ریشه ی ایرانی جشن کریسمس
خاطرات - حرف دل 24th دسامبر 2010آیا تابحال نخوانده اید که بهنگام میلاد مسیح بشارتش را به چوپانان می برند و چوپانان رمه هایشان را رها می کنند و به دیدن پیامبر نورسیده می شتابند. آیا از خود نپرسیده اید که در تمام انجیل آیا زمان تولد مسیح نمی بایست تابستان که فصل چرای گوسفندان است باشد؟ و چرا هیچ اشاره ای به تولد مسیح در زمستان نیست؟ آنهم در سردترین و بلندترین شب سال که هیچ چوپانی گوسفندانش را به صحرا نمی برد!
در سدهً چهارم میلادی بر اثر اشتباهی که در محاسبهً کبیسه ها رخ داد روز ۲۵ دسامبر را (به جای روز ۲۱ دسامبر) روز تولد میترا دانسته و تولد عیسی مسیح را نیز در این آغاز سال قرار دادند. اشارهً سنایی نیز به این تقارن است :
به صاحب دولتی پیوند، اگر نامی همی جویی که از پیوند با عیسی چنان معروف شد یلدا
علیرضا قرائی در مقاله ای به تاریخ ۲۸ آذر ۱۳۸۶ می نویسد : مراسم شب یلدا (شب چله) از طریق ایران به قلمرو رومیان راه یافت و جشن «ساتورن» خوانده می شد. جشن ساتورن پس از مسیحی شدن رومی ها هم اعتبار خود را از دست نداد و ادامه یافت که در همان نخستین سده آزاد شدن پیروی از مسیحیت در میان رومیان، با تصویب رئیس وقت کلیسا، کریسمس (مراسم میلاد مسیح ) را ۲۵ دسامبر قراردادند که چهار روز و در سالهای کبیسه سه روز پس از یلدا (شب ۲۱ دسامبر) است و مفهوم هر دو واژه هم یکی است. از آن پس این دو میلاد تقریبا باهم بر گزار می شده اند. آراستن سرو وکاج در کریسمس هم از ایران باستان اقتباس شده است، زیراکه ایرانیان به این دو درخت مخصوصا سرو به چشم مظهر مقاومت در برابر تاریکی و سرما می نگریستند و در «خور روز» در برابر سرو می ایستادند و عهد می کردند که تا سال بعد یک نهال سرو دیگر کشت کنند. بنا بر این نویل اروپایی (سالروز تولد مسیح) همان شب یلدا است، و نویل واقعی، یعنی انقلاب شتوی در سی آذر برابر با بیست و یکم دسامبر است.
دکتر «میرجلال الدین کزازی» استاد زبان و ادبیات فارسی، به نقش ایزدمهر در مراسم شب چله و تقلید مسیحیان از این آیین در شب کریسمس اشاره کرده و گفته :
مهرپرستی یا میترائیسم از مرزهای ایران فراتر و به رم رفت. پادشاهان رم به آن گرویدند و دین رسمی رم شد. «یولیانوس» یا «ژولیان» یکی از پادشاهان رومی گروه گروه مردم ترسا را به دین مهر می کشاند و دعوت می کرد. هنوز هم نیایش های این شاه رومی با مهر برجاست. «ای پدر در آسمان نیایش مرا بشنو» «یولیانوس» در این نیایش خدا را پدر می نامد. این اسمی بود که ترسایان به تقلید از مهرپرستان بر خدای خود گذاشتند. رومیان سال های بسیار تولد مهر و شب چله را جشن می گرفتند و آن را آغاز سال می دانستند. حتی پس از گسترش دین مسیحیت، باز کشیشان نتوانستند از گرفتن این جشن ها جلوگیری کنند و به ناچار مجبور شدند به دروغ این شب را زادروز تولد عیسی معرفی کنند تا روز ۲۵ دسامبر را به بهانه تولد عیسی جشن بگیرند نه تولد ایزدمهر، هنگامی که به آیین و مراسم مسیحیان در کریسمس نگاه می کنیم بسیاری از نشانه های ایرانی این مراسم را در می یابیم. ایرانیان قدیم در شب چله درخت سروی را با دو رشته نوار نقره ای و طلایی می آراستند. بعدها مسیحیان درخت کاج را به تقلید از مهرپرستان و ایرانیان تزیین کردند. مهر از دوشیزه با کره ای به نام آناهیتا در درون غاری زاده شد که بعدها مسیحیان عیسی را جایگزین مهر و مریم را جایگزین آناهیتا قرار دادند. یکی دیگر از وام گیری های مسیحیان از مهرپرستان، روز مقدس مسیحی یعنی یکشنبه است.
