیگه تدریس زبان انگلیسی رو شروع میکنم ولی ته دلم دوس دارم قبلش زبان فرانسه هم.یاد بگیرم?
16th نوامبر 2017 در ساعت 11:09 ق.ظ
درضمن اون قسمت از حرفاتون که گفتید افتخار میکنید شیعه هستید واقعا به دلم نشست!
خوشحالم که میبینم کسی هم هست که حتی با وجود زندگی توی کشور دیگه ای بازم کشورشو دینشو دوس داره و بهش افتخار میکنه
تو خودِ ایران کم نیستن کسایی که برضد کشورشونن ?
7th ژانویه 2018 در ساعت 5:24 ب.ظ
Bonjour
24th ژوئن 2018 در ساعت 6:19 ب.ظ
اگه پیاممنو کسی میبینه خواهشا جواب بده…برای یادگیری زبان فرانسوی از مبتدی در استراسبورگ کجا میشه رفت
10th سپتامبر 2018 در ساعت 12:00 ق.ظ
بسیار عالی موفق باشید
26th مارس 2019 در ساعت 11:20 ق.ظ
سلام. ممنون از اطلاعات و ممنون از کلمات با نمکی که استفاده کردین.از فرانسه راضی هستین؟مردم اونجا خیلی صبور و خونسرد هستند درسته؟خدا بهتون صبر بده.امید وارم اونجا بهتون خوش بگذره و همیشه شاد باشین.
26th مارس 2019 در ساعت 11:22 ق.ظ
سلام. ممنون از اطلاعات و ممنون از کلمات با نمکی که استفاده کردین.از فرانسه راضی هستین؟مردم اونجا خیلی صبور و خونسرد هستند درسته؟ خدا بهتون صبر بده. امید وارم اونجا بهتون خوش بگذره و همیشه شاد باشین.
26th مارس 2019 در ساعت 11:25 ق.ظ
میدونم مبارک
26th مارس 2020 در ساعت 3:49 ق.ظ
سلام من یه افغانیم فکر کنم همه دنیا مثل همه راستش من هنوز که که می رم بیرون یا خانوادگی یا با دوستان همیشه یک متلکی چیزی می شنوم یا کسی با منظور واضح طوری حرف می زند با پدرم که انگار او خنگ و نفهم است اول فکر می کردم به خاط ساده لوحی یا همچین چیزی است ولی بعد متوجه شدم شاید دلیلش تفاوت فرهنگی دو کشور بوده است چون احتمالا یک ایرانی نیز در افغانستان و یا هر کشور دیگر از رسوم راوبط در ان کشور ها خبر ندارد واحتمالا کاری که از نظر فرهنگ ان کشور غیر عادی است انجام خواهد داد ولی حالا به نظرم نوعی دگر ازاری منظور اصلی این نوع برخورد است راستش وقتی این متن را خواندم گفتم شاید بهتر باشد روابط خودمان را نیز با دیگران به خصوص با مهاجران دیگر کشور ها مقایسه کنیم حتی خود من نیز باید ذهنیتم را تغییر دهم
2nd سپتامبر 2020 در ساعت 4:54 ق.ظ
سلام اقا امین نمیدونم بعد این همه سال وبتو میخونی یا نه.مختصر میگم
چند نکته
اول تاریخ و سیاست رو مطالعه کنید اونوقت میفهمید دین در زمان شاه نه تنها احترامی نداشت بلکه هدف تمام سیاستها زده کردن مردم از دین و حذف اون بود
دوم اینکه هیچ وقت نفهمیدم اینی که میگن اونوریا از ما مسلمونترن یعنی چی؟!صرف قوانین سفت و سخت که اگه نباشه همه چی روهواست که نشد دین.دین قوه کنترل داخلیه با کمک خارجی.نه قوه کنترل خارجی به ضرب جریمه و زندان که اگه اون قوه به هر دلیل ضعیف بشه یا از بین بره اونوقت وامصیبتا….
انقدر نگید وضع مملکت بده و همه دزدن.ماهم تو همین مملکتیم هم خوبی داره هم بدی.به جای ایه یاس سعی کنیم غلطاشو درست کنیم و خوبیاشو تقویت.
چهار.تصور بعضی از ما از بهشت بخوربخوابه و دولا راست شدن بقیه جلومون انگار اسمون سوراخ شده تو افتادی پایین.هرجای دنیا باید تلاش کنی شکست بخوری پیروز بشی احترام بذاری احترام ببینی و…. از خودمون شروع کنیم جامعه از ادما تشکیل میشه.لیاقت ادم بد جامعه بده
پنج.حکومت ما از اسمون نیفتاده هرچند اصل حکومت رو اگه کمی اطلاعات داشتین میفهمیدین ادعای بهترین بودنش گزاف نیست.مشکل ما دولت هان که دقیقا انتخاب خود مردمن.وقتی جو میکاری انتظار گندم نداشته باش .اینهمه بزرگان میگن باز یه عده با کمال پررویی توجیح میکنن نمیدونستیم و همشون یکی هستن و ….اتفاقا این ادما همون راحت طلبای مشکل ساز و پر از خلافن که جامعه رو هم بیمار میکنن و از همه بیشترم غر میزنن.
شش .منم با دیدن و قضاوت مشکل دارم.بنظرم کافی نیست و باید وارد عمق جامعه شد.امارهای رسمی.نظام اموزشی .قوانین کشوری .سیاست خارجی.تاریخ.اعتقادات مذهبی و…..هرچند گاهی با امار واقعی فاصله داره یا سعی میشه پنهان بشه اما اگه همون مرجع ما بشه نشون میده که غرب واقعا نه جهنم که یه حباب دم رنگین کمان که دیر یا زود میترکه
وایران درخت تناوری که احتیاج به هرس شاخه های زاید و علفای هرز داره تا بار بگیره
والسلام
15th سپتامبر 2024 در ساعت 12:32 ب.ظ
این با فرهنگ ترین مردمان اینقدر خوب و نازنین هستنددکه اگر سگی زخمی را در خیابان ببینند آنرا به خانه خود برده و معالجه می کنند . ولی همین با فرهنگ ترین کشور در جنگعراق و ایران درحالیکه صدام شهر ها را بمبارانمی کرد هوامیمای میراژ به صدام داد تا بتواند تهران را بمباران کند و آدم های بیگناه را بکشد .