خرچنگ فرانسوی
خاطرات - حرف دل 16th آوریل 2011بعد از یه مدتی زندگی کردن با این فرانسویا تازه میفهمین که چقدر ماها تر تمیز زندگی می کنیم، منی که از نظر تمیزی اتاق تو دوران دانشجوییم تو ایران، در حد متوسط بودم، جلوی اینا فوران تمیزی و پاکیزگی هستم!! همیشه وقتی دوستای فرانسویم میریزن تو اتاقم به تمیزی اتاقم حسودی می کنن، حالا حساب کنید اگر وارد اتاق یه دختر خانم دانشجوی ایرانی بشن، چه جوری موتورشون میاد پایین!!
البته خونه هاشون ظاهرا تمیز به نظر میاد ولی تو باطنش که میری و یه انگشت میزنی، کلی گرد و خاک روش میشینه، اینم بگم که همشون اینجوری نیستنا ولی خوب غالبا این مدلی اند، در مورد زندگی دانشجوی چه دختراشون چه پسراشون، اصلا تمیز نیستن! ببخشیدا، گلاب به روتون، روم به دیوار، از دستشویی رفتنشون که با یه تیکه دستمال سر و ته قضیه رو هم بیارن، بگیرید تا مابقی چیزا که چه جوری زندگی می کنن! من که همه رقمه چندشم میشه!
یه ماه پیش یکی از دوستای فرانسویه آزمایشگاهمون به نام الکساندرا سر بحث خوردن خرچنگ ما رو دعوت کرد خونش به صرف خرچنگ، قبلش بهم گفت اگر میگو دوست داری از مزه ی خرچنگ هم خوشت میاد. من هم که عاشق میگو بودم و با اینکه تو این همه سال از دیدن کنسرو خرچنگ حالم بد میشد، گفتم باشه بریم. رفتیم فروشگاه cora یه خرچنگ زنده خرید ۵ یورو. بهش گفتم این که زندس چه جوری بخوریم؟! گفت تو قابلمه آب میزاریمش، زیرشو روشن میکنیم تا بپزه، گفتم بابا گناه داره اینجوری یواش یواش با زجر جون میده!! گفت همینجوریه دیگه! حالا که گرفتیم بیا بخور اگر بد بود دیگه نخور!
هیچی رفتیم خونش یه سگ هم داشت دم به ساعت میومد این انگشتای مارو میخواست لیس بزنه، من هم جلو دوستم با رو درواسی دستمو میکشیدم عقب، ولی آخرش یه زبون میمالید که مجبور میشدم هی برم دستامو بشورم. خونش کثیف ترین خونه ای بود که تو عمرم دیده بودم، خیر سرش دختر بود و باید کلی تمیز باشه. بعد اینکه خرچنگ بدبخت رو داغ کرد و من با اکراه خوردم!
غذاهاشون بعضی اوقات یه بوهای بدی داره که آدم از خوردن پشیمون میشه، مثل پنیرایی که کپک سبز زده و بوی باکتری و کپکش از شونصد متری قابل احساس هست. تازه از پنیرای عادی هم گرون تره!! خلاصه غذاهای عجیب غریب زیاد دارن که بعضی هاش مثل جگر چرب مرغابی کاملا غیر انسانی تهیه میشه (اینو حتما بخونید) وقتی هم بهشون اعتراض می کنم میگن ولی خوشمزه هستا!! یه چیزی هم که هست موقع پخت و پز از بس کلی چیز هچل هفت باهم قاطی می کنن، بویی که ازش ایجاد میشه کلی آدمو اذیت میکنه. دفعه پیش یکی تو خوابگاه ما برداشته بود تو استودیوش پارتی گرفته بود و یه غذای بدبویی هم درست میکرد (آشپزخونه داخل استودیو هست) من اصلا نتونستم اون بو رو تحمل کنم، رفتم اسپند دونی رو برداشتم یه مشت اسپند توش ریختم. دودشو تو اتاقمو و کل راهرو ها پخش کردم، تا برگشتم تو اتاق دیدم آژیرای خطر ساختمون رو زدن و کلی آدم ریختن بیرون، اومدم بیرون گفتم چی شده گفتن یه جا تو طبقه ی ما آتیش گرفته، یه دفعه دو زاریم افتاد، تا گندش بیشتر در نیومده بود فشنگی پریدم تو اتاقم پنجره هارو باز کردم و آلات جرم رو قایم کردم! بعد دیدم صدا قطع شد و رییس ساختمون گفت چیزی نبوده و مثل اینکه دود پخت و پز فلانی بوده، رفت در اتاق پسره و کلی دعواش کرد. خداییش شانس آوردم کسی بوی اسپند رو نمیشناخت وگرنه شرری میشد برامون!