Sunday به معنی روز خورشید یا مهر است که روز مقدس مهرپرستان بود. ارنست رنان درباره آیین مهرپرستی گفته است: «اگر عیسویت به هنگام گسترش خود بر اثر بیماری مرگ ماری باز می ایستاد، سراسر جهان به آیین مهر می گروید.»
یلدا زاد روز ایزد مهر یا میترا است. ایزدی که در کیش میترائیسم پرستش می شد و این دین، یکی از تاثیر گذارترین مذاهبی بود که نخست در شرق و بعدها در غرب و در دین مسیحیت رد پای بسیاری از خود به جای گذاشت.
ریشه کلمه یلدا متعلق به زبان سریانی است و به معنای تولد یا میلاد است. در برخی منابع آمده است که پس از مسیحی شدن رومیان، سیصد سال پس از تولد عیسی مسیح، کلیسا جشن تولد مهر را به عنوان زاد روز عیسی پذیرفت، زیرا زمان دقیق تولد وی معلوم نبود. در واقع یلدا یک جشن آریایی است و پیروان میترائیسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار می کرده اند. وقتی میترائیسم از تمدن ایران باستان به سایر جهان منتقل شد، در روم و بسیاری از کشورهای اروپایی روز ۲۱ دسامبر به عنوان تولد میترا جشن گرفته می شد ولی پس از قرن چهارم میلادی در پی اشتباه محاسباتی، این روز به ۲۵ دسامبر انتقال یافت و از سوی مسیحیان به عنوان روز کریسمس جشن گرفته شد. از این روست که تا امروز بابا نوئل با لباس و کلاه موبدان ظاهر می شود و درخت سرو و ستاره بالای آن هم یادگاری از کیش مهر است.
از مقاله ها و پژوهشهای فراوانی که دربارهً یلدا شده، مطالبی هست که نقل آن بی مناسبت نخواهد بود :
شب یَلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال در نیمکره شمالی زمین است. این شب به هنگام غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) آغاز می شود وتا طلوع آفتاب در ۱ دی (نخستین روز زمستان) به پایان می رسد که با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن شب به بعد طول روز بیشتر و طول شب کوتاهتر میشود. در “ویکی پدیا” می خوانیم : “«یلدا» واژهایست به معنای «تولد» برگرفته از زبان سریانی که از شاخههای متداول زبان «آرامی» است. زبان «آرامی» یکی از زبانهای رایج در منطقه خاورمیانه بودهاست. برخی بر این عقیدهاند که این واژه در زمان ساسانیان که خطوط الفبایی از راست به چپ نوشته میشده، وارد زبان پارسی شدهاست. واژه «یلدا» به معنای «زایش – زادروز» و تولد است. ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر میشوند و تابش نور ایزدی افزونی مییابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید میخواندند و برای آن جشن بزرگی برپا میکردند و از این رو به دهمین ماه سال دی (به معنای روز) میگفتند که ماه تولد خورشید بود.” شاعران زلف یار و همچنین روز هجران را از حیث سیاهی و درازی بدان تشبیه کنند. و از شعرهای برخی از شاعران مانند سنائی، معزی، خاقانی و سیف اسفرنگی، رابطه بین مسیح و یلدا ادراک می شود. یلدا برابر با شب اول جدی و شب هفتم دی ماه جلالی و شب بیست و یکم دسامبر فرانسوی است. انگیزه های پایدار ماندن این جشن را می توان، از جمله بدین گونه برشمرد :
۱- شب زایش خورشید ( مهر ) است، از باورهای دینی کهن.
