سوتی در حد بوندس لیگا
خاطرات - حرف دل 27th اکتبر 2010آیا میدونستید که سوتی دادن رده بندی داره؟؟! به پایین ترین سطح سوتی میگن سوتی در حد لیگ برتر .. بعد به ترتیب بر اساس افتضاحی که بر اثر سوتی ایجاد میشه رده بندی اینجوری میشه :
سوتی در حد تیم ملی، سوتی در حد بوندس لیگا، سوتی در حد لالیگا و در آخر سوتی در حد المپیک که این دیگه خیلی فجیع هست و بی برو برگرد تلفات جانی داره.
غرض اینکه چند وقت پیش رفته بودم سوپرمارکت بزرگ نزدیک خوابگاه. بعد از اینکه خرید کردم رفتم تو صف صندوق تا پولشو پرداخت کنم، اون روز چون ساعت شلوغی نبود از ۵ تا صندوق فقط یکیش کار میکرد. اندازه ۲ نفرجلوتر از من یه آقای پیری بود که موقع حساب کردن جنساش، به اندازه کافی پول نیاورده بود و گفت میرم با پول میام. با خودم فکر کردم چه بیکلاس!! آدم همیشه باید قبل اینکه بره خرید پولشو چک کنه! یه دفعه گفتم اِ راستی ببینم خودم پول دارم یا نه!! دست کردم تو جیبم دیدم ۴ یورو بیشتر ندارم به همراه یه کارت اعتباری.تا اومدم فکر کنم چی به چیه، نوبتم شد. جنسامو صندوق دار که یه پسر خوش برخورد و مودب بود حساب کرد و گفت میشه ۵ یورو!! گفتم با کارت پرداخت می کنم، گفت دزوله موسیو یعنی شرمندتم داداش!! خرید پایین ۱۰ یورو با کارت نمیشه، گفتم پس من میرم چند تا چیز میارم که بشه ۱۰ تا، گفت باشه جنسامو از روی میز برداشتم به هوای اینکه ملت پشت سرم بیان پرداختشون رو انجام بدن. رفتم واسه خودم با وسواس شروع به گشتن. حالا من که همیشه خرید کردنم کلوهم ۵ دقیقه طول میکشه، یه ۱۰ دقیقه گشتم تا چند تا چیز برداشتم.
آقا روز بد نبینی، برگشتم برم دم صندوق دیدم حول حوش ۲۰ نفری تو صف هستن و دارن به من نگاه میکنن البته نگاه معمولی همراه با تعجب!! چشمو انداختم دیدم اون جلو ملو ها خود صندوق دار هم داره با لبخندی متین به من نگاه میکنه!! گفتم اِ اِ پس اینا چرا جلو نرفتن! دویدم جلوی صندوق، ابتدای صف، به پسره گفتم شما منتظر من بودید؟! گفت بله من و حدود ۲۰ نفر دیگه!! گفتم یعنی ده دقیقه عاطل و باطل چشمتون به خرید من بود؟ گفت اَ بَ وی موسیو!! (بله که منتظرت بودیم مرتیکه) گفتم خوب من فکر کردم بقیه رو راه میندازین تا من بیام، گفت نه نمیشد جنسای شما رو از حافظه پاک کرد… هیچی برگشتم از کل صف معذرت خواهی کردم و از صندوق دار هم عذر خواهی کردم. گفتم آقا واقعا شرمنده من نمیدوستم شما منتظر من هستید!
با یه لبخند گفت نه موسیو مشکلی نیست، خواهش می کنم. هیشکی هم از تو صف چیزی بهم نگفت یا شاکی نشد. این بود سوتی من!
راستی اوضاع اعتصابات فعلا رو هواست و تا حد زیادی از تشنج ها نسبت به هفته گذشته(اینجا رو بخونید) کم شده.