اینم اضافه کنم که دختراشون صبح که از خواب بلند میشن، یه آب میزنن به صورتشون و بسمه ا… میان دانشگاه، بابا یه کرم پودری، رژ لبی، سایه ای !! هیچی! منظورم این نیست که کلی آرایش کنن و بیان دانشگاه ولی اگه یه دستی بکشن به صورتشون بد نیست! آخه ما پسرا چه گناهی کردیم اول صبحی یه سری قیافه ی درب و داغون ببینیم!! یه دوست ایرانی دارم که میگه دوستای فرانسویش از اینکه ماها همیشه خودمون رو جلو آینه وارسی میکنیم، کیف می کنند! وقتی میخوان باهم حاضر شن برن بیرون یا دانشگاه، این دوستم اول میره جلوی آینه و خودشو برنداز می کنه! اونام با ذوق میان کنارش نگاش میکنن! میگن این یکی از زیباترین عادات ما ایرانیها هست.
البته نه افراط خوبه نه تفریط، مثلا در ایران بعضی از دختر خانم های دانشجو (در حد ۵ درصد) که ساعت ۹ صبح کلاس دارن، از ساعت ۶ صبح میرن تو حمام و بعدش ۱۸ کیلو آرایش میبندن به خودشون و میرن دانشگاه، اینم خوب نیست ولی در کل خیلی خیلی تمیز و پاکیزه هستند. به همشون درود از جمله خواهر خودم.
تازه ارزش سنت بسیار زیبای خونه تکونی های دم عید رو میفهم 🙂
مطالب مرتبط
۷۱ پاسخ برای خرچنگ فرانسوی”
پاسخی بنویسید
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید، دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به نوشته ی بالا باشد. اگر حرف دیگری دارید و یا قصد پرسیدن سوال دارید، از قسمت ارتباط با ما استفاده کنید.
16th آوریل 2011 در ساعت 9:38 ق.ظ
سلام آقا این آهنگای قشنگ رو از کجا میاری کنار بلاگت خیلی کیف کردم دستت طلا!
16th آوریل 2011 در ساعت 9:53 ق.ظ
سلام مهدی جان، مرسی از محبتت، تو بخش موزیک کمیاب میتونی دانلودشون کنی 🙂
16th آوریل 2011 در ساعت 10:11 ق.ظ
درود یا همون سلو!
نکاتی مبهم اندر نوشته هایتان پدیدار شدند و بر ان شدم بپرسم تا گر امکان داشت شفاف سازی نمایید!
شما اسپند از کجا اوردید تو اونجا؟؟!!
و اینکه همیشه برام سوال بوده که چرا براشون مهم نیست طرز تهیه این جور غذاها مثل خرچنگ و… انگار ادم های بی وجدانی اند؟!
و در اخر اینکه شما از کجا میدونید صبح که بیدار میشند…؟ D:
(je rigole)
البته یه سوال دیگه داشتم که ربطی به این بحث نداره نمیدونم کجا بپرسم؟؟
16th آوریل 2011 در ساعت 3:22 ب.ظ
اه اه اون خرچنگ بدبخت رو چه جوری خوردی؟
رفیقه ات حیوون بیچاره رو اونطوری شکنجه کرد تو هم چیزی نگفتی؟
16th آوریل 2011 در ساعت 5:16 ب.ظ
پست جالبی بود مخصوصا قضیه اسپند
ولی در مورد خرچنگ که اونطوری زنده زنده شکنجه میکنن باید اعتراض کنی بهشون
خیلی کار بدیه
همین طور جگر چرب مرغابی
وای اون جریان دستشویی هم که خیلی بده چه طور کنار میان باهاش؟
بیشتر از این مدل پست ها بنویس لطفا 🙂
17th آوریل 2011 در ساعت 12:30 ق.ظ
اگه قراره کسی به چیزی اعتراض کنه بهتره ماها به رسم سلاخیه گوسفندای بیچاره که دم و دقیقه به هر بهانه(ماشین خریدی،پس ببر سر اون بینوا رو،عروسیته پس بکن کلکشو،مکه رفتی پس ببر،بچه ت به دنیا اومد پس ببر،عید قربونه پس ببرین همشونو با هم) با چاقو بیخ تا بیخ گردنشونو جلوی بچه ۱ساله و ۲ ساله میبریم و عین خیالمون نیست اعتراض کنیم.
از طرف دیگه اینجا هر چقدر خانوما سیبیلاشون پر پشت تر باشه بوی تنشون مشمئز کننده تر باشه کلا دربو داغون تر باشن به نفعشونه تو جامعه ایران.میتونن به طور رایگان از کلی امکانات استفاده کنن.راحت تر دانشگاه میرن راحت تر کار پیدا میکنن راحت تر زندگی میکنن.هر کاری میخون میکنن ولی چون بو میدن کسی باهاشون کاری نداره…
امااکثر خانومای ایرانی ترجیح دادن مرتب و شیک باشن ولی واسه رفتن به دانشگاه و کار پیدا کردن و استفاده از امکانات عمومی بیشتر تلاش کنن و هزینه بدن.