۲ – بلند ترین شب سال، یعنی طولانی ترین تاریکی است، نشانهً اهریمنی شبی شوم و ناخوشایند که از فردا به کوتاهی می گراید.
۳ – پایان برداشت محصول صیفی و آغاز فصل استراحت در جامعهً کشاورزی است.
همهً قشرها و گروههایی که از فراورده های کشاورزی و تلاش کشاورزان بهره مندند، در جشن نخستین روز دی ماه و برداشت محصول، در شگون و شادی کشاورزان شرکت می کنند. در این روز پادشاه با دهقانان و برزگران مجالست می کرد و در یک سفره با ایشان غذا می خورد، و می گفت قوام دنیا به کارهایی است که به دست شما می شود. آیین و جشن شب یلدا و یا شب چله بزرگ، تا به امروز در تمامی سرزمین کهنسال ایران و در بین همه قشرها و خانواده ها برگزار می شود.
یلدا را همچنین می توان گردهمایی خانوادگی دانست. در شب یلدا خویشاوندان نزدیک در خانهً بزرگ خانواده گرد می آیند. به بیانی دیگر در سرمای آغازین زمستان، دور کرسی نشستن و تا نیمه شب میوه و آجیل و غذا خوردن و به فال حافظ گوش کردن از ویژگی های شب یلدا است. یلدا آیینی خانوادگی است، و گردهمایی ها به خویشاوندان و دوستان نزدیک محدود می شود. در کتاب ها و سندهای تاریخی به برگزاری مراسم شب یلدا اشاره ای نشده است. ابوریحان بیرونی از جشن روز اول دی ماه، که آن را خرم روز نامند، در دستگاه حکومتی و پادشاهی یاد می کند و نامی از شب یلدا در میان نیست، که می توان به دلیل خانوادگی و همگانی و غیر رسمی بودن آن دانست.
کنار کرسی: بی گمان برای جوانان نسل امروز کرسی گذاشتن، کنار یا دور کرسی نشستن نیاز به توضیح و توصیف دارد. ابزارهای گرمازای تکنولوژی جدید – و نیز عامل های دیگر – کرسی و فرهنگ مربوط به آن را به دست فراموشی سپرده است. در زمستانها، استفاده از کرسی برای گرم کردن خانه و دور کرسی نشینی معمولا از شب یلدا، نخستین شب زمستان، شروع می شد و تا پایان چلهً بزرگ – و در برخی خانواده ها تا پایان چلهً کوچک – ادامه داشت. اعضای خانواده از کوچک و بزرگ، دور کرسی، که روی آن را میوه و آجیل پوشانده بود، می نشستند.