مطالب مرتبط
۲۱ پاسخ برای سوتی در حد بوندس لیگا”
پاسخی بنویسید
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید، دیدگاهتان تا حد امکان مربوط به نوشته ی بالا باشد. اگر حرف دیگری دارید و یا قصد پرسیدن سوال دارید، از قسمت ارتباط با ما استفاده کنید.
27th اکتبر 2010 در ساعت 12:36 ب.ظ
lol: manam ye bar hamchin ssootiyee dadam! kare man 10 min tool nakeshid ama vaghti bargashtam taajob kardam didam hame montazere man hastan!
28th اکتبر 2010 در ساعت 5:46 ب.ظ
salam. webe khooobi darin, man mikhastam filmaro dl konam ama nashod / chera?
har chizi k komakam kone ta betooonam faran3 sohbat konam ro lotfan behem mo@refi konid mamnooon misham. age mishe javabamo b sooorate comment dar weblogam bedin mamnooon misham.
montazeretoooonam
tnx
امین : سلام بهار جان
هر کدام از فیلم ها دارای ۳ لینک هستند که اگر یکیش پیل تر شده بقیش بازه.. همه رو امتحان کن.
ممنون
28th اکتبر 2010 در ساعت 5:47 ب.ظ
سلام
سایت شما رو چند وقت بیشتر نیست که پیدا کردم . ولی سرزدن بهش برام شده یک عادت. تقریبا هر وقت میام نت دست آخر به عنوان حسن ختام یه سرم به سایت شما می زنم. نثرتون واقعا صمصمانه و زیباست . آهنگ هایی هم که گذاشته بودید برای دانلود خصوصا اون تراک های celen dion واقعا به دلم نشست . حیف که نمی فهمم چی می گن (D:) اگه وقت داشتید ترجمه ی فارسی شون رو هم بذارید . ممنون
سایت شما تاثیر فوق العاده ای روی تصمیم من برای آینده گذاشت . واقعا خسته نباشید .
امین سلام مسعود جان ممنون از لطفت
29th اکتبر 2010 در ساعت 11:35 ق.ظ
salam amin jan . chand mahi bood be sitet nayomade boodam . dar morede soootit bayad begam shans avardi to iran in etefagh barat nayoftade vagarna mallom nabood alan betooni khatersho benevisi …dar har hal movafagh bashi
29th اکتبر 2010 در ساعت 2:46 ب.ظ
bonjour cher Amin. merci pour votre répond
je ne peux pas parler bien fransais! mais j’aime le français
je suis étudiant de françis
je peux que vous komakam koni, mamnooon misham. ba estelahate karbordiye mohavareye faran3 ashnam koni,
b nazaret vase inke parlamo ghavi konam mikham biyam faran3. yemahe ya shayadam kamtar, bayad kasi bashe vasam davat name befreste ya ?????????
chan dafe shode k khastam ba ye faran3 zaban ya chat konam ya harf bezanam ama natooonestam kasiyo peyda konam. mishe baham hamsohbat beshi? ba yahooo ? har moghe vaght dashte bashi man miyam. khoshhal misham komakam koni,,,,,,
webloge mano didi? http://www.sepehreyaghin.blogfa.com
age azash khoshet ooomad lotfan linkesh kon mamnooon misham.
bi sabrane montazere khabaret hastam
je t’aime
😉
29th اکتبر 2010 در ساعت 7:39 ب.ظ
salam,khaste nabashid,matalebetoon jalebe!bebakhshid man faghat dar site shoma didam ke goftin baraye arshad ehtiyaj be emtehane zaban nist!amma site har daneshgahi ke miram hadaghal B2 mikhad!yaani daneshgahe Amiens az shoma hich madrake zabani nakhste?kheyli ajib bood baram,goftam soal konam!:)
امین : سلام دوست عزیز، داشتن مدرک زبان برای رشته های انسانی و هنر در بعضی از دانشگاهها اجباری شده ولی نه در همه، ولی در سفارت فرانسه برای ویزا دادن شرط اصلی شده،
30th اکتبر 2010 در ساعت 10:10 ق.ظ
salam amin jan. pas chela javabe mano nadadi?
javabe soale 5?