17th آوریل 2011 در ساعت 4:25 ق.ظ
خیلی نوشته با حالی بود ، دفعه دیگه بگو برات خرگوش بپزه ، که البته با پنیر بز باید میل بفرمایید.
17th آوریل 2011 در ساعت 4:28 ق.ظ
ای بابا پرچم آمریکا رو زد که ، فکر کنم حالا دیگه درست شده باشه
17th آوریل 2011 در ساعت 8:57 ق.ظ
سلام به دوستان عزیز،
محسن جان، اسپند از ایران آوردم، اندازه نیم کیلو 🙂 سوالتو با ایمیل بپرس یا در بالا قسمت طرح سوال
سید عزیز، والله من با ناراحتی اون صحنه رو نگاه میکردم ولی مهمونش بودم بد بود میزاشتم برم، چون به هر حال اون خرچنگ رو داغ میکرد!
ممنون گلبرگ جان، مشکل دستشویی رفتنشون همیشه برای من هم ابهام داشته! چشم باز می نویسم 😉
آزاده جان حق با شماست، کاملا با حرفات موافقم
نادر عزیز 🙂 چه جالب حدس زدی، من عاشق پنیر بز هستم، جات خالی صبحونه امروز زدم به بدن 😉
17th آوریل 2011 در ساعت 2:40 ب.ظ
سلام امین
یه سوال؟چرا خرچنگ بیرون نپرید؟ تو هم شریک جرمش بودی از خوردنش لذت بردی!
maryam
17th آوریل 2011 در ساعت 5:17 ب.ظ
خرچنگ زنده فرار نکرد؟؟!! چجوری خرچنگ زنده رو دستشون میگیرن؟؟!!! اگه من جای خرچنگهخ بودم چند تا شعار ضد استکباری می دادم در می رفتم!
جالبه!
ولی نه حقا! چجوری خرچنگه فرار نکرد؟
18th آوریل 2011 در ساعت 4:53 ق.ظ
سلام مریم جان، از بس بی جون بود تقلا نمیکرد، من که از ترس لمسش نکردم
آرش عزیز، فکر کنم قبلا تو آبی که زندگی می کرد یه ماده نیمه بی هوشی ریخته بودن، چون گیج بود! دستاشم قفل شده بود با پلاستیک!
18th آوریل 2011 در ساعت 6:43 ق.ظ
سلام امین چند تا فیلم خانوادگی و خوب برای تقویت زبان فرانسه معرفی کن برادر.ممنون.
18th آوریل 2011 در ساعت 8:10 ق.ظ
سلام چشم به زودی میزارم، البته چند در سایت گذاشتم حتما اونا رو دانلود کن
18th آوریل 2011 در ساعت 9:44 ق.ظ
Ooagh! این الان صدایی بود که یعنی حالم بهم خورد! از این که گفتی بیهوشش کرده بودن و گیج بود!
18th آوریل 2011 در ساعت 9:46 ق.ظ
راستی این کله وسطشو چیکار می کنن؟ فقط دست و پاشو میخورن؟؟!!
18th آوریل 2011 در ساعت 3:55 ب.ظ
وای امین جان اگه قرار بود با این خرچنگا آبگوشت درست کنی تصورشو بکن
چی میشه گوشت کوفتش خوردن داره پیازم باشه تازه آبش انقد قوت داره که نگو
راستش اولا که خرچنگ میدیدم زنده تو آکفاریوم ها فکر می کردم واسه قشنگی محصولات دریایی بعدنا فهمیدم نه بابا واسه خوردن از اون تاریخ تو کارفور که میرم از جند متری دم دستگاه خرچنگ فروشا رد میشم
ولی خوشم میاد تو تجربه کردی خرچنگروزدی تو رگ
نوش جونت داش امین
19th آوریل 2011 در ساعت 4:26 ق.ظ
وحید جان، قربونت برم، منم اولش دقیقا مثل تو فکر میکردم 🙂
19th آوریل 2011 در ساعت 6:38 ق.ظ
از دست تو امین، کلی خندیدیم
19th آوریل 2011 در ساعت 12:20 ب.ظ
جه جالب! همین امروز استادم داشت این کبد چرب مرغابی رو توضیح میداد:foie gras
ولی جدا خیلی نفهمن، وقتی استادمون داشت توضیح میداد قیافه های ما دیدنی بود، داشت حالمون به هم می خورد رسما….
20th آوریل 2011 در ساعت 5:47 ق.ظ
سلام به همگی!