تا می توان ز فرش چو کرسی جدا مباش آتش به فرق ریز و مکن اختیار برف ( میرالهی همدانی )
خوراک : برای شب یلدا، خوراک ویژاه ای نمی شناسم، و تهیه شام بستگی به وضع اقتصادی و روند تغذیه خانواده دارد. خوردنی های ویژه شب یلدا میوه های فصل تابستان چون خربزه، هندوانه، انگور، انار، سیب، خیار، به و مانند آن است. میوه هایی که می بایستی در این شب تمامی آنها بجز سیب و به خورده شود و چیزی برای فردا، یعنی فردای زمستان باقی نماند. میوه هایی را که شب یلدا بر آن می گذشت نمی خوردند. به یاد دارم، تا سال ۱۳۲۳ که در کوه بنان ( از بخش های کرمان ) بودم، در خانهً روستایی ما، خربزه و هندوانه و انار را در انبار گندم می گذاشتند و انگور را یا همچنان که بر درخت بود، در کیسه ها می کردند و یا در جایی خنک به بند می آویختند. و در شب یلدا تمامی آنها می بایستی خورده شود. آجیل و شب چره که شامل دانه هایی چون گندم و نخود برشته، تخم هندوانه و کدو، بادام، پسته، فندق، کشمش، انجیر و توت خشک است، در بسیاری از شب نشینی ها، مهمانی ها و گردش ها فراموش نمی شد. ولی در شب یلدا می بایست ( و می باید ) بر سر سفره باشد. خوردنی های شب یلدا، در واقع، میوه و آجیل است نه غذا. برخی از خانواده ها در شب یلدا، پس از خوردن شام، برای شب نشینی شب یلدا به خانهً خویشاوند بزرگتر می روند.
فال حافظ: یکی از رسم های شب یلدا، فال حافظ گرفتن است. اگر رسم ها و آیین های دیگر یلدا را میراثی از فرهنگ چند هزار ساله بدانیم ( که بایستی چنین باشد )، ولی فال حافظ گرفتن در شب یلدا – و نیز در تیرما سیزه شو ( جشن تیرگان در مازندران ) – در سده های اخیر به رسم های شب یلدا افزوده شده است. فال حافظ گرفتن، در شب نشینی های زمستان و مناسبت هایی چون چهارشنبهً آخر ماه صفر، چهارشنبه سوری، شب سیزده صفر، بعد ازظهر سیزده بدر، تیرما سیزه شو ( جشن تیرگان در مازندران ) نیز از باورهای همگانی است ر… و در شب یلدا گویا بیشتر وصف الحال است. ممکن است در شب یلدا، برای فال حافظ گرفتن، به خانً ملا و باسواد محله رفت. در روستای کاورد دودانگه ساری، خواندن کتاب حافظ چندان رونقی ندارد. تنها در سال یک بار، آن هم در شب یلدا از دیوان حافظ فال می گیریم. برای فال گرفتن غروب شب یلدا همسایگان و نزدیکان، با آجیل و میوه به خانهً ملای ده می رویم، که فال ما را گرفته و ببیند چه سرگذشتی دربارهً ما نوشته است. همه رسم ها و آیین های شب یلدا را ( بجز دور کرسی نشستن، که به اصطلاح نتوانسته است حرف خود را بر کرسی بنشاند) تا آنجا که پژوهش ها اجازه می دهد، در همهً شهرها و آبادی ها سراغ داریم. امروز نمود برگزاری آیین و رسم شب یلدا را می توان در روزهای بیست و نهم و سی ام آذرماه، در بازارها و فروشگاه های میوه و آجیل فروشی ها دید. این خریدها تا پاسی از شب یلدا ادامه دارد. در آخرین لحظه ها نیز کسانی را می بینیم که از سر کار برگشته و میوه هایی چون خربزه و هندوانه و انار را که به آسانی نمی توان در بخچال نگهداری کرد، می خرند.
ایرانیان بطور حتم امسال و در پایان این شب یلدا نیز از خدای ایران، خدای روشنی و مهرخواهند خواست که تیره روزی و ظلمت بیش از این در سرزمین اهورائی آنان نماند و جای خود را به روشنی و آرامش و آسایش بدهد!
منبع : مهندس علی فداکار، دکترای نجوم
کردند. کاسپها قوم نیرومندی بودند و تمدن توانمندی را پایهگذاری کردند….
پبشینهٔ جشنیلدا و جشنهایی که در این شب برگزار میشود، یک سنت باستانی است و پیروان میتراییسمآن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار میکردهاند. در این باور یلدا روز تولد خورشید و بعدها تولد
میترایامهر است.بسیاری براین باورندکه ریشهٔ پاسداشت شب چله میراث قوم کاسپیان است.
