محمود در فرانسه
خاطرات - حرف دل 26th آگوست 2007در شهری که من زندگی میکنم ایرانی کم هست.. خیلی بشه ۷ یا ۸ نفر .. هر جا که میرم چه تو دانشگاه چه تو آزمایشگاه همه فکر میکنن که من یا مراکشی هستم یا ترک . آخه ازم میپرسند که تو مراکشی نیستی ؟ یا اینکه ترک نیستی ؟ !!
یعنی تو کف مندیم یکی به ما جز این ۲ تا یه کشور دیگه بگه.. تا یه دفعه تو ایستگاه اتوبوس بودم ۲ نفر نزدیک من بودن و داشتن باهم پچ پچ میکردن.. یکیشون اومد جلو گفت ببخشید شما ایتالیایی هستی ؟ گفتم نه .. گفت کجایی هستی.. گفتم حدس بزنید.. همهٔ کشورها رو گفتن جز ایران..
آخر سر بهش گفتم یه کشور که تاریخش خیلی قدیمیه. گفت مصر ؟ یونان ؟ چین ؟ هند ؟ با خودم گفتم ای گند بزنن به این تبلیغات ضد ایران..
کشوری که اولین و بزرگ ترین امپراتوری در تاریخ رو داشته اینجوری ناشناخته مونده برای اینها.. بعد بهشون گفتم برای کتاب تاریختون خیلی متاسفم که از ایران اونجور که در شان اون باشه اسمی نبرده .. گفتن آهان ایران !!!!
بعد گفت، بله زیاد چیزی ننوشته.. بعد یه دفعه گفت راستی چرا بمب اتمی میسازید !!! دیگه منم ۲ ساعت براشون توضیح دادم که چی به چیه و اینها همه تبلیغات غرب بر ضد ایران هست.. وگفت میدونیم که اخبار همیشه دروغ تحویل غربیها میده.. اینجا ذهنیت خوبی نسبت به مسلمانان ندارند..
ولی یه چیز خیلی جالب . اونم اینکه به هر کی میگم ایرانی هستم مثل اینکه به یکی برق ۳ فاز وصل کنن ۲ متر از جاش میپره.. سریع هم میگن اوه لا لا ایران !!! احمدی نژاد !!! بعضی ها که دیگه خیلی خودمونی میشن .. میگن اوه اوه محمود دوست من !!!
مطالب مرتبط
۹ پاسخ برای محمود در فرانسه”
پاسخی بنویسید
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید، دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به نوشته ی بالا باشد. اگر حرف دیگری دارید و یا قصد پرسیدن سوال دارید، از قسمت ارتباط با ما استفاده کنید.
26th آگوست 2007 در ساعت 1:55 ب.ظ
سلام امین جان
ممنون که آدرس وبلاگتو دادی
محبتتو هیچ وقت فراموش نمی کنم
در مورد این خاطره ات چیز گفتنی ندارم. تو خودت بهتر از همه می دونی و می بینی. فقط می گم متاسفم که ایران عزیزمون اینجوری تو دنیا معرفی شده. البته خودمون هم بی تقصیر نیستیم.
قربانت/ فعلا
29th آگوست 2007 در ساعت 1:06 ب.ظ
منم فرانسه هستم و تو شهر های مختلفی زندگی کردم و شهری که تو هستی هم خوب می شناسم اما به طور کلی مردم فرانسه بسیار اهل فرهنگ هستن ، من که هر وقت گفتم ایرانی هستم خیلی همه استقبال کردن و همیشه دوست داشتن بیشتر بدونند و همیشه بیشتر به دوستی و اشنایی علاقه مند شدند
امین :
بله دوست عزیز من هم منظورم همین بود اینجا به فرهنگ ما خیلی احترام میزرن.. در هر حالت من به ایرانی بودن خودم افتخار میکنم، خیلی!!