به نظر من که حال به هم خوردن نداره , کارش شبیه گاو و گوسفند خودمونه , تازه زنده زنده سر بریدن جلوی چشمای خودش که خیلی نامردی تره , در صورتی که اون بنده خدا(خرچنگرو) میذاری تو قابلمه (تفلون که نچسبه) درشو هم میذاری میتونی به روی خودتم نیاری و زود میری بقیه ی فیلمتو نگاه میکنی (مثلا جنگیر).
اگه اشتباست کلا اشتباست …
روز خوش!
23rd آوریل 2011 در ساعت 7:40 ق.ظ
امین خان به نظر شما … شویی با دست و آب آفتابه، بهداشتی تر ه تا … پاک کردن با دستمال کاغذی ؟
اکثر ایرانیها که از مستراح میا بیرون دستاشونو نمیشورن یا فقط دست …. مالی شده را با آب آفتابه ویا آب دستشویی، اگر موجود باشد آب میکشند . والسلام!
خوبه, ادم وطن و هم وطناشو دوست داشته باشه و از اونا دفاع و تعریف بکنه بشرطی که به جا و واقعی باشه . .مقایسه بهداشت و تغذیه منظورم کل ایرانه. از گیلان و مازندران گرفته تا اعراب ایرانی جنوب خلیج فارس. از بلوچستان فقیر تاکردستان محروم با فرانسویهاکه سیستم حکومتی آزادو درآمدو منابع درآمد کاملا متفاوتی دارند بقول ما ایرانی ها آب در هاون کوفتنه. موفق باشین.
راستی کی تشریف میارین به ایران؟ منظور زندگی و کاره نه تعطیلات تابستانی.
موفق باشی
23rd آوریل 2011 در ساعت 10:56 ق.ظ
شما چقدر بی کلاس و بی ادبی!!!
بجه ی کجایی؟!!!
23rd آوریل 2011 در ساعت 1:37 ب.ظ
خدایی ایرانی ها اینجوری که شما گفتی از دستشوی بیرون نمیان
الکی نگو
23rd آوریل 2011 در ساعت 9:53 ب.ظ
جیگرم کباب شد برا این غازها و مرغابیها خدا ازشون نگذره چه بی رحم هستن .
24th آوریل 2011 در ساعت 2:44 ق.ظ
آقای امیر مثل اینکه خیلی بهتون برخورده که اینجوری نوشتید! در مورد دستشویی رفتن ایرانی ها اشتباه نوشتید!
24th آوریل 2011 در ساعت 4:16 ب.ظ
من یک مدت یک همخونه ای فرانسوی داشتم که پدر من رو در اورده بود اینقدر تمیز بود!!!
البته انگار استثنائش به من رسیده بود؛ چون یکی دیگه از دوستام هم از رفیق هم خونه ایش می نالید.
25th آوریل 2011 در ساعت 1:23 ق.ظ
سلام امین جان
ایمیلت رو بهم بده یه چاپار برات بفرستم یه ۴ تا سئوال دارم
25th آوریل 2011 در ساعت 5:32 ق.ظ
آقا امین شرمنده؛ من حواسم نبود اسم شما امین هست 🙂
این کامنت آخری رو که خوندم فکر کردم من طرف خطاب هستم 😀
بی زحمت ایمیل من رو پاک کن ؛ آدم گیج به من می گن 🙂
25th آوریل 2011 در ساعت 5:37 ق.ظ
🙂 باشه
26th آوریل 2011 در ساعت 12:19 ق.ظ
گل پسر حیفت نیس حروم خوردی؟
خرچنگ حرامه …
همچنین خرگوش…
امین: حق با شماست، نمیدونستم، برای همین مثل … پشیمون شدم
26th آوریل 2011 در ساعت 12:43 ق.ظ
haji gharar bud email be man bediaaaaaaaaaaaaa
27th آوریل 2011 در ساعت 7:06 ق.ظ
امین عزیز
اولین بار میام تو وبت
لذت بردم.نمونه کامل ی مردی که هر جای دنیا که باشه هویت خودشو حفظ میکنه هستی
به مادرت تبریک میگم
راستی ی سوال؟با بی پولی میشه اومد فرانسه واسه ادامه تحصیل؟
دوست دارم جوابتو بدونم
27th آوریل 2011 در ساعت 9:47 ق.ظ
سلام امین! ما هم فرانسوی شدیم. امروز نامه پذیرش از دانشگاه ژوزف فوریه گرونوبل برای ترم اول ۲۰۱۱-۲۰۱۲ بدستم رسید. باورم نمیشه!