کاسپها از اولین اقوام آریایی هستند که وارد ایران شدند.انها مردمانی با چشمهای کبودرنگ و
موهای بوربودند که ابتدادر گیلان امروزی سکنی گزیدندو پس از چندی به نقاط دیگرایران مهاجرت
کردند. کاسپها قوم نیرومندی بودند و تمدن توانمندی را پایهگذاری کردند. از جمله تمدنهای آبی
(Hydraulic Civilizations) که میتوان از زیگورات چغازنبیل، آسیابها و قناتهای دزفول وشوشتر
بهعنوان آثار باقیمانده از تمدن کاسپها نام برد.
همچنین پلهای بسیاری با نام آناهیتا در سراسر ایران ساختند و با ساخت چهارتاقیهایی
توانستند انحراف ۲۳ درجهٔ مدار زمین در گردش به دور خورشید را اندازهگیری کنند. کاسپها
با استفاده از این ابزار به تقویمی دقیق دست یافتند و دریافتند که پس از آخرین شب پاییز بر طول
روزها اندکاندک افزوده شده و از طول شبهای سرد کاسته میشود.
.این جشن در ماه پارسی «دی» (تولد دوباره خورشید) قرار داردکه نام آفریننده در زمان پیش از
زرتشتیان بودهاست که بعدها او به نام آفریننده نور معروف شد. واژهٔ روز (DAY) در زبان انگلیسی
(که همریشه با زبانهای کهن آریایی است) نیز از نام این ماه برگرفته شدهاست. نور، روز و
روشنایی خورشید، نشانههایی از آفریدگار بود در حالی که شب، تاریکی و سرما نشانههایی از
اهریمن.مشاهده تغییرات مداوم شب و روز مردم را به این باور رسانده بودکه شب و روز یا روشنایی
و تاریکی در یک جنگ همیشگی به سر میبرند.
روزهای بلندتر روزهای پیروزی روشنایی بود، در حالی که روزهای کوتاهتر نشانهای از غلبهٔ تاریکی
و اهریمن بر زمین. هنگام توسعهٔ آیین مهر در اروپا، مراسم شب چله به عنوان روز زایش مهر و
نور و راستی با شکوه تمام برگزار میشدهاست و پس از استیلای مسیحیت در اروپا، آداب و رسوم
آیین مهر که در زندگی مردم و بهخصوص در میان رومیان نفوذ کرده بود همچنان باقی ماند اما با آمدن
دین جدید رنگ نباخت .
تا سال ٣۵٠ میلادی تمام فرقههای مختلف مسیحیت متفقالقول روز ششم ژانویه را روز میلاد
مسیح میدانستند ولیکن نفوذ آیین مهر کلیسای روم را بر آن داشت تا روز تولد عیسی مسیح را
مطابق با تولد مهر یا میترا قرار دهد تا از التقاط این دو مناسبت نفوذ بیشتری بر زندگی مردم
داشته باشد و بزرگترین جشن آیین مهر را در خود حل کنند. با قدرتمند شدن کلیسای رم و
پس از گذشت زمان، فرقههای دیگر مسیحیت به این سمت و سو گرویدند. لیکن هنوز کلیسای
ارمنی و ارتدوکس شرقی روز ششم ژانویه را روز میلاد مسیح میدانند.
آنچه از نظر پژوهشگران مسلم است این است که ٢١ یا ٢۵ دسامبر با توجه به اشارههای انجیل
به فصل زراعت و اعتدال هوا و همچنین تاریخ دوران اولیهی مسیحیت ، روز میلاد عیسی مسیح
نیست و نفوذ آیین مهر در رسوم کلیسا نیز غیرقابلانکار است. نخستین مایههای جشن کریسمس وایلانوت میراث و هدیهی ایران کهن به جهانیان است که خود تا به امروز در زندهنگهداشتن آن کوشیدهاست.