13th نوامبر 2010 در ساعت 5:06 ب.ظ
بابا فکم افتاد!!
خداییش هیچ کس تیکه ای چیزی بهت نگفت؟؟
19th نوامبر 2010 در ساعت 3:37 ب.ظ
salam besiar bamazeeee 🙂
21st نوامبر 2010 در ساعت 7:25 ق.ظ
سلام . خیلی جالب بود.
خیلی هم با آب و تاب تعریف کرده بودید!!
14th ژانویه 2011 در ساعت 2:34 ق.ظ
این پست رو که خوندم واقعا روانی شدم, دیوانه شدم, چسبیدم به سقف
13th مارس 2011 در ساعت 11:23 ق.ظ
man faghat ye chi mitunam begam in kharejiya dino im oneshun az ma iraniyaye… bishtare. rasti bahar khanum dus nadare j bede chera avizunbazi dar miyari tabluuuu.
13th مارس 2011 در ساعت 12:12 ب.ظ
سلام، من قبلا با بهار عزیز صحبت کرده بوده ام و جواب سوالشو دادم، شما یکم سعی کن اخلاقتو تغییر بدی!
23rd آوریل 2011 در ساعت 2:18 ب.ظ
سلام
اون سوتی خیلی جالب بود اما حیرت انگیزتر ابنکه مردمی که توی صف بودن نهایت انسانیت و ادب رو نشون دادن اگه توی ایران بود آدمو با هزارتا فحش آبدار بدرقه میکردن.بهرحال موفق باشی.راستی من دنبال یه دعوتنامه توریستی از فرانسه برای اخذ ویزا هستم اگر یرایتان زحمتی نیست منو راهنمایی کنید البته هزینه اون هم پرداخت میکنم.ممنون
23rd نوامبر 2011 در ساعت 11:25 ق.ظ
ولی امین واسه من پیش اومد اما یارو کار بقیه رو راه انداخت ..
عجیبه ! البته من فکر می کردم بقیه منتظر من می مونن و به خاطر همینم یه مشت جنسای آشغال ورداشتم تا برسه به دوازه یورو ! مثلا یه کیک برداشتم نزدیک سه یورو که الان دو هفته است شده آینه ی دق ! نه می تونم بخورمش نه دلم میاد دور بندازمش !!! لوووول
26th نوامبر 2011 در ساعت 7:45 ب.ظ
بندازش دور خسیس!! میدونی من تاحالا چقدر چیزی این مدلی دور انداختم؟
9th مارس 2012 در ساعت 3:16 ق.ظ
چه جالب ! خوبه اگه آدم سوتی خفن هم بده زیاد اونقدر ضایع نمیشه حالا فکر کن چنین سوتی رو توی ایران بدی دیگه……
30th نوامبر 2012 در ساعت 2:33 ب.ظ
چه وبلاگ باحالی دارید! یعنی من این قسمت خاطراتشو می خونم و بلند بلند می خندم! :)))
4th ژانویه 2013 در ساعت 1:52 ب.ظ
اگه این اتفاق برای من افتاده بود زودی میپریدم یه چیزی مثل بسته شکلات یا هر چیزه دیگه که اون طرفیا باهاش حال میکنن میگرفتم و جلوی هر ۲۱ نفرش میگرفتم .خوبیش به این بود که ۱۰۰% دیگه پرونده ۱۰ یورو بسته میشد تازه کلی کلاس ایرونی پیش فرانسوی ها و البت واسواس میومدی.تو شهر ما که این شکلیه بگم که از ابادان هم فاصله داریم.شاد باشید. چاکریم
27th می 2013 در ساعت 5:34 ق.ظ
سلام خوش هستی جان
27th دسامبر 2013 در ساعت 9:06 ق.ظ
وای چه سوتی بوده. وقتی می خوندم هم خندم گرفت هم اینکه خودم به جای شما تصور کردم شرمنده شدم…