28th آوریل 2011 در ساعت 6:47 ق.ظ
خدایا نمیدونید چقدر خوشحال شدم که پذیرشتون اومده انگار خودم پذیرش گرفتم، ان شاالله موفق باشین:)
چه رشته ای و چه مقطعی ؟
28th آوریل 2011 در ساعت 8:29 ق.ظ
az enke mididam yeki dare daghigh shiveye zendgi to faranse ro mineviseU kholi khosh hal shodam. yani ta hododi dastam omad ke ona zendegishon chejoriye. mamnon agha amin.
28th آوریل 2011 در ساعت 8:31 ق.ظ
از اینکه می دیدم یکی داره دقیق شیوهی زندگی فرانسوی ها رو می نویسه، خوشحال شدم. انگاری که خودم رفته باشم اونجا و اون چیزایی رو که میگید، دیده باشم.
فقط نمی دونم چرا خیلی دلم به حال این خرچنگه که زنده زنده داشت داغ می شد، می سوخت.
ممنونم آقا امین. موفق باشید.
28th آوریل 2011 در ساعت 8:54 ق.ظ
خواهش میکنم
مقطع لیسانس مانسیون فیزیک-مهندسی برق- شیمی
از طریق بخش فرهنگی سفارت اقدام کردم.
28th آوریل 2011 در ساعت 11:44 ق.ظ
تبریک می گم آرش جان خیلی خوشحال شدم امیدوارم هر جا که هستی موفق باشی
30th آوریل 2011 در ساعت 12:44 ق.ظ
درود بر شما آقا امین.
برای داشتن این تارنمای بسیار خوب بهتون تبریک میگم.
اما از یک چیزی سر در نیاوردم و آن اینکه: پایین بخش نوشته های همسو و بالای پاسخها یک مستطیل هست با یک نوشته متحرک با این مضمون که برای آگاهی بیشتر درباره تحصیل رایگان در فرانسه، کمک هزینه تحصیلی و … به بالای صفحه “بخش گرفتن پذیرش از فرانسه” مراجعه کنید. اما من در بالای صفحه، بخشی به این نام یعنی “بخش گرفتن پذیرش از فرانسه” پیدا نمیکنم.
لطفا راهنمایی بفرمایید. سپاسگزارم.
4th می 2011 در ساعت 1:54 ق.ظ
فرانسویها تو اروپا به این قضیه معروفن. صابخونه ایتالیاییم گفت واسه همین عطرو اختراع کردن … ولی بیچاره این زنهای ایتالیا همش در حال بشور بصابن. دستشویی هاشون هم همه بیده داره. واس همین خونه داری فرانسویا رو مسخره میکنند
4th می 2011 در ساعت 3:43 ب.ظ
سلام امین …
خرچنگ رو اصولا زنده طبخ می کنند و اون رو زنده توی آب جوش میندازند – این روش پخت برای این هست که بافت خرچنگ حفظ بشه . در غیر این صورت بافت خمیری می شه و طردی خودشو از دست میده. اصولا اگه بخوان طولانی تر نگهش دارن هم زنده می پزنش و بعد فریز می کنند. تو Leclerc پخته و فریز شده اش هست.
در ضمن بسیار هم خوشمزه است. دوستت بلد نبوده بپزه. برای من جالبه که میگی حرامه… من تو کلی کشور اسلامی و حتی ایران خودمون دیدم که به عنوان غذای حلال سرو می شه.
راستی نمی خواد دیگه بیای یه شعبه تو نانت افتتاح کنی … یکی اومده جای تو داره از شرمندگی همه در میاد… lol
5th می 2011 در ساعت 2:01 ب.ظ
دوست عزیز: سروبرخی غذاها توکشورهای اسلامی دلیل حلال بودنشون نمیشه هرچیزی که توکشورای اسلامی هست که لزوما اسلامی نیست- میتونید از دفاترمراجع استفتاء کنید-حلیت حیوانات دریایی قاعده خاصی داره- اسمونی باشید
8th می 2011 در ساعت 4:23 ق.ظ
سلام امین یه سوالی دارم خانومای باحجاب هم توی دانشگاههای فرانسه تحصیل می کنند؟ منظورم مثل حجاب معمولی پوشش مو ولباسای مناسب نه با روبنده و اینجورچیزا اگر آره مشکلی براشون پیش نمیاد؟در باره کشورهای دیگه اروپا هم اطلاعی داری ؟ ممنون می شم جوابم رو بدی.
9th می 2011 در ساعت 5:47 ب.ظ
سلام امین جان
نوشته ی بسیار با مزه ای بود.
احتمال می دم بجز دانشجوها زیاد با خانواده های فرانسوی حشر و نشر نداشته باشی.