ایرانیان باستان این شب را شب تولد الهه مهر «میترا» میپنداشتند، و به همین دلیل این شب را
جشن میگرفتند و گرد آتش جمع میشدند و شادمانه رقص و پایکوبی میکردند.آن گاه خوانی
الوان میگستردند و «میزد» نثار میکردند. «میزد» نذری یا ولیمهای بود غیر نوشیدنی، مانند گوشت
و نان و شیرینی و حلوا، و در آیینهای ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی میگستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآوردهها و فرآوردههای خوردنی فصل و خوراکهای گوناگون، از جمله خوراک مقدس و آیینی ویژهای
که آن را «میزد» مینامیدند، بر سفره جشن مینهادند.
ایرانیان گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنهٔ کوههای البرز به انتظار باززاییدهشدن خورشید مینشستند. برخی در مهرابهها (نیایشگاههای پیروان آیین مهر) به نیایش مشغول میشدند تا
پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند طلب کنند و شبهنگام دعایی به نام «نی ید» را میخوانند
که دعای شکرانه نعمت بودهاست.
روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خورروز (روز خورشید) و دی گان؛ میخواندند و به استراحت میپرداختند و تعطیل عمومی بود (خرمدینان , این روز را خرم روز یا خره روز مینامیدند). در این روز
عمدتاً به این لحاظ از کار دست میکشیدند که نمیخواستند احیاناً مرتکب بدی کردن شوندکه میترائیسم ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ میشمرد.
ریشه واژه یلدا
واژه «یلدا» واژه ایست برگرفته از زبان سریانی (که از لهجه های متداول زبان «آرامی» است) به معنای تولد. زبان «آرامی» یکی از زبان های رایج در منطقه خاورمیانه و زبان اصلی نگارش کتب عهد جدید مسیحیان بوده است. (برخی بر این عقیده اند که این واژه در زمان ساسانیان که خطوط الفبا از راست
به چپ نوشته می شده , وارد زبان پارسی شده است).
تأثیر یلدا در جشنهای دیگر اقوام
برخی مورخان معتقدند که بیشتر رسوم دین مسیحیت از مهرپرستی(خورشید پرستی) و یا میتراییسم برگرفته شدهاست. مانند تولد مسیح در یک آغل که که به گفته آنها برگرفته شده از تولد میترا در غار است و همچنین شب میلاد مسیح که مصادف با یلدا میباشد , و همچنین درخت سرو و کاج که در آیین مهر با ستارهای بر فرازش تزیین میشد. (ستاره نشانه ایست که بازرگانان را راهنمایی میکند تا به میترا در غار برسند – درخت سرو را از این روی دوست داشتند که نماد آزادگی و مقاومت در برابر تاریکی بود که آثارش را در ادبیات فارسی میتوانیم به وفور بیابیم – درخت کاج از این روی در کشورهای اروپایی مرسوم شد که محیط طبیعی آنها برای رویش کاج بهتر بود). مورد دیگر شباهت کلاه بابانوئل با کلاهی شبیه کلاه موبدان آیین مهر است.
البته آن طور که از متون مقدس مسیحیان (کتاب مقدس : عهد جدید) برمی آید، تولد عیسای مسیح
در یکی از اعتدالین (اعتدال بهاری یا پاییزی) صورت گرفته است و نه در زمستان.(چنانکه در «انجیل»
آمده است که در زمان تولد مسیح «چوپانان گله های خود را به چرا می بردند») همانگونه که مورخین قرون اولیه انتشار مسیحیت روایت می کنند، تغییر تاریخ جشن میلاد مسیح(کریسمس) و انطباق آن بر سالروز تولد میترا، توسط کنستانتین کبیر و به مشاورت کلیسا، به منظور جایگزین نمودن آن با جشن انقلاب زمستانی یا زادروز خورشید بوده است.