از تذکر شما ممنون هستم
29th آگوست 2007 در ساعت 2:04 ب.ظ
میگم مثل اینکه زیادم بدنیست ملت فک کنن مراکشی یا ترکیا
امین :
سلام دوست عزیز
نه.. به هیچ عنوان ،شما اشتباه برداشت کردی، روزی نیست که از خدا به خاطر ایرانی بودن و شیعه بودنم تشکر نکنم
چون ایران نباشد تن من مباد
یعنی به خدا درسم تموم شه یه لحظه هم اینجا نمیمونم،فقط ایران !
قربانت
29th آگوست 2007 در ساعت 8:08 ب.ظ
Salam duste aziz.
In masale dar Italia ham dide mishe. Inja har kesi ke az shargh mian be onvane Arab mishenasan va hamishe mogheye khoda hafezi ham baraye inke tike bian, migan salam aleikom(mesle araba)…
dar har surat arab ya irani, inja khareji hastim…
shad bashid
Pirooz
7th سپتامبر 2007 در ساعت 4:34 ب.ظ
آقا من به افتخارت یه دوغ گازدار ظهر زدم تو رگ
شما هم از طرف من یه حالی به خودت بده
مدیون نشی
doste aziz merciiiiiiiiiiiiiii dastet dard nakoneeee kheilyyy mamnonnn
hal kardam asasiiii
14th سپتامبر 2007 در ساعت 5:03 ق.ظ
آقا خوش بحالت که تو شهری که زندگی می کنی ایرانی کمه….
من در مالزی (کوالا لامپور) تحصیل می کنم. از بعد اون مصاحبه لعنتی تو سفارت آمریکا و ندادن ویزا و در نتیجه از دست دادن پذیرش دانشگاه جرج واشنگتن، مجبور شدم بیام اینجا …. (که اگه نمی یومدم سربازی و تلف شدن ۲ سال زندگی). به هر حال بازم خدا رو شکر می کردم.
اما با گذشت چند ماه دیدم اینجا هم یه جهنمی است مثل ایران ، یعنی به یمن حضور کلی ایرانی، اینجا هم به لجن کشیده شده. همون فرهنگهای شرم آور، غیبت، تهمت ، دروغ،فضولی، دعوا و حتی دزدی. اینا رو که گفتم دانشجو هایی که به اصطلاح قشر تحصیل کرده هستن انجام می دن حالا توریست و دلال و اینها بماند….. خلاصه که کشوری که امثال ایرانی رو خیلی راحت بپذیره نتیجه اش اینه …. همه جا ایرانی می بینی اینقدر که حالت تهوع بهت دست می ده، ذل می زنن تو چشات و بر و بر نگاهت می کنن.
برو خدا رو شکر کن که سارکوزی داره سخت می گیره و گرنه با این موج فرار ایرانیان از کشور فرانسه هم به زباله دانی مانند مالزی تبدیل می شد. راستی این شهر رویایی که می گی توش ایرانی کمه اسمش چیه؟ می خوام ماه رمضان تو دعا از خدا بخام منو بفرسته یه همچین جایی.
از mp3 هایی که گذاشته بودی تو سایتت هم خیلی ممنون، خیلی عالی بود.
انیا همش یه درد دل بود. تو جای ما شاد باش
16th سپتامبر 2007 در ساعت 10:49 ق.ظ
سلام عزیز من آنا هستم واز خاطراتت هم خوشم اومد هم نگرانت شدم چون من هم تو ایران غریبم امیدوارم که همسشه شاد و سربلند باشی راستی خیلی خوش تیپی-قزبانت آنا یاسینی-از نزدیکی امام رضا برات دعا می کنم که هیچوقت تنهای تنها نباشی
6th اکتبر 2007 در ساعت 5:31 ق.ظ
سلام
خواندن خاطرات برام جالب بود، این روز ها دارم کلاس فرانسه میرم ، دنبال مطالب فرانسه می گشتم که اینجا رو دیدم ، امیدوارم هیچ وقت احساس تنهایی نکنی ،
در ضمن محمود جان خاطه ات خیلی جالب بود و البته واقعیت تلخی بود !!!!!
7th ژانویه 2008 در ساعت 5:11 ب.ظ
khundimo khili khandidim khili jaleb bud cheghadr bikarid ke be natijeyi ke digaran barayetan migiran ingadr narahato del negaranid