سبک زندگی نسلهای قبلی شون به مراتب متفاوت تره
ولی واقعن که نسل امروز زیاد جالبی ندارن
دخترهاشونم نمی خواد خیر سرشون آرایش کنن
یه شونه که به اون موهاشون بزنن ما منت دارشون می شیم
وقت کردی در مورد دهان و دندان فرانسوی هم یه مطلب بنویس
حتمن تا به حال توجه کردی
منتظر پستهای بعدی هستم
یک همدرد
11th می 2011 در ساعت 8:25 ق.ظ
سلام
بنظر من ما مسلونا خیلی متمدن هستیم چونکه یه گاو یا گوسفند رو به روش ذبح اسلامی می کشیم یعنی گردنشو میبریم و میزاریم اونقد خون ازش بره تا جون بده.مگه اون حیون بیچاره چه گناهی کرده که باید اینجوری زجرکش بشه.
14th می 2011 در ساعت 4:12 ب.ظ
سلام امین جان ازنوشته های بامزه و توصیفات ملموست ممنون. حدس میزنم در دوران مدرسه انشای خوبی داشتی. من نیز سوال آفاق جان را در مورد حجاب داشتم سپاسگزار میشم جواب بدی
15th می 2011 در ساعت 12:09 ب.ظ
سلام حورا جان ، مرسی از محبتت، هیچ مشکلی حجاب در اینجا نداره و به راحتی و آزادانه میشه تحصیل و زندگی کرد
18th می 2011 در ساعت 5:00 ق.ظ
سلام. امیدوارم حالتون خوب باشه.
خواستم بگم خوردن گوشت خرچنگ را خیلی از مراجع تقلید حرام اعلام کرده اند. چون انسان معتقدی هستید و سایت “مهدی بیا” شما را دیده ام و از آن خیلی استفاده کرده ام خواستم یادآوری کرده باشم.
التماس دعا.
مطالعه کنید: http://www.shia-news.com/fa/pages/?cid=20912
18th می 2011 در ساعت 5:10 ق.ظ
سلام. ببخشید الان که متن نوشتتون رو خوب خوندم. فهمیدم که به حرام بودنش اشاره کردید.
با عرض پوزش.
20th می 2011 در ساعت 12:37 ب.ظ
سلام بر دوست عزیزم امین جان، از تذکر به جای شما بسیار ممنون هستم، خیلی خوشحالم که به این مسئله توجه کردید، و خوشحال تر از بایت اینکه خواننده سایت دوم من هستید، موفق باشی
23rd می 2011 در ساعت 6:43 ق.ظ
به یاد او که… سلام به شما دوست و همکار عزیز. از دیدن سایتتون خوشحالم. البته تعجب کردم و جالب بود این مطالبی که در مورد فرانسوی ها نوشته بودید.. تصورم ازشون خیلی بهتر بود! به هر حال.. امیدوارم بتونم بازم به اینجا سر بزنم. وبلاگ های بنده هم هست که خوشحال می شم در تماس باشیم و بخونیم و بنویسیم برای هم. درود
29th جولای 2011 در ساعت 5:51 ب.ظ
سلام.من ۱۳ سال است که در این کشور زیبا و مهمان دوست زندگی میکنم و از خوردن غذاهای بسیار لذیذ اینجا نیز لذت برده ام به نظر من شما میبایست در همان دانشگاههای ایران تحصیل میکردید و نزد همان خواهر گرامیان درس میخواندید .نقطه نظرات شما بسیار ناسیونالیستی میباشد.
25th سپتامبر 2011 در ساعت 4:09 ب.ظ
به نظر من هم آدمهایی که می خوان اینجوری حلال و حرام کنن و حجاب رعایت کنن خب لازم نیست بیان فرانسه همان دانشگاه الزهرا برن که خیلی هم متمدنه بهتره. یعنی این تمدنتون منو کشته.