در حدود ۴۰۰۰ سال پیش در مصر باستان جشن «باززاییدهشدن خورشید»، مصادف با شب چله،
برگزار میشدهاست. مصریان در این هنگام از سال به مدت ۱۲ روز، به نشانهٔ ۱۲ ماه سال خورشیدی، به جشن و پایکوبی میپرداختند و پیروزی نور بر تاریکی را گرامی میداشتند. همچنین از ۱۲ برگ
نخل برای تزیین مکان برگزاری جشن استفاده مینمودند که نشانهٔ پایان سال و آغاز سال نو بودهاست.
در یونان قدیم نیز,اولین روز زمستان روز بزرگداشت خداوند خورشید بودهاست و آن را خورشیدشکست ناپذیر، ناتالیس انویکتوس، مینامیدند(که از ریشهٔ کلمهٔ ناتال که در بالا اشاره شد برگرفته شدهاست و معنی اش , میلاد و تولد است). ریشههای یلدا در جشن دیگر مرسوم در یونان نیز باقی ماندهاست از مهمترین این جشنهای میتوان به جشن ساتورن اشاره کرد.
در قسمتهایی از روسیهی جنوبی , هماکنون جشنهای مشابهی بهمناسبت چله برگزار میکنند.
مطالب مرتبط
۱۶ پاسخ برای ریشه ی ایرانی جشن کریسمس”
پاسخی بنویسید
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید، دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به نوشته ی بالا باشد. اگر حرف دیگری دارید و یا قصد پرسیدن سوال دارید، از قسمت ارتباط با ما استفاده کنید.
24th دسامبر 2010 در ساعت 12:14 ب.ظ
سلام ، مطالب بسیار بسیار مفید و ارزشمندی دارین … منم به طرفداران این وبلاگ پیوستم :دی کریسمس یا همان یلدای خودمان بر شما مبارک باشه …
24th دسامبر 2010 در ساعت 6:07 ب.ظ
سلام امین جان
مایلم داستانی بنویسم :
شخصی اومد وسیله ای رو اختراع کنه اول اطلاعیه داد که آیا مسلمانان(اعم از ایرانیان) این وسیله را اختراع کرده اند یا نه؟
اگر اختراع کرده اند من به خود زحمت ندهم اما اگر اختراع نکرده اند بعد از اختراع توسط من ، ادعایی نداشته باشند.
حالا بگذریم مطالبی که نوشتی مستند هست و برای ما قابل پذیرش اما باید دنبال ادله ی دیگه ای هم برای اثباتش بود تا مشمول داستان بالا نشه البته از شما در همین حد هم باید تشکر کرد چون به قول دکتر کاتوزیان : توی زمین غیر خودی(تاریخ و ادبیات) توپ میزنی
امیدوارم متولیان امور به فکر باشند
25th دسامبر 2010 در ساعت 1:25 ب.ظ
مطالب جالب و خیلی مفیدی بود.
25th دسامبر 2010 در ساعت 1:30 ب.ظ
salam matlabetun ali bud,mamnun ke baraye khanandehatun vaght mizarin.