در مورد غیرانسانی بودن کشتن حیوانات که به قول یکی از دوستانمون مسلمونا با اون قساوت مرغ و گاو و گوسفند و شتر رو به بهونه های مختلف عروسی و عزاداری و … جلوی پیر و بچه سر می برند و خون غلیظ و لخته شده حیوان بیچاره تا مدت ها روی آسفالت و جوب کنار خیابان می مونه که خود من تو بچگی از این چیزها متنفر بودم و تا روزها بهش فکر می کردم. محض اطلاع هم موقع سر بریدن به اصطلاح اسلامی قسمتی از خرخره رو می برن جوری که حیوون زبون بسته هنوز مغزش به قلبش فرمان تپش می ده تا تموم خونش از بدن خارج بشه و به اصطلاح شما حلال بشه و در تموم این مدت چون نخاع مغزش قطع نشده کاملا درد رو احساس می کنه. تازه خوب بود این سر بریدن فقط شامل حیوون ها بود این قوانین گردن زدن و قطع دست و پای “آدم” هم که به طور رسمیش هنوز هم در همین اسلامی که شما می گین خیلی رئوف و مامانیه هستش و فقط به خاطر ملاحظه کاری های این نهادهای حقوق بشری کشورهایی مثل همین فرانسه بوده که خیلی از این کشورهای به اصطلاح “متمدن” اسلامی این وحشی گری ها رو گذاشتن کنار… البته بعضی هاشون انقدر متمدنن که هنوز هم انجام می دن…
سرتون رو درد نیارم فرق من و شما در یک نقطست من “غربزده” هستم امثال شما “عربزده”
5th اکتبر 2011 در ساعت 5:43 ق.ظ
سلام امین جان .چه قدر بامزه بوده اون اسفند دود کردنت تو فرانسه.دوست دارم بدوتم اونها در مورد فرهنگ و عادات زندگی ایرانی ها چه نظری دارند؟کلا نظرشون در مورد ایرانی ها چیه؟ در ضمن واقعا فکرنمی کردم ادمهایی که انقدر ادعای با کلاسی دارن انقدر شلخته و نا مرتب باشن.راستی تو اونجا برای غذات چه کار می کنی ؟ خودت آشپزی می کنی ؟تا حالا شده به فرانسوی ها غذای ایرانی تعارف کنی ؟ نظرشون چی بوده؟
راستی مرسی بابت خاطرات جالبت. این کارو ادامه بده.موفق باشی گل پسر .
6th اکتبر 2011 در ساعت 4:12 ب.ظ
آقا به مطلب جالبی اشاره کرده بودی بقیه هم نوشته هاشان جالب بود من کلا از خوردن هر نوع جانداری بدم آمد
7th اکتبر 2011 در ساعت 11:34 ق.ظ
ممنون از نسرین و لیلای عزیز
نسترین جان به زودی مطالب جدید قرار میدم در این باره
مرسی از توجهت
7th اکتبر 2011 در ساعت 11:40 ق.ظ
نسرین جان
نظرشون خوبه ولی زیاد نمیشناسن، چون ایرانی در فرانسه زیاد نیست، ولی ایرانیهای فرانسه اکثرا تحصیل کردن ،به همین دلیل فرانسوی هایی که ایرانیها رو میشناسن نظر کاملا مثبتی دارن، به ایرانی ها خیلی احترام میزارن
و اونهایی که از نزدیک با فرهنگ ایرانی برخورد داشتن از فرهنگ غنی ای ما لذت میبرن، از تمام چیزهایی که نماد ایرانی دارند
غذا رو خوب خودم درست میکنم، با پلو پزه و چیزای دیگه 🙂
اوووووه ه ه ه کیف میکنن وقتی غذای ایرانی میخورن! من بارها دوستانه فرانسویم رو به صرف قورمه سبزی، کباب، قیمه، فسنجون،… دعوت کردم، عاشق غذای ایرانی شدن!
25th نوامبر 2011 در ساعت 4:43 ق.ظ
امین جان درود
سایت خیلی عالیی داری
برای من که خیلی سودمنده
به ویژه که به شدت پیگیر گرفتن پذیرش برای دکترا در فرانسه هستم، دونستن نکته های ریز زندگی اونجا خیلی مهم و جالب و کارسازه. این نوشته ات هم خیلی خنده دار و باحال بود.
آیا می تونی برای کسانی که پیگیر ادامه تحصیل در فرانسه اند هم شیوه هایی برای کمک و پیگیری در اونجا با گرفتن هزینه بایسته پیدا کنی؟
9th دسامبر 2011 در ساعت 12:17 ب.ظ
بابا بیخیال این خرچنگ و این چیزها بشید … هر کس هر چیزی که دوست داره نوش جانش بیلیین به مسایل علمی و دانشگاهی اونها بپردازیم ….. یه سوال دارم امین جان :
من میخواهم برای لیسانس برق بیام فرانسه شما میدونی ترم چند یا بعد از گذروندن چند واحد المپیاد میشه داد؟؟؟؟؟؟؟ مرسی
16th ژانویه 2012 در ساعت 7:07 ق.ظ
سلام
اجازه بدین منم ی خاطره تعریف کنم
من ۸ سال فرانسه زندگی کردم سال اول تو یه استودیو سر کردم که همون سوییت باشه با اینکه ساله گذشته کلمه های فرانسوی سر زبونمه چند مدت پیش واسه اجاره مکانی به بنگاه مسکن رفتم.گفت چی میخوای؟ گفتم ی استودیو
با تعجب پرسید استودیو؟گفتم بله دیگه ی جای کوچیک
گفت خانم نداریم.شما آهنگ ساز هستین؟
خودم و جمع وجور کردم گفتم خیر.شغل من چه ربطی ب این مسائل داره؟
گفت مگه استودیو نمیخواین…
من که تازه ۲زاریم افتاده بود بنگاه با خنده هام رفت رو هوا
حسابی دلم تنگیده واسه استراسبورگ رودخونه راین و برج ایفل و مامت و اوشان و…
جای منو خالی کنید
5th می 2013 در ساعت 7:49 ق.ظ
دخترا میان دانشگا که درس بخونن نمیان شما رو سرگرم کنن که..
خدا رم شکر کنین که با ارایش ظاهر دخترا بهتر می شن براتون (که خودش جای سوال داره!!)
بیچاره دخترا که هیچ راهی برا لذت بردن از قیافه های کج و کوله ی شما ها ندارن
23rd سپتامبر 2013 در ساعت 3:46 ب.ظ
خوب می نویسید. ساده، راحت. واقعا حرف دل 🙂
27th دسامبر 2013 در ساعت 9:22 ق.ظ
مرغابی های بیچاره… گریم گرفت…چقدر بی رحمانه.
خرچنگ بیچاره… حالم بد شد.
نه به خانم های اونجا …نه به خانمهای ما تو ایران..
1st آگوست 2014 در ساعت 3:40 ق.ظ
خرچنگ رو اگه یه مدت تو فریزر بذارن بی حس شه دیگه موقع پخته شدن درد حس نمی کنه.
2nd آگوست 2014 در ساعت 8:58 ق.ظ
با سلام داداش من هم میخام بیام فرانسه اما نمیدونم چطور مملکتب هستش ولی کلا دوست دارم بیام اگه بشه من ایمیل مو میدم منو راهنمایی کن [email protected]
11th آوریل 2017 در ساعت 6:32 ب.ظ
ای وای چکاریه یه موجود زنده رو زجرکش کنی? اگه گوشت خرچنگ نخورن می میرن? یعنی چی بخاطره شکمت یه حیوون زبون بسته رو از زندگی محروم کنی o_O ای تف به روتون..
25th ژانویه 2018 در ساعت 4:54 ب.ظ
آقای امین، شما برای اداره امور زندگیتون از مراجع استفتا!!! می کنین؟ اگه تا این حد مقیدین باید بدونین که حق ندارین خانمها رو به اسم کوچک بخصوص با وصف جان مخاطب قرار بدین. باید سرتونو بندازین پایین و بگین: خواهر فلانی. احوط آن است که نام بانوان را باید با چشم بسته تایپ کرد. خیلی بد راجع به فرانسه نوشتی. گفتارت با تصمیم برای تحصیل در فرانسه در تضاده. امیدوارم که از بورس دولت اسلامی یا رانت برای تحصیل استفاده نکرده باشی که قصدت هم ترویج فرهنگ ناب اسلامی باشه.
17th ژوئن 2018 در ساعت 7:32 ق.ظ
سلام -منم یک خاطره از ۸پا دارم یک ایرانی مقیم خارج مهمان من بود قبل از کشیدن غذا منو برد کاری داشت چند ساعت طول کشید منو بزور به رستوران برد و ۸پا سفارش داد و ۸پا هم پاش تکون میخورد من که لب نزدم خودش میخورد حتی از دیدنش اعصابم خراب شد حالا اصرار میکرد هرچی دوست داری سفارش بده راستش داشتم بالا میاوردم و این فقط یک خاطره از ناهماهنگی فرهنگی بین من ایرانی و اون ایرونی مقیم خارج بود دست به سگ بزنه و دست نشسته به میوه ها بزنه . همش باید هرچیو بخاطر اون دوباره برم بشورم بعد از مدتی رودرواسی کردن خب عادت کرده بود خرچنگ و ۸پا ئ غیره بخوره با سگها بازی کند و دست نشسته به هرچی دست بزنه . به هرچی بیخودی دست نشسته زدن بود که منو اذیت میکرد اونوقت میگن چرا ایرونی ها با هم در خارج کم رابطه دارند.۸پایی که توی بشقاب تکون میخورد را خورد هنوز نفهمیدم چرا تکون میخورد نپخته بود ؟
17th ژوئن 2018 در ساعت 8:07 ق.ظ
ئر مورد پنیر فرانسه
ا در مورد پنیر هم خب اون پنیر که نوشتید برای ایرانی ها و خیلی جاهای دیگر جالب نیست ولی فرانسه انواع و اقسام پنیر دارد که حتما هرکسی حداقل ده نوع گنیر آنرا بسیار دوست خواهد داشت و غیر از پنیر فرانسه میشه راجع به خوردنی های دلپذیر هم گفت -مثل شیرینیها و شکلات های عالی فرانسوی و بعضی غذااشون مثل رته توی و غیره که خیلی خیلی خوشمزه هستند
9th اکتبر 2018 در ساعت 11:11 ب.ظ
این عکسی که گذاشتی دست یه مرده نکنه اونجا تیغ استفاده نمیکنن دستا زنا اینقدر مو داره !!!