25th دسامبر 2010 در ساعت 4:43 ب.ظ
سلام به وبلاگم سر بزن ونظرت را بگومطلب گذاشتم در حد گونی سفید ۲متری سربازان امام زمان
25th دسامبر 2010 در ساعت 4:47 ب.ظ
http://www.gedul.blogfa.comسلام
27th دسامبر 2010 در ساعت 5:28 ب.ظ
حالا که مقاله انگلیسی رو خوندم دیدم مستندات نسبتا” قوی و جالبی داره
هم به شما خسته نباشید میگم و هم به نویسنده مقاله
28th دسامبر 2010 در ساعت 10:19 ق.ظ
سلام وبلاگم مقداری آپ شده منتظرحظورآبی شما هستم
28th دسامبر 2010 در ساعت 3:17 ب.ظ
سلام
از سایتتون استفاده کرده و می کنم
ببخشید من مشغول کتاب connexion3 هستم ولی DVD اش در ایران موجود نیست
آیا راهی برای تهیه اش هست
ممنونم
29th دسامبر 2010 در ساعت 6:26 ب.ظ
امین جان سلام
من چندتا حدیث از حضرت علی(علیه السلام) با ترجمه فرانسه ش تو وبلاگم گذاشتم اگه بزرگواری کنی و چک کنی ببینی غلط داره یا نه ممنون میشم
30th دسامبر 2010 در ساعت 9:34 ق.ظ
امین عزیز سلام
از ارائه این بحث در بلاگت سپاسگزارم خیلی جای کارو وتحقیق داره در عین حال جذاب قابل تامل بود
ممنونم
3rd ژانویه 2011 در ساعت 9:09 ق.ظ
امین جان من تو کف اون قلیون تو اون عکسم…این فرانسوی ها قلیون به عمرشون دیدن؟؟؟
3rd ژانویه 2011 در ساعت 10:36 ق.ظ
بله محمد جان قلیون دارن 🙂
4th ژوئن 2011 در ساعت 3:24 ق.ظ
سلام
برای گرفتن ویزای دانشجویی پول ۶۰۰۰ یورو را باید در کدام حساب ریخت؟
آیا می شود این پول را بعد از گرفتن تاییدیه از بانک ، از حساب خارج کرد؟
لطفا راهنمایی کنید
ممنون
23rd دسامبر 2011 در ساعت 9:28 ق.ظ
در مورد مطالب نوشته شده گفتم بد نباشد طرز فکر مسیحیان قید شود. پیشنهاد می کنم کتاب (کلیسای قدیم در امپراطوری روم و ایران) نویسنده و.م. میلر را بخوانید. چون قسمت پاسخ هاست خیلی خلاصه می نویسم.
اما در مورد شب کریسمس: زمانی که مسیحیت دین تازه ای محسوب می شد میترائیسم رغیب بزرگی برای کلیسا محسوب می شد به همین جهت تاریخ تولد مسیح را عقب کشیده اند تا میترائیسم به دست فراموشی سپرده شود که موفق هم شدند… (من به عنوان مسیحی قبول دارم که این تاریخ دقیق تولد نیست برای همین هم ارامنه با فاصله دو هفته دیرتر میلاد را جشن می گیرند.) و اما ۲۵ دسامبر مصادف با روز تاجگذاری هم می شد نه اینکه اشکال محاسباتی باشد.
در مورد یکشنبه یا Sunday: مسیح در اورشلیم و در یک خانواده یهودی متولد شد و طبق رسوم آنها سبت یعنی شنبه روز مقدس محسوب می شد اما بعدها مسیحیان مورد آزار و اذیت یهودیان قرار گرفتند و چون هنوز دین آنها رسمی نشده بود خود را از آنها جدا ساختند لازم به ذکر است که مسیحیان اولیه یهودی بودند! به همین جهت آنها روز رستاخیز مسیح که طبق تقویم در روز یکشنبه اتفاق افتاده بود (یعنی فردای روز سبت را) را به عنوان روز مقدس خود انتخاب کردند. به عبارتی روز غلبه نور (خدا) بر تاریکی (شیطان)
به هر حال ما شب چله را مجزا از کریسمس می دانیم. شاید به همین علت اگر به بیت قید شده از سنایی هم مجدداً نگاه کنید منظور سنایی را بهتر بفهمید.
23rd دسامبر 2011 در ساعت 11:16 ق.ظ
سلام، ممنون از دوست عزیزم آو که بسیار زیبا و شیوا این مسئله رو بیان کرد، خیلی برام جالب بود جریان روز یکشنبه که به چه صورت روز مقدس مسیحیان شد.
پیشاپیش تولد پیامبر رحمت و مهربانی حضرت عیسی ع و سال نوی میلادی را به شما دوست بزرگوارم تبریک میگم
موفق